* تقبیح شدید کار کسانی که دربارۀ امام÷غلو میکردند
حضرت على÷فرمود: «دو تن به خاطر من به هلاکت رسیدند: دوست غلوکننده و دشمن بدخواه»[۱۳۰].
مجلسی در بحارالانوار نقل می کند که مردی به امیر المومنین گفت: «پشتِ درِ مسجد، گروهی هستند که گمان میکنند تو خدا هستی». پس امام÷گفت: «وای بر شما! همانا من مانند شما، بندۀ خدا هستم؛ غذا میخورم و آب مینوشم؛ پرهیزگار باشید و برگردید». در روزِ دوم و سوم نزد او آمدند و همان کلام را تکرار کردند؛ پس به آنها گفت: «به خدا سوگند، یا توبه میکنید یا شما را به فجیعترین شکل میکُشم». پس قنبر را صدا زد و پیش آمد و برای آنها حُفرهای بین درِ مسجد و قصر کند. پس در آن هیزم ریخت و گفت: «یا شما را در آن میاندازم یا بر میگردید». آنان امتناع کردند، پس امام آنان را در آتش پرتاب نمود تا سوختند. بعضی از یارانش گفتند: «آنها را نسوزاند، بلکه بر آنها دوده [و خاکستر] ریخت». پس امام فرمود: «زمانی که دیدم کارِ زشت و ناشایستی انجام میدهند، آتشی برافروختم و قنبر را صدا زدم، سپس حفرهای کندم، و قنبر آنان را که کاری زشت انجام میدادند نابود کرد»[۱۳۱].
[۱۳۰]- حکمت ۱۱۷. [۱۳۱]- مجلسی، بحارالانوار،۳۴/۴۱۴.