به سوی نور جلد دوم

فهرست کتاب

زندگی در شهر ریاض

زندگی در شهر ریاض

اولین مشکلی که در شهر ریاض با آن مواجه بود تنهایی بود؛ ساعت‌های متوالی بین چهار دیواری خانه‌اش به تنهایی سپری می‌کرد. محیط ساکت خانه بر وحشتش می‌افزود؛ شوهرش از صبح که برای کار خارج می‌شد تا شب بر نمی‌گشت. شوهرش درد غربت همسرش را درک کرده بود و کاری نمی‌توانست بکند جز آوردن کتب مختلف تا او را از تنهایی به در آورد، گهگاهی نیز در کنارش می‌نشست و آن کتب را برایش تشریح می‌کرد. الیزابت در این اندیشه بود که چیزی برایش فرقی نکرده جز این‌که از الیزابت به جمیله تغییر نام داده است و از فیلیپین به عربستان آمده است. با این تغییرات او احساس می‌کرد چیزی در داخلش تغییر نکرده است. او در دیانت سابقش به خدا ایمان داشت که الان نیز به خدا ایمان دارد، در دین سابقش به حضرت عیسی به عنوان پیامبر خدا ایمان داشت که هم اکنون به حضرت محمد نیز ایمان آورده است. در گذشته به کلیسا می‌رفت و اکنون به مسجد می‌رود و به صدای مؤذن گوش می‌سپرد. نمازهایش نیز به شکلی کاملاً مغایر با آنچه که گذشته انجام می‌داد انجام می‌داد با وجود این تغییرات او احساس می‌کند انتقالش از یک دین به دین دیگر فقط صوری بوده است اما در اعماقش هیچ تغییراتی را احساس نمی‌کند. احساسات او یک قدم نیز پیشرفت نداشته است؛ او می‌دانست که شعاع ایمان در اعماق وجودش پراکنده نشده است؛ او یک مسلمان است که نه تنها تکالیف شرعیش را انجام می‌دهد بلکه در خانه نیز با تمام وجودش در خدمت شوهرش است ولی با این حال او احساس کاستی هایی می‌کند که نمی‌تواند آن را بیان کند و نمی‌داند برای جبران این کاستی‌ها چه کارهایی باید انجام بدهد.