ارتباط با خانوادهام
در ابتدای مسلمان شدنم خانوادهام مرا دم دمی مزاج به حساب میآوردند آنها عقیده داشتند من دوران اضطراب روحی را سپری میکنم؛ اما چیزی که هست این است که در خانواده ما فرزندان تا سن سیزده سالگی حق اختیار داشتند یعنی او را به حال خود واگذار میکردند تا خود مسیرش را انتخاب کند بر این اساس حق انتخاب دین نیز داشتند و کسی دخالت نمیکرد.
اما بعد از اسلام نیز من ارتباط خوبی با خانوادهام دارم و آنها با عقیده من به احترام مینگرند زیرا آنها دین را یک مسأله شخصی میدانند و در آن دخالت نمیکنند.