شیوه های نبوی در برابر اشتباهات مردم

فهرست کتاب

آغاز سخن

آغاز سخن

الحمد لله رب العالمين والصلاة والسلام على سيد المرسلين وخاتم النبيين محمد وعلى آله وصحبه أجمعين ومن تبعهم بإحسان إلى يوم الدين.

حضرت محمد جبرترین مربی و مصلح بشریت و موفق‌ترین و نخستین دعوتگر این امت هستند، خداوند متعال ایشان را در تاریک‌ترین ادوار تاریخ (قرن ششم و هفتم میلادی) به رسالت برگزید و ایشان را به اصلاح و تربیت چنان قومی مأموریت داد که به مشکل می‌شد در میان آنان از خصائص و ویژگی‌های انسان و فضایل اخلاقی اثری پیدا نمود، انسان‌های آن دوران به حیوانات درنده و وحشی بیشتر شباهت داشتند تا به انسان و مصداق کامل آیۀ ﴿أُوْلَٰٓئِكَ كَٱلۡأَنۡعَٰمِ بَلۡ هُمۡ أَضَلُّۚ[الأعراف: ۱۷۹] «ایشان مانند چهارپایانند، بلکه ایشان گمراه‌ترند»قرار گرفته بودند.

خیر و شر، صلاح و فساد برای آنان مفهومی یکسان داشت و آنان تا گردن در باتلاق و منجلاب فساد اجتماعی و بی‌بندوباری اخلاقی فرو رفته بودند، شرک و بت‌پرستی، شرابخواری، قماربازی، رباخواری، زنا، تعصب قومی و نژادپرستی، جنگ، قتل و غارت و راه‌زنی، قساوت و سخت‌دلی و زنده به گورکردن دختران و فرزندان در جامعۀ آن روز اعراب ریشه دوانیده بود، و نه تنها آن را بد نمی‌دانستند، بلکه این اعمال را از مآثر و افتخارات خویش می‌شمردند، حضرت جعفرسدر بارگاه پادشاه حبشه در این مورد اینگونه توضیح دادند:

«أَيُّهَا الْمَلِكُ كُنَّا قَوْماً أَهْلَ جَاهِلِيَّةٍ نَعْبُدُ الأَصْنَامَ وَنَأْكُلُ الْمَيْتَةَ وَنَأْتِي الْفَوَاحِشَ وَنَقْطَعُ الأَرْحَامَ وَنُسِىءُ الْجِوَارَ يَأْكُلُ الْقَوِىُّ مِنَّا الضَّعِيفَ...».

«ای پادشاه، ما قومی اهل جاهلیت بودیم، بت‌ها را پرستش می‌کردیم و گوشت مردار می‌خوردیم، به فواحش و بزهکاری مبتلا بودیم، با خویشاوندان خویش قطع رابطه و با همسایگان‌مان بدرفتاری می‌کردیم، قدرتمندان ما حقوق مستضعفان و بیچارگان را پایمال می‌کردند...».

دوران جاهلیت و اوضاع اعراب قبل از بعثت حضرت پیامبر جداستان‌های غم‌انگیز بسیار دارد که به تصویرکشیدن و گنجانیدن آن در مقدمه‌ای کوتاه و مختصر کاری است بس‌دشوار و شاید ناممکن.

آری، حضرت پیامبر جدر میان چنین قومی طغیانگر و اوضاعی آشفته مبعوث گشتند، و ایشان از همان لحظات نخست بعثت خویش با عزمی راسخ و اراده‌ای سستی ناپذیر با تلاش‌های پی‌گیر و همه جانبۀ خویش برای اصلاح مفاسد و سامان‌بخشیدن اوضاع بهم ریخته و آشفته کمر همت بستند: مصایب و مشکلات، مرارت‌ها و تلخی‌های زیادی را به جان خریدند و در این راه از نفس نفیس خویش گذشتند و از هیچ تلاش و کوششی دریغ نورزیدند تا این که پس از مدتی تلاش‌های ایشان به ثمر رسید و یثرب به مدینۀ فاