به سوی نور جلد دوم

فهرست کتاب

نقطه تحول

نقطه تحول

در آن هنگام من در شرق لندن زندگی می‌کردم؛ در واقع در این مدت در منطقه مسلمان نشین به فعالیت‌های تبشیری مشغول بودم البته این فعالیت‌ها را تحت عنوان انجمن‌های کارگری انجام می‌دادم. در این مدت با دوستان بسیاری آشنا شده بودم که به من خیلی احترام می‌گذاشتند و مرا به عنوان یک فرد از خانواده بزرگ‌شان پذیرفته بودند. آن‌ها بدون هیچ‌گونه تردیدی در برابر من به نماز می‌ایستادند و در مورد دین‌شان نیز صحبت می‌کردند. من در این مدت متوجه شدم این اسلام است که آن‌ها را این چنین به هم پیوسته نگه داشته است؛ عباداتی نظیر روزه و نماز و ارتباطات خانوادگی در پیشبرد زندگی‌شان بی نهایت مؤثر بود.

تا آن لحظه هرگز به فکرم خطور نکرده بود که روزی مسلمان خواهم شد... من از آن‌ها به خاطر رفتار صمیمانه‌ای که با من داشتند خوشم می‌آمد. من توانسته بودم با آن‌ها رفت و آمد خانوادگی داشته باشم؛ هم‌چنین توانسته بودم والدین آن‌ها را متقاعد کنم تا به همراه فرزندان‌شان به گردش برویم. در این مدت با افراد زیادی آشنا شدم که از بین آن‌ها دو دختر بودند که خیلی پایبند به دین‌شان یعنی اسلام بودند به طوری که همواره حجاب خود را رعایت می‌کردند و وقتی در مورد دین‌شان صحبت می‌کردند حرارت خاصی در لحنشان وجود داشت؛ سخنان آن‌ها در مورد دین‌شان مرا به فکر وا داشته بود چون قبلاً از کس دیگری این کلمات را نشینیده بودم.