حسن مجتبی رضی الله عنه

فهرست کتاب

مقدمه‌ی مؤلف

مقدمه‌ی مؤلف

إنّ الحمدَ للهِ نحمَدُهُ ونستعینُهُ ونستهدیهِ ونستغفرُهُ ونعوذ باللهِ مِنْ شرور أنفسِنا ومِن سیئاتِ أعمـالِنا مَن یهدِهِ اللهُ فلاَ مُضِلَّ لَهُ وَمَن یُضْلِلْ فلا هادیَ لَهُ وأشهدُ أن لا إله إلاّ اللهُ وحده لا شریكَ لهُ وأشهدُ أنَّ محمّداً عبدُهُ ورسولُهُ.

خداوند متعال می‌فرماید:

﴿ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱتَّقُواْ ٱللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِۦ وَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنتُم مُّسۡلِمُونَ١٠٢ [آل عمران: ۱۰۲].

«ای اهل ایمان! آن‌چنان که باید و شاید، از خدا بترسید و شما (همواره سعی کنید، غفلت نکنید تا اگر مرگتان به ناگاه فرا‌‌رسد،) نمیرید مگر که مسلمان باشید».

﴿ يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ ٱتَّقُواْ رَبَّكُمُ ٱلَّذِي خَلَقَكُم مِّن نَّفۡسٖ وَٰحِدَةٖ وَخَلَقَ مِنۡهَا زَوۡجَهَا وَبَثَّ مِنۡهُمَا رِجَالٗا كَثِيرٗا وَنِسَآءٗۚ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ ٱلَّذِي تَسَآءَلُونَ بِهِۦ وَٱلۡأَرۡحَامَۚ إِنَّ ٱللَّهَ كَانَ عَلَيۡكُمۡ رَقِيبٗا١ [النساء: ۱].

«ای مردم! از(خشم و عذاب) پروردگارتان بترسید؛ پروردگاری که شما را از یک انسان آفرید و همسرش را از نوع او خلق کرد و از آن دو، مردان و زنان زیادی (بر‌روی زمین) منتشر ساخت. و از (خشم و عذاب) خدایی بترسید که همدیگر را به او سوگند می‌دهید و بپرهیزید از این‌که پیوند خویشاوندی را نادیده بگیرید. همانا خداوند، مراقب شما است».

﴿ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَقُولُواْ قَوۡلٗا سَدِيدٗا٧٠ يُصۡلِحۡ لَكُمۡ أَعۡمَٰلَكُمۡ وَيَغۡفِرۡ لَكُمۡ ذُنُوبَكُمۡۗ وَمَن يُطِعِ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ فَقَدۡ فَازَ فَوۡزًا عَظِيمًا٧١[الأحزاب: ۷۰-۷۱].

«ای مؤمنان! از خدا بترسید و سخن حق و درست بگویید(که در نتیجه) خداوند، اعمالتان را شایسته می‌گرداند و گناهانتان را می‌آمرزد و هر کس که از خدا و پیامبرش، اطاعت کند، قطعاً به کامیابی بزرگی می‌رسد».

«فَیَا رَبِّ لكَ الـحَمْدُ كَمَـا یَنْبَغِی لِـجَلاَلِ وَجهِكَ وَعَظِیمِ سُلطَانِكَ، لَكَ الـحَمْدُ حَتّی تَرْضَی وَلَكَ الـحمد إذَا رَضِیتَ».

این کتاب، ادامه‌ی پژوهشی است که در موضوع سیرت پیامبر اکرم صو خلفای راشدین آغاز کردم. در این مجموعه، سیرت رسول اکرم صبا نام الگوی هدایت و نیز سیرت خلفای راشدین شرا به نگارش درآورده‌ام و اینک در کتاب پیش رویتان، به شرح حال پنجمین خلیفه یعنی حسن بن علی بن ابی‌طالب بو تحلیل وقایع زندگانی وی از تولد تا شهادتش می‌پردازم. نخستین مبحث این کتاب، به بیان نام، نسب، کنیه، صفت و لقب حسن بن علی بمی‌پردازد و در همین مبحث بیان می‌گردد که شخص رسول اکرم ص، حسن سرا به بدین اسم، نامگذاری کرد و در گوشش اذان گفت و موی سرش را تراشید و برایش عقیقه فرمود. همچنین در این کتاب به بیان این موضوع پرداخته می‌شود که ام‌فضل لبه این نوزاد عزیز شیر داد. در ادامه از ازدواج حسن بن علی بو تعداد همسرانش و روایاتی که در این زمینه آمده، بحث می‌شود و مجموعه‌ی روایاتی مورد بررسی قرار می‌گیرد که خاستگاه این پندار قرار گرفته که حسن سزنان زیادی را به ازدواج خویش در آورده و آنها را طلاق داده است. این کتاب، پیرامون فرزندان، برادران، خواهران، عموها، عمه‌ها، دایی‌ها و خاله‌های حسن و نیز مادر بزرگوارش فاطمه‌ی زهرا لبحث می‌کند و موضوع مهریه، جهیزیه، عروسی، چگونگی زندگانی، شکیبایی و نیز محبت رسول‌خدا صبا فاطمه‌‌ی زهرا لو همچنین غیرت ایشان نسبت به این بانوی بزرگوار را مورد بررسی قرار می‌دهد و از راستگویی و صراحت گفتار دخت گرامی رسول اکرم صو جایگاه رفیعش در دنیا و آخرت سخن می‌گوید. در این کتاب همچنین از روابط حسنه‌ی فاطمه‌ی زهرا لبا ابوبکر صدیق سسخن به میان می‌آید و موضوع میراث رسول اکرم صتبیین و تشریح می‌گردد و سپس به مسأله‌ی وفات فاطمه‌ی زهرا می‌پردازد. این کتاب، به جایگاه والای حسن سنزد رسول‌خدا صاشاره می‌کند و میزان محبت پدربزرگ بزرگوارش، محمد مصطفی صبه حسن و نیز چگونگی مهرورزی به کودکان را به تصویر می‌کشد و رهنمود نبوی در زمینه‌ی محبت به فرزندان را نمایان می‌کند و پیرامون بازی و شوخی با کودکان، بوسیدن و در آغوش گرفتن آنها و نیز نثار مهر و محبت و هدیه به فرزندان، مطالبی ارائه می‌دهد و سپس درباره‌ی احادیثی بحث می‌کند که به شباهت حسن بن علی ببه رسول‌خدا صاشاره نموده و به روایاتی می‌پردازد که حسن و حسین برا سرور و آقای جوانان بهشت معرفی کرده است. در این باب به حدیث رسول اکرم صاشاره می‌گردد که فرموده است: «هما ریحانتای من الدنیا» یعنی: «حسن و حسین، گل‌های خوشبوی من در دنیا هستند». همچنین در این کتاب روایتی آمده است که رسول اکرم صدر ملأ عام و در حضور جمع زیادی از مردم، حسن سرا آقا و سرور معرفی نمود و بدین نکته اشاره فرمود که خدای متعال، حسن سرا واسطه‌ی صلح و سازش دو گروه بزرگ از مسلمانان قرار می‌دهد. احادیثی که حسن بن علی باز جد بزرگوارش رسول‌خدا صروایت کرده، بخش دیگری از این کتاب را به خود اختصاص داده است. از دیگر مطالب مورد بحث در این کتاب، نصوصی است که در فضایل و مناقب حسن سآمده است؛ از قبیل: آیه‌ی تطهیر و حدیث کساء‌ (که به حدیث آل عبا مشهور است). در این مبحث آیه‌ی تطهیر و اختلافاتی را که بر سر این آیه درمیان اهل سنت و اهل تشیع وجود دارد، مورد بررسی قرار داده‌ام و آن را بر اساس روش علمای گذشته‌ی اهل سنت و فهم کسانی که در خیرالقرون می‌زیسته‌اند، توضیح داده‌ام. آیه‌ی مباهله و نمایندگان مسیحیان نجران و نیز ارتباط حسن سبا این آیه، از دیگر مباحثی است که مورد بررسی قرار گرفته است. در این میان آثار تربیت خانوادگی و نیز پدیده‌های اجتماعی، در رشد و پرورش فردی و اجتماعی حسن سرا بیان نموده‌ام.

همچنین یک مبحث جداگانه به زندگانی حسن سدر دوران خلفای راشدین اختصاص داده و از جایگاه و موقعیت وی در زمان ابوبکر صدیق سو مهم‌ترین حوادث اثرگذار آن دوران بر رشد فکری و فرهنگی حسن مجتبی سو نیز از میزان بهره‌بری او از آن دوران شکوفا سخن گفته‌ام. ناگفته نماند که در این مبحث دستاوردها و آموزه‌های حسن ساز دوران سایر خلفا نیز بیان شده است. به عبارتی در این مبحث از میزان فراگیری و دانش‌اندوزی حسن سدر پهنه‌ی فقه سیاسی و معارف اسلامی و رابطه‌ی صمیمی و تنگاتنگ وی با خلفای راشدین، مطالبی ارائه کرده و موضع حسن سدر قبال جنگ جمل و صفین را بررسی نموده و از شهادت امیرالمؤمنین علی سو وصایا و رهنمودهایش به حسن و حسین بسخن به میان آورده‌ام. از این رهگذر فرمان علی سمبنی بر ممنوعیت مثله کردن قاتلش و نیز سخنرانی حسن سپس از شهادت پدرش و همچنین واکنش معاویه سدر قبال شهادت علی سبیان شده و موضوع بیعت با حسن سو بطلان انتصاب وی از سوی پدرش پردازش گردیده و این موضوع، روشن و واضح گشته که حسن سبر اساس شورا و مشورت مسلمانان به خلافت رسیده است. در ادامه‌ی این مبحث از مدت خلافت امیرالمؤمنین حسن سو نیز از اعتقاد اهل سنت سخن گفته‌ام که معتقدند حسن سپنجمین خلیفه از خلفای راشدین می‌باشد. چراکه دوران خلافتش، کامل‌کننده‌ی مدت زمانی است که با آن، سی سال دوران خلافت راشده، تکمیل می‌گردد؛ چنانچه در حدیثی از رسول‌ اکرم صبدین نکته اشاره شده که دوران خلافت، سی سال است و پس از آن ساختار سیاسی حکومت مسلمانان، به نظام سلطنتی تبدیل می‌شود. در روایت ترمذی /از سفینه غلام آزاد‌شده‌ی پیامبر اکرم صآمده که آن حضرت صفرموده است: «الـخلافة فی أمتی ثلاثون سنة ثم ملك بعد ذلك» [۱]. یعنی: «خلافت در امت من سی سال خواهد بود و پس از آن سلطنت و پادشاهی می‌باشد». ابن‌کثیر در شرح این حدیث می‌گوید: «سی سال با خلافت حسن بن علی بتکمیل می‌گردد. حسن سدر ربیع الاول سال ۴۱ هجری خلافت را به معاویه سسپرد و این واقعه، دقیقاً سی سال پس از وفات رسول‌خدا صاتفاق افتاد. چراکه رسول‌خدا صدر ربیع الاول سال ۱۱ هجری وفات نمود و این، یکی از نشانه‌های نبوت آن حضرت صمی‌باشد» [۲]. از این رو حسن سپنجمین خلیفه از خلفای راشدین است [۳]. امام احمد /حدیث سفینه را با این الفاظ آورده است: «الـخلافة ثلاثون سنة ثم یكون بعد ذلك ملك» [۴]. یعنی: «خلافت (پس از من) سی سال خواهد بود و پس از آن سلطنت و پادشاهی می‌باشد». ابوداود /چنین روایت کرده است: «خِلافَةُ النُّبُوَّةِ ثَلاثُونَ سَنَةً ثُمَّ یُؤْتِی اللَّهُ الْمُلْكَ أَوْ مُلْكَهُ مَنْ یَشَاءُ» [۵]. یعنی: «خلافت (پس از) نبوت، سی سال است و پس از آن، خداوند، پادشاهی را به هر کس که بخواهد، می‌دهد». پس از رسول‌خدا صتنها دوران خلافت خلفای اربعه و مدت زمان خلافت حسن سدر سی سال خلافت مورد اشاره می‌گنجد؛ از این رو تمام علما، در شرح این حدیث، بدین نکته تصریح کرده‌اند که چند ماهی که حسن بن علی بپس از وفات پدرش بر مسند خلافت نشست، جزو خلافت مورد اشاره و بلکه تکمیل‌کننده‌ی سی سالی است که در حدیث بدان تصریح شده است. اینک سخن برخی از علما در این زمینه را نقل می‌کنیم:

۱- قاضی عیاض /: در سی سال مذکور، تنها دوران خلافت خلفای اربعه و چند ماهی می‌گنجد که با حسن بن علی ببیعت شد و منظور از آنچه که در حدیث آمده: «الـخلافة ثلاثون سنة»، سی سال خلافت پس از وفات رسول‌خدا می‌باشد که در سایر احادیث، تفسیر و تبیین شده است: «خلافة النبوة بعدی ثلاثون سنة ثم تكون ملكا» [۶].

۲- ابن ابی‌العز حنفی، در شرح العقیدة الطحاویة می‌گوید: خلافت ابوبکر صدیقسدو سال و چند ماه بود؛ خلافت عمر سده و نیم سال به طول انجامید و عثمان سدوازده سال خلافت کرد و خلافت علی سچهار سال و نه ماه طول کشید و حسن سشش ماه بر مسند خلافت نشست [۷].

۳- ابن کثیر: دلیل اینکه حسن سیکی از خلفای راشدین می‌باشد، حدیثی است که در مبحث معجزات و نشانه‌های نبوت رسول اکرم صبه نقل از سفینه غلام آزادشده‌ی رسول‌خدا ص آورده‌ایم که آن حضرت صفرموده است: «الـخلافة بعدی ثلاثون سنة» [۸]. یعنی: «خلافت پس از من، سی سال خواهد بود». سی سال، با خلافت حسن بن علی بتکمیل می‌شود [۹].

۴- ابن‌حجر هیتمی می‌گوید: حسن بن علی ببنا بر فرموده‌ی صریح جد بزرگوارش، یکی از خلفای راشدین است؛ وی، پس از شهادت پدرش، با بیعت مردم کوفه، به مدت شش ماه و چند روز بر مسند خلافت نشست. او، خلیفه‌ی برحق و پیشوای عادلی بود و در واقع صداقت فرموده‌ی رسول اکرم صرا تحقق بخشید که فرموده است: «الـخلافة بعدی ثلاثون سنة» [۱۰]. یعنی: «خلافت پس از من، سی سال خواهد بود». آری، شش ماه خلافت حسن بن علی مکمل سی سال خلافت راشده می‌باشد [۱۱].

اینها، برخی از اقوال علما درباره‌ی حسن مجتبی ساست که او را در شمار خلفای راشدین می‌دانند. از این رو اهل سنت، بر این باورند که حسن بن علی ب، خلیفه‌ی برحقی بوده است که با خلافت او، سی سال مورد اشاره در مورد خلافت نبوت کامل می‌شود [۱۲].

در این کتاب، یاد‌آور شده‌ام که برخی از خطبه‌ها و سخنرانی‌های منسوب به امام حسن سدرست نیست و در این راستا برخی از اقوال علما در پاره‌ای از کتاب‌ها را نقل نموده‌ام؛ همچون کتاب الأغانی از ابوالفرج اصفهانی که در شمار کتاب‌هایی قرار دارد که سیمای زشتی از تاریخ صدر اسلام، به تصویر می‌کشند. این کتاب، کتابی ادبی، افسانه‌پرداز، غنایی و طنزپرداز و بی‌اساس است و اصلاً کتابی معتبر در زمینه‌ی علم، تاریخ و فقه نمی‌باشد؛ هرچند که نزد برخی از ادیبان و تاریخ‌نگاران، از نام و آوازه‌ای نسبی برخوردار شده است. بنده، در کتاب پیش رویتان، اقوال و دیدگاه‌های علما، درباره‌ی ابوالفرج اصفهانی را آورده و این نکته را روشن کرده‌ام که وی، از نگاه اهل علم، ثقه و قابل اعتماد نیست و اساساً علما، روایات و گزارش‌های او را ضعیف و غیر قابل اطمینان دانسته‌اند. بدین‌سان بنده، بر پایه‌ی دلایل علمی ثابت کرده‌ام که کتاب الأغانی ابوالفرج اصفهانی به هیچ عنوان نمی‌تواند یکی از منابع و مراجع تحقیقی و پژوهشی در زمینه‌ی ادبیات و تاریخ باشد؛ چراکه این کتاب در زشت‌نمایی تاریخ اسلام، تأثیر زیادی داشته و از این‌رو باید از این کتاب و امثال آن اجتناب کرد. البته دیدگاه ما اهل سنت نسبت به کتاب نهج البلاغه نیز چندان مثبت نیست؛ زیرا ما بر این باوریم که می‌توان بر این کتاب، از لحاظ سند و متن، خرده گرفت. چراکه نگارنده‌اش، آن را پس از سه و نیم قرن، بدون هیچ سندی، به امیرالمؤمنین علی سنسبت داده است. بنابراین دیدگاه علمای اهل سنت را درباره‌ی نهج‌البلاغه نقل کرده‌ام.

خلاصه اینکه از دیدگاه ما، باید نسبت به مطالب نهج‌البلاغه درباره‌ی صحابه شآگاه بود. همچنین کسی که می‌خواهد از نهج‌البلاغه استفاده کند، باید مسایل اعتقادی و احکام شرعی و مطالبی را که در این کتاب در مورد صحابه شآمده است، با داده‌های کتاب خدا و سنت رسول اکرم صارزیابی نماید تا مواردی را که با این معیارها، مطابقت دارد، بپذیرد و از نکات مخالف با کتاب و سنت، بپرهیزد. از اینکه بگذریم از نگاه ما، پژوهشگری که می‌خواهد در تحقیقات علمی و موضوعی‌اش، رضای خدا و جنبه‌ی بی‌طرفی را رعایت نماید، نمی‌تواند صرفاً به چنین کتاب‌هایی اعتماد و بسنده کند.

در کتاب پیش رویتان، مهمترین صفات و ویژگی‌های حسن سو نیز زندگانی اجتماعیش را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و کوشیده‌ام تا این نکته را ثابت و روشن کنم که حسن سبه‌حق یکی از شخصیت‌های قیادی و پیشوایان برجسته و بی‌نظیر به‌شمار می‌رود. آری! حسن سبه صفات و ویژگی‌های یک پیشوای ربانی آراسته بود که از آن جمله می‌توان به آینده‌نگری وی و درک صحیحش از حوادث و رخدادها و نیز توانمندی والایش در عرصه‌ی قیادت و رهبری اقشار مختلف جامعه و اراده‌ی استوارش در راستای به انجام رساندن اهداف والا و ارزشمندش اشاره کرد. این ویژگی‌ها را ضمن تحلیل و بررسی برنامه‌های اصلاحی بزرگش به همراه سایر صفاتش، توضیح داده‌ام؛ صفاتی از قبیل: میزان علم و دانش وی از کتاب و سنت، عبادت‌گزاری خاشعانه‌اش، زهد و تقوای وافرش در حکومت و امور دنیوی، گشاده‌دستی و سخاوتش بدون تبعیض درمیان فقیر و ثروتمند، بزرگ و کوچک و دور و نزدیک.. نهاد آن بزرگوار، با بذل و بخشش و سخاوتمندی به رضای خدای متعال، سرشته شده بود. گویا منظور شاعر، همین شخصیت بزرگوار بوده که درباره‌اش چنین سروده است:

إنی لتطربنی الـخـلال كریـمة
طرب الغریب بأوبة وتلاق
ویهزنی ذكر الـمروءة والندی
بین الشمـائل هزة الـمشتــاق
فـإذا رزقت خلیـقة محمـودة
فقد اصطفاك مقسـم الأرزاق
فالنـاس هذا حظـه مـال وذا
علـم وذاك مكارم الأخلاق

یعنی: «خصلت‌های پسندیده‌ی سخاوت و بخشش، مرا آن‌چنان شادمان می‌کند که مسافر هنگام بازگشت از سفر غربت و دیدن عزیزانش شادمان می‌شود. یادآوری مردانگی و سخاوت از میان سایر خصلت‌ها، مرا همچون انسان مشتاق به وجد می‌آورد. اگر به تو خلق و خوی پسندیده‌ای، داده‌ شده، باید بدانی که تقسیم‌کننده‌ی روزی‌ها، تو را برگزیده است. نصیب برخی از مردم، مال و ثروت است و نصیب برخی هم علم و دانش و بعضی از آن‌ها نیز خلق و خوی‌های پسندیده، نصیبشان می‌گردد».

از دیگر صفات حسن مجتبی سکه در این کتاب مورد بررسی قرار گرفته‌، حلم و بردباری و تواضع و فروتنی آن بزرگوار است. همچنین به شرح سیادت و آقایی وی پرداخته‌ و معنا و مفهوم سیادت و آقایی را از خلال سیرتش، توضیح داده‌ و بیان کرده‌ام که سیادت، به معنای ریاست و چیرگی محض و خونریزی و غلبه بر دیگران و پایمال کردن حقوق انسان‌ها نیست؛ بلکه سیادت و ریاست راستین و ارزشمند، عبارت است از: صیانت و پاسداری از حقوق و اموال دیگران و از میان بردن کینه و دشمنی.. از این رهگذر بیان کرده‌ام که صلح حسن مجتبی سبا معاویه سبه‌قصد جلوگیری از ریختن خون مسلمانان، وی را به اوج آقایی و سیادت رسانید.

بنده کوشیده‌ام تا شیوه‌ی نوشتارم را به‌گونه‌ای قرار دهم که با زندگی اجتماعی حسن مجتبی سو حضور وی در جامعه، همراه شوم و به بیان و پردازش چند و چون فعالیت‌هایش برای رویارویی با مفاسد بپردازم. در این میان سایر فعالیت‌های اجتماعی حسن سبیان شده است؛ از جمله: فعالیت چشمگیرش برای رفع نیازهای مردم، غیرتش نسبت به نسب والایش به عنوان نوه‌ی رسول‌خدا ص، چگونگی برخوردش با کسانی که به او بد کردند، خوش‌اخلاقیش درمیان مردم و اجتناب از بیهوده‌گویی و پرحرفی. در ادامه تعریف و تمجید سرآمدان جامعه‌ی اسلامی نسبت به حسن سو برخی از گفته‌‌هایشان را در مورد وی آورده‌ام. همچنین فرازی از گفته‌ها، سخنرانی‌ها و اندرزهای امام حسن سرا آورده و به شرح پاره‌ای از آنها پرداخته‌ام تا بیشتر مورد استفاده‌ی جامعه‌ی کنونی ما قرار بگیرد. مبحث جداگانه‌ای نیز به مهمترین اطرافیان حسن بن علی باختصاص داده‌‌ام؛ از جمله:

ـ قیس بن سعد بن عباده خزرجی س؛ وی، یکی از زیرک‌ترین و کاردان‌ترین افراد دورانش و بلکه یکی از فرماندهان لشکر حسن سو نخستین کسی بود که با ایشان بیعت کرد.

ـ عبیدالله بن عباس بن عبدالمطلب س؛ او، یکی از کارگزاران علی بن ابی‌طالب سبود که پس از شهادت ایشان، یکی از فرماندهان سپاه حسن بن علی بگردید. وی، در برخی از کتاب‌های تاریخ، در معرض دروغ و بهتان قرار گرفته و سیمای زشتی از او به تصویر کشیده شده است؛ از این رو به شرح حالش پرداخته‌ام تا شخصیت راستین و مواضع حقیقی او را نمایان کنم.

ـ عبدالله بن جعفر بن ابی‌طالب ساز دیگر شخصیت‌های مهمی است که یکی از بزرگ‌ترین و مهم‌ترین مشاوران حسن سبشمار می‌رفت. امام حسن سبا عبدالله سدر مورد صلح با معاویه سمشورت و رایزنی کرد. عبدالله سبه حسن مجتبی سپیشنهاد کرد که با معاویه سصلح نماید و ایشان را به این کار تشویق نمود.

با توجه به رویکرد مهمی که این دسته از یاران حسن بن علی بداشته‌اند، مناسب دیدم که شرح حال مختصری از این‌ها ارائه دهم و این کار، با روش پژوهش من در موضوع سیرت حسن بن علی بکاملاً همسو و هماهنگ است؛ چراکه معتقدم از این طریق می‌توان به برخی از ویژگی‌های اساسی دوران حسن بن علی سپی برد.

بنده، موضوع صلح امام حسن سبا معاویه سرا بررسی کرده و آن را یک برنامه‌ی اصلاحی بزرگ و ارزشمند برشمرده‌ام؛ از این رو این مسأله را از زاویه‌ی اصلاح‌طلبانه‌ی حسن بن علی سبررسی نموده‌ و در این راستا به مهمترین مراحل صلح و رخدادهای هر مرحله پرداخته‌ام. در این میان اساسی‌ترین عوامل و خاستگاه‌های صلح حسن و معاویه برا بیان کرده‌ام؛ از جمله: علاقه و رغبت امام حسن سبه رضایت و خواست خدای متعال؛ میل و اشتیاق وافر وی به جلوگیری از ریختن خون مسلمانان و حفظ وحدت و یکپارچگی امت اسلامی و نیز تحقق برنامه‌ها و اهداف رسول‌خدا صو…. همچنین آن دسته از اقوال و سخنان حسن بن علی سرا توضیح داده‌ام که سبب و انگیزه‌ی برقراری صلح گردید؛ سخنانی که نشان‌دهنده‌ی درک و فهم عمیق وی، از شریعت اسلام است.

در ادامه‌ی این مبحث، شرایط صلح حسن بن علی سبا معاویه سو نتایج و دستاوردهای آن را آورده و با دلایل تاریخی ثابت کرده‌ام که حسن بن علی سبر خلاف تصور برخی از تاریخ‌نگاران، خلافت را از موضع قوت و قدرت، به معاویه سسپرد و نه از روی ضعف و ناتوانی.

شکوه حسن بن علی ساز خلال اقدامات و مواضع روشن و توانمندش در عرصه‌های مختلف زندگانی نمایان می‌شود که از مهم‌ترین آنها می‌توان به برنامه‌ی اصلاحی وی و توانمندی‌اش در اجرای آن، اشاره کرد. آری! بسیارند کسانی که دیدگاه‌ها و برنامه‌های اصلاحی خوب و سازنده‌ای دارند، اما از اجرای آنها در دنیای مردم، ناتوان هستند.

