حسن و حسین، دو گل خوشبوی رسولخدا ص
شخصی عراقی، از ابن عمر سدرباره حکم کشتن مگس توسط فردی که احرام بسته، سؤال نمود. ابن عمر سگفت: عجیب است که دربارهی حکم کشتن مگس سؤال میکنند، حال آنکه نوهی رسولخدا صرا کشتهاند! در صورتی که رسولخدا صفرمود: «هما ریحانتای من الدنیا» [۲۳۹]. یعنی: «حسن و حسین، دو گل خوشبوی من در دنیا هستند».
ابوبکره سمیگوید: حسن و حسین برا دیدم که روی پشت رسولخدا صمینشستند و آن حضرت صکه مشغول خواندن نماز بود، آنها را با دستش نگه میداشت و چون بر روی زمین، آرام میگرفت، آنان را رها میکرد و زمانی که نمازش را تمام کرد، آنها را روی پایش نشانید و سرشان را نوازش نمود و فرمود: «إنّ هذا سیّد وأرجوا أن یصلح الله ﻷبه بین فئتین عظیمتین فی آخر الزمان» [۲۴۰]. یعنی: «این فرزندم آقاست و امیدوارم که خداوند، سرانجام توسط او، میان دو گروه بزرگ، صلح و سازش برقرار نماید». محمد بن حسین آجری میگوید: «منظور رسولخدا صحسن سبود» [۲۴۱].
ابوبکره سمیگوید: رسولخدا صنماز میخواند و چون به سجده میرفت، حسن سروی پشت آن حضرت صسوار میشد. رسولخدا صهنگامی که سر از سجده برمیداشت، حسن سرا میگرفت و او را به آرامی روی زمین میگذاشت و چون آن حضرت صبه سجده میرفت، حسن سدوباره روی پشت ایشان مینشست. رسولخدا صپس از آنکه نمازش را به پایان رسانید، حسن سرا گرفت و او را در دامانش نهاد و شروع به بوسیدنش کرد. شخصی گفت: آیا با این بچه چنین میکنید؟ رسول اکرم صفرمود: «إنّهما ریحانتای و عسی الله ﻷأن یصلح به بین فئتین من الـمسلمین» [۲۴۲]. یعنی: «حسن و حسین، دو گل خوشبوی من هستند و شاید خداوند، توسط حسن، میان دو گروه از مسلمانان، صلح و سازش برقرار نماید».
[۲۳۹] صحیح بخاری، شمارهی ۳۷۵۳. [۲۴۰] صحیح ابن حبان، شمارهی ۶۹۶۴. [۲۴۱] الشریعة از آجری، ص۲۱۵۷. [۲۴۲] همان.