حسن مجتبی رضی الله عنه

فهرست کتاب

۱ـ قیس بن سعد بن عباده س

۱ـ قیس بن سعد بن عباده س

او، قیس بن سعد بن عباده بن دلیم بن حارثة بن ابی‌خزیمه بن ثعلبه بن طریف بن خزرج بن ساعده بن کعب، ابوعبدالله، رییس خزرج و فرزند آقایشان ابوثابت انصاری خزرجی ساعدی است که هم خود، از اصحاب پیامبر اکرم صمی‌باشد و هم پدرش [۱۰۷۱]. وی، از اصحاب بافضیلت و یکی از چهره‌های برجسته و نام‌دار عرب به‌شمار می‌رفت و در زمینه‌های جنگی و نظامی، چیره دست، صاحب‌نظر و دلاور بود و بزرگ بلامنازع طایفه‌اش محسوب می‌شد [۱۰۷۲]. وی، تعدادی حدیث از رسول‌خدا صروایت نموده است؛ چنانچه ابی‌لیلی می‌گوید: سهل بن حنیف و قیس بن سعد، در قادسیه نشسته بودند. در این اثنا جنازه‌‌ای را از آنجا عبور دادند؛ آن دو، برخاستند. به آنها گفته شد: وی، از اهل ذمه [۱۰۷۳]است. این، جنازه‌ی یک یهودی است. گفتند: جنازه‌ای را از مقابل رسول‌خدا صرد کردند؛ آن حضرت صبرخاست، به ایشان گفته شد: این جنازه‌ی یهودی است. فرمود: «آیا آدم نیست؟» [۱۰۷۴]در این حدیث به حرمت انسان اشاره شده است؛ به عبارتی بدین نکته اشاره شده که باید انسان را از آن جهت که انسان است، گرامی داشت.

ابوعمار می‌گوید: از قیس بن سعد سروایت شده که رسول‌خدا صقبل از فرض شدن روزه‌ی رمضان، به ما دستور داد که روز عاشورا را روزه بگیریم و چون روزه‌ی رمضان فرض شد، نه ما را به روزه‌ی عاشورا دستور داد و نه ما را از آن نهی نمود. و ما، همچنان آن روز را روزه می‌گرفتیم [۱۰۷۵].

محمد بن شرحبیل از قیس بن سعد سروایت نموده که گفته است: رسول‌خدا صنزدمان آمد و ما، برایش آبی فراهم آوردیم؛ آن حضرت صغسل نمود. سپس برایش ملافه‌ای رنگی [۱۰۷۶]آوردیم. وی، آن را به دور خویش پیچید. گویا همینک به اثر آن بر چین و چروک شکمش نگاه می‌کنم [۱۰۷۷].

کسانی همچون: انس، ثعلبه بن ابی‌مالک، ابومیسره، عبدالرحمن بن ابی‌لیلی، عروه، [۱۰۷۸]عبدالله بن مالک جیشانی، ابوعمار همدانی، میمون بن ابی‌شبیب، عریب بن حُمید همدانی و ولید بن عبده و عده‌ای دیگر، از او روایت نموده‌اند [۱۰۷۹]. قیس بن سعد سدر کوفه، شام و مصر، به روایت حدیث پرداخته است [۱۰۸۰].

قیس، شخصی تنومند، زیبا و بلندقامت بود و چون بر الاغ سوار می‌شد، پاهایش به زمین کشیده می‌شد [۱۰۸۱]. مادرش، فکیهه بنت عبید بن دلیم بود؛ پدر و مادرش، با هم نسبت خویشاوندی داشتند و دخترعمو پسرعمو بودند [۱۰۸۲]. وی، در کنار رسول‌خدا ص، موقعیت محافظ برای فرمانده را داشت و در برخی از غزوات و جنگ‌ها، پرچم‌دار اسلام بود و در پاره‌ای از موارد، مأمور جمع‌آوری زکات گردید [۱۰۸۳]و با رسول اکرم صدر موقعیت‌ها و صحنه‌های مختلف، همراه بود [۱۰۸۴].

قیس سدر تعدادی از سرایا، [۱۰۸۵]حاضر گردید؛ از جمله:

[۱۰۷۱] سیر أعلام النبلاء (۳/۱۰۲). [۱۰۷۲] أسد الغابة (۴/۴۵۰). [۱۰۷۳] اهل ذمه، به یهود و نصاری و مجوسیانی گفته می‌شود که در ازای پرداخت جزیه، در پناه مسلمانان قرار می‌گیرند. [۱۰۷۴] نگا: بخاری، شماره‌ی۱۳۱۲. [۱۰۷۵] مسند احمد (۳/۴۲۲). [۱۰۷۶] در روایت، به جای واژه‌ی رنگی، ورسی آمده است؛ ورس، گیاهی است کنجدمانند که پوست دانه‌اش، قرمز می‌باشد و در رنگرزی به‌کار می‌رود. (مترجم). [۱۰۷۷] تاریخ دمشق. [۱۰۷۸] الإصابة (۵/۳۶۱). [۱۰۷۹] سیر أعلام النبلاء (۳/۱۰۲). [۱۰۸۰] همان (۳/۱۰۲). [۱۰۸۱] الإصابة (۵/۳۶۰). [۱۰۸۲] همان (۵/۳۶۰). [۱۰۸۳] البدایة والنهایة (۱۱/۳۵۴). [۱۰۸۴] نگا: الإصابة (۵/۳۶۰). [۱۰۸۵] سرایا، جمع سریه است و به آن دسته از جنگ‌های مسلمانان گفته می‌شود که شخص رسول اکرمصدر آن حضور نداشته است.