بنده در این کتاب برخی از دروغ‌های تاریخی را برملا نموده‌ام؛ از جمله:

برخی از مورخان چنین می‌پندارند که حکومت اموی در دوران معاویه سبه‌شکلی عمومی و فراگیر اقدام به ناسزاگویی به امیرالمؤمنین علی سنمود. اینجانب، با دلایل و شواهد تاریخی، بطلان این پندار یا سخن ناشایست را ثابت نموده و روشن نموده‌ام که آنچه برخی از کتاب‌های تاریخ، در این زمینه آورده‌اند، نادرست است؛ هرچند که برخی از نسل‌های بعدی، بدون دلیل و نقد و بررسی عالمانه به‌گونه‌ای این پندار نادرست را پذیرفته‌اند که گویا یکی از جریان‌های قطعی و غیرقابل انکار تاریخ می‌باشد و اصلاً نیازی به بررسی علمی و نقد و مطالعه از لحاظ سند و متن ندارد! قطعاً میزان نادرستی این پندار، برای برخی از پژوهشگران کوشا نمایان است و آنان، به‌خوبی می‌دانند که شواهد تاریخی، نشان می‌دهد که در دوران معاویه سنه تنها هیچ اهانتی به امیرالمؤمنین صورت نگرفته، بلکه در آن دوران، علی سو خاندان پاکش، شدیداً مورد احترام معاویه سو سایر مسلمانان بوده‌اند. از این رو برخی از برچسب‌ها و دروغ‌های ناروای بعضی از کتاب‌های تاریخ، مبنی بر دسیسه‌ی معاویه سو فرزندش را برای مسموم کردن حسن سشرح داده و ثابت کرده‌ام که این مسأله، هم از لحاظ سند و هم از لحاظ متن، قابل اثبات نیست. بنده، پس از بررسی این مطالب، سمت و سوی نگارش کتاب را با اقامت حسن بن علی سدر مدینه همراه کرده و به شرح وقایع زندگانی او در مرحله‌ای پرداخته‌ام که امام الفت و وحدت امت اسلامی و مدار یکپارچگی آنان گردید. شاعر چه خوب سروده است:

مریم از یک نسبت عیسی عزیز
از سه نسبت حضرت زهرا عزیز
نــور چشــم رحمـة للعـالمین
آن امـام اولـیـــن و آخــرین
آنـکه جـان در پیکر گیتی دمید
روزگــار تــازه آییــن آفرید
ج پـادشــاه و کلبـه‌ای، ایـوان او
یک حسام و یک زره سامان او
مــادر آن مـرکز پرگـار عشق
مــادر آن کاروان‌سـالار عشـق
آن یـکی شـمـع شبستان حـرم
حــافظ جـمـعـیت خیــر الامـم
تا نـشیـند آتش پیـکار و کیـن
پشـت پا زد بر سـر تاج و نگین
و آن دگـر مـولای ابــرار جهـان
قــوت بازوی احـرار جـهـــان
در نوای زندگی‌ سـوز از حسین
اهـل حـق حریت‌آموز از حسین
سیــرت فــرزندهـا از امهــات
جــوهر صـدق و صـفا از امهات
مـزرع تـسلـیم را حاصـل بتـول
مـادران را اسـوه‌ی کامـل بتـول
بهرمحتاجی دلش آنگونه سوخت
با یهـودی چـادر خود را فروخت
نـوری و هـم آتشی فرمانـبـرش
گم رضایش در رضـای شوهرش
ج آن ادب پـرورده‌ی صـبر و رضا
آسیــاگردان و لـب‌ قـرآن‌ســرا
گــریه‌های او ز بـالـین نــیـاز
گــوهر افـشاندی بدامـان نمـاز
اشـک او برچید جبریل از زمین
همچو شبنم ریخت برعرش برین
رشـته‌ی آیین حق زنجیـر پاست
پاس فرمان جناب مصطفی است
ورنــه گــرد تربـتش گردیدمی
سجــده‌ها بر خاک او پاشیدمی!

من، به ارتباط خوب حسن بن علی سو معاویه سپس از برقراری صلح و واپسین روزهای حیات آن امام بزرگوار پرداخته و فرازی از وصایا و رهنمودهایش به حسین سرا آورده‌ام و پس از آن به میزان تدبر و تفکر حسن سدر ملکوت و قدرت الهی اشاره کرده و از شهادت و خاکسپاری او در قبرستان بقیع سخن گفته‌ام.

سیرت حسن بن علی سبرای ما اهمیت برخورداری رهبر از آینده‌نگری را روشن‌تر می‌سازد تا بتواند با کمک و عنایت الهی راه آینده‌ای نیک را بپیماید. حسن ساز نگرشی عمیق و اصلاحی نسبت به مسایل و نیز قدرت اجرایی بالایی برخوردار بود و فقه و شناخت دقیقی برای اولویت‌بندی مسایل مختلف و درجه‌بندی آنها از خلال شناخت امکانات، موانع، شرایط، خاستگاه‌ها و دستاوردها و نیز چگونگی رویارویی و تعامل با انواع چالش‌ها داشت. از این رو برایمان، فقه و بینش روشنی در پهنه‌ی اختلاف و همچنین شناخت مصالح و آسیب‌های اجتماعی به جای نهاد و برنامه‌ای روشن در عرصه‌ی مفاهیم و برنامه‌های دینی و چگونگی برخورد با چالش‌ها و مشکلات و چیرگی بر هواها و خواسته‌های نفس، فراروی ما قرار داد. بنابراین کارداران مسلمانان، احزاب و گروه‌های فعال، مؤسسات و نهادهای مختلف، جنبش‌های اسلامی و تمام جمعیت‌ها و انجمن‌های جهان اسلام، به‌شدت نیازمند بازنگری و بررسی سیرت حسن بن علی سهستند تا بتوانند با الگوبرداری از آن، شکاف‌های موجود درمیان خود را از میان بردارند و بیش از هر زمانی با هم در راستای اهداف والای اسلامی، هماهنگ و همسو شوند و از درگیری‌های نابجا جلوگیری کنند تا جان و مال و توان امت، در مسیر حق، متحد و یکپارچه گردد. خلاصه اینکه حسن سیکی از خلفای راشدین است که رسول اکرم صما را به الگوبرداری از سیرتش رهنمون شده و فرموده است: «عَلَیكُم بِسُنَّتِی و سُنَّةِ الْخُلَفَاءِ الرَّاشِدِینَ المَهدیینَ مِنْ بَعْدِی» [۱۳]. یعنی: «سنت من و سنت خلفای راشدین و هدایت‌یافته‌ی پس از من را بر خود لازم بگیرید».

چه بسا هر پژوهشگری از ضعف و نارسایی موجود در مورد شناخت سیرت امام حسن سدر حافظه‌ی امت شگفت‌زده می‌شود؛ همچنانکه از نقص و کمبود فقه و برنامه‌ی اصلاحی حسن مجتبی سدر فرهنگ ما، مات و مبهوت می‌گردد. خیزش و تکاپوی هر امتی، یکی از عوامل موفقیت آن امت است. در این راستا هیچ امتی نمی‌تواند نسبت به گذشته‌اش بی‌تفاوت باشد و از این رو باید گذشته‌اش را در خدمت زمان حالش درآورد و بر اساس آموزه‌ها و عبرت‌های گذشته و موفقیت‌های کنونیش برای آینده برنامه‌ریزی نماید. تاریخ، حافظه‌ی امت می‌باشد و تجربه‌های زیادی را در خود جای داده است؛ به عبارتی تاریخ، یادآور رویکردهای نمایان و حتی مبهم زندگانی امت و نیز خزانه‌ی ارزش‌ها و یادگارهایش می‌باشد و پایه و اساس نمادهایی است که در گذر زمان، نمایان و هویدا گشته و سیمایی به یادماندنی و ارزشمند از گذشته‌ی امت را برای همیشه‌ی تاریخ به تصویر کشیده است. رسول‌خدا صو همچنین خلفای راشدین، چنان سیرت و تاریخ ارزشمند و عظیمی از خود به یادگار گذاشته‌اند که شناخت عمیق و دقیق آن، مفید و آموزنده می‌باشد؛ این امت نیز از تاریخی درخشان برخوردار است که به مراتب بر تاریخ سایر ملت‌ها و اقوام، برتری وصف‌ناپذیری دارد؛ از این رو باید از این تاریخ درخشان، کمال استفاده را بنماییم و درس‌ها و نکات آموزنده و مفید و شیوه‌های درست را از آن، درآوریم و آن را مبنای یک زندگانی صحیح قرار دهیم و با الهام از داستان‌های قرآن، رهنمودهای نبوی و آموزه‌های تاریخی، دورنمایی روشن، همه‌جانبه و متناسب با واقعیت‌های کنونی امت، فراروی مسلمانان قرار دهیم تا نقش سرآمد و مؤثرش را در عرصه‌ی روشن‌گری و هدایت مردم ایفا نماید و این نکته را بیش از پیش در آینده‌ی امت اسلامی نمایان کند که پیام اسلام، جاودانه و همیشگی است. ما، باید پیش از آنکه از بابت کاستی‌ها و مشکلات خود تا درازمدت بگرییم و با چالش‌های جدی مواجه شویم، مسایل و واقعیت‌های خویش را با دیدگان باز بررسی نماییم.

بنده تا آنجا که توانسته‌ام، ابعاد گوناگون شخصیت امیرالمؤمنین حسن مجتبی سرا روشن نموده ام؛ چراکه زندگانی آن بزرگوار، صفحه‌ی درخشانی از تاریخ این امت است و خودِ او نیز یکی از پیشوایانی است که مردم در زندگی خویش، رهنمودها، گفته‌ها و کرده‌هایشان را ملاک عمل قرار می‌دهند. سیرت حسن بن علی ساز قوی‌ترین مصادر ایمانی است که عاطفه و احساس درست اسلامی به همراه فهم و شناخت صحیح از دین را به ارمغان می‌آورد. بنابراین می‌توانیم با بهره‌گیری از سیرت حسن مجتبی سبه بینش درستی در فرهنگ اختلاف و همچنین درک مصالح و آسیب‌های اجتماعی در عرصه‌ی مفاهیم و برنامه‌های دینی و چگونگی برخورد با چالش‌ها و مشکلات و چیرگی بر هواها و خواسته‌های نفسانی دست یابیم و چگونه زیستن بر اساس آموزه‌های قرآن و رهنمودهای نبوی و اقتدا به رسول‌خدا صرا بیاموزیم تا بدین‌سان تمام حرکت‌ها و گام‌های ما در راه خدا، با شناختی عمیق و برخاسته از اقوال و افعال پیامبر اکرم صو اثرگذاری آن در حیات و خیزش امت در جهت ایفای نقش سازنده‌اش باشد. از این رو کوشیده‌ام تا پژوهش من، در زمینه‌ی سیرت، بدور از اشتباه باشد؛ البته ادعا نمی‌کنم که کارم، هیچ نقص و کمبودی ندارد. به هر حال من تنها به رضای خدای متعال و به امید اجر و پاداش او، این عمل را انجام دادم و به توفیق و یاری او بود که این پژوهش را به پایان رساندم. از خدای متعال می‌خواهم که این اثر را بپذیرد و آن را برای همگان مفید و سودمند بگرداند.

مجموعه‌ی تحلیل و بررسی وقایع زندگانی خلفای راشدین شرا در تاریخ ۲۱ صفر ۱۴۲۵ه‍.ق برابر با ۱۱/۴/۲۰۰۴ میلادی در ساعت ۲۱:۴۵ به پایان رساندم و این را از لطف و مرحمت همیشگی خدا بر خودم می‌دانم و امیدوارم که در این کار و پژوهش ارزشمند، برکت و قبولیت عنایت فرماید و همه‌ی ما را به همراهی با پیامبران، صدیقان، شهدا و صالحان، گرامی بدارد. خدای متعال، می‌فرماید:

﴿مَّا يَفۡتَحِ ٱللَّهُ لِلنَّاسِ مِن رَّحۡمَةٖ فَلَا مُمۡسِكَ لَهَاۖ وَمَا يُمۡسِكۡ فَلَا مُرۡسِلَ لَهُۥ مِنۢ بَعۡدِهِۦۚ وَهُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡحَكِيمُ٢ [فاطر: ۲].

«خداوند، (درِ خزائن) هر رحمتی را برای مردم بگشاید، کسی نمی‌تواند (آن را ببندد و) از آن جلوگیری کند و خداوند، هر چیزی را که باز دارد و از آن جلوگیری نماید، کسی جز او نمی‌تواند آن را رها و روان سازد و او توانا و حکیم است (و در هیچ کاری در نمی‌ماند و هیچ کاری را بدون حکمت انجام نمی‌دهد)».

با تقدیم این کتاب به خوانندگان گرامی، مجموعه‌ی سیرت خلفای راشدین را پیش رویشان می‌نهم و ادعا هم ندارم که در این مجموعه، هیچ اشتباهی از من سر نزده است؛ لذا گفته‌ی شاعر را تکرار می‌کنم که چنین سروده است:

وما بهـا من خطإ ومن خلل
أذنت فی إصلاحه لـمن فعـل
لكن بشـرط العلم والإنصاف
فذا وذا من أجـمل الأوصاف
والله یهــدی سبـل السـلام
سبــحانـه بحـبـله إعتصامی

یعنی: «از لحاظ من ایرادی ندارد که هر کس بخواهد، اشتباهات و نواقص آن را اصلاح کند؛ البته به شرطی که این کار را از روی علم و انصاف انجام دهد. زیرا علم و انصاف، از زیباترین ویژگی‌ها هستند. خدای پاک و منزه، به راه‌های درست، رهنمون می‌گردد؛ از این‌رو من، به ریسمان محکم الهی، چنگ زده‌ام».

خدا را سپاسگزارم که همواره و در تمام مراحل کارم، بر من منت نهاده و به من لطف شایانی نموده است. بنده، با توسل به اسما و صفات نیک و والای خداوند، از او می‌خواهم که انجام این پژوهش در موضوع سیرت خلفا را مخلصانه بگرداند و زمینه‌ی بهره‌بری بندگانش را از این اثر خجسته فراهم نماید و به اینجانب در قبال هر حرفی که در این موضوع نگاشته‌ام، اجر و پاداش عنایت کند و آن را در ترازوی نیکی‌هایم قرار دهد و تمام برادران گرامی‌ام را که در انجام این پژوهش ارزشمند، با تمام وجودشان مایه گذاشتند، از اجر و پاداش وافرش بهره‌مند نماید. همچنین انتظار دارم که خوانندگان گرامی، این بنده‌ی نیازمند و امیدوار به رحمت پروردگارش را در دعاهای خود از یاد نبرند.

﴿ رَبِّ أَوۡزِعۡنِيٓ أَنۡ أَشۡكُرَ نِعۡمَتَكَ ٱلَّتِيٓ أَنۡعَمۡتَ عَلَيَّ وَعَلَىٰ وَٰلِدَيَّ وَأَنۡ أَعۡمَلَ صَٰلِحٗا تَرۡضَىٰهُ وَأَدۡخِلۡنِي بِرَحۡمَتِكَ فِي عِبَادِكَ ٱلصَّٰلِحِينَ[النمل: ۱۹].

«پروردگارا! چنان کن که پیوسته سپاس‌گزار نعمت‌هایی باشم که به من و پدر و مادرم ارزانی داشتی و توفیقم ده تا کارهای نیکی انجام دهم که تو، از آن‌ها راضی باشی و مرا در پرتو مرحمت خود، از زمره‌ی بندگان نیک و شایسته‌ات بگردان».

وصلى اللّه على سیدنا محمد وعلى آله وصحبه وسلم، سبحانك اللهم وبحمدك أشهد أن لا إله إلا أنت أستغفرك وأتوب إلیك

[۱] تحفة الأحوذی (۶/۳۹۵-۳۹۷)؛ حدیث، حسن است. [۲] البدایة والنهایة (۱۱/۱۳۴) [۳] مآثر الإنافة (۱/۱۰۵)؛ مرویات خلافة معاویة، خالد الغیث، ص۱۵۵ [۴] فضائل الصحابة (۲/۷۴۴) سند آن، حسن است. [۵] صحیح سنن ابی‌داود (۳/۷۹۹)؛ سنن ابی‌داود (۲/۵۱۵). [۶] شرح نووی بر صحیح مسلم (۱۲/۲۰۱). [۷] شرح الطحاویة‌، ص۵۵. [۸] البدایة والنهایة (۱۱/۱۳۴) [۹] مرجع سابق. [۱۰] الصواعق المحرقة علی أهل البدع والزندقة (۲/۳۹۷) [۱۱] عقیدة أهل السنة فی الصحابة (۲/۷۴۸). [۱۲] همان. [۱۳] سنن ابی‌داود (۴/۲۰۱)؛ سنن ترمذی (۵/۴۴)؛ این روایت، حسن صحیح است.