به سوی نور جلد دوم

فهرست کتاب

شناخت اسلام

شناخت اسلام

در این اثنا او با شخصی مسلمان که شوهر آینده‌اش محسوب می‌شود آشنا می‌شود. در دانشگاه با او به بحث و گفتگو می‌نشیند آن دانشجو از او خواسته بود مفهوم تثلیث را برایش توضیح دهد؛ اما او بعد از چند بار تلاش نتوانسته بود آن را به او بفهماند به خاطر همین دستش را به علامت تسلیم بالا می‌برد و می‌گوید او علم خداشناسی ندارد تا در این مسائل وارد باشد. اما آن دانشجو به او می‌گوید آیا حتماً باید دانشمند علم لاهوت باشی تا بتوانی اساس دینت را شرح بدهی؟ این تجربه برای او خیلی تلخ بود به خاطر همین سعی کرد از روی تعقل بیندیشد که آن خدایی که مورد پرستش است کیست؟ او سخنان آن شخص را که در مورد وحدانیت خداوند بود را پیش خود تجزیه می‌کند. او اعتراف می‌کند که سخنانی که آن شخص در مورد وحدانیت خداوند و هم‌چنین ارسال پیامبران برای هدایت مردم امر معقول بوده است زیرا مردم طی قرون متمادی منحرف می‌شده‌اند و خداوند نیز برای هدایت مردم به راه راست پیامبرانش را برای هدایت مردم به‌سوی آن‌ها گسیل می‌داشته است. در ادامه گفتگوهایی که او با آن شخص داشت به او می‌فهماند که هدف او از سؤالات مختلفی که درمورد اسلام پرسیده است این نیست که مسلمان شود بلکه برای بالا بردن معلومات عمومی است. آن شخص نیز به او پاسخ می‌دهد: من نیز تو را مسلمان نمی‌کنم بلکه این‌ها را بیان می‌کنم تا جامعه‌ای که من در رشد کرده‌ام را بهتر بشناسی و بر من است که به عنوان یک مسلمان این مسائل را برایت بیان کنم تا به درک بهتر در مورد اسلام برسی. وحقیقتاً او را به اسلام دعوت مستقیم نکرد بلکه این خداوند بود که قلب او را به‌سوی دین حق باز کرد.