اباطیل و دروغهای دشمنان در مورد ماجرای شورا [۴۴۸]
گمراهان کوردل، در مورد تاریخ اسلام، دست به جعل اخبار و روایات دروغینی زدهاند که ماجرای شورا نیز از این امر مستثنی نیست. خاورشناسان نیز در آثار خود این روایات را منعکس کرده و آنها را گسترش دادهاند. متأسفانه برخی از نویسندگان و پژوهشگران معاصر نیز بدون تحقیق و پالایش اخبار و روایات، در کتابهای خود، چنین روایاتی را مورد استناد قرار میدهند.
کینهتوزان، با توجه خاص به این رویداد مهم در تاریخ اسلام، به تألیف در این زمینه و نشر دروغهایی دربارهی آن پرداختهاند که به عنوان مثال میتوان به أبومخنف، ابن عقده و ابن بابَویه [۴۴۹]. اشاره کرد. ابن سعد از طریق واقدی نُه روایت دربارهی ماجرای شورا و بیعت مردم با عثمان سنقل نموده است [۴۵۰]. وی، از طریق عُبَیدالله بن موسی نیز روایتی در کتاب خود آورده که این مضامین را در بر دارد: قتل عمر سو تعیین اعضای شورا، وصیت عمر سبه علی و عثمان پیرامون نحوهی خلافت در صورتی که هر یک از آنان به خلافت برسد و نیز سفارش عمر سبه صُهیَب سدر این زمینه [۴۵۱]. بلاذری نیز روایتی را در مورد ماجرای شورا و جریان بیعت با عثمان س، از ابو مخنف [۴۵۲].، هشام کَلبی [۴۵۳].، واقدی [۴۵۴]. و عبیدالله بن موسی [۴۵۵]. نقل کرده است. طبری هم در این ماجرا، به روایتی از ابومخنف استناد نموده است [۴۵۶].
همچنین ابن ابی الحدید در تعریف جریان شورا، از روایات احمد بن عبدالعزیز جوهری [۴۵۷]. و همچنین کتاب الشوری واقدی استفاده کرده است [۴۵۸]. مهمترین مضامین این روایات عبارتند از:
[۴۴۸] مقصود شیعیان صفوی (رافضیان) و امثاله میباشد. (مصحح) [۴۴۹] الذریعة إلی تصانیف الشیعة (۱۴/۲۴۶). [۴۵۰] الطبقات الکبری (۳/۶۳ – ۶۷). [۴۵۱] الطبقات الکبری (۳/۳۴۰). [۴۵۲] أنساب الأشراف (۱۸ - ۱۹). [۴۵۳] أنساب الأشراف (۱۸ - ۱۹). [۴۵۴] أنساب الأشراف (۱۸ - ۱۹). [۴۵۵] أنساب الأشراف (۵/۶). [۴۵۶] أثر التشیع علی الروایات التاریخیة، عبدالعزیز نور، ۳۲۱. [۴۵۷] شرح نهج البلاغة (۹/۴۹، ۵۰ و ۵۸). [۴۵۸] شرح نهج البلاغة (۹/۱۵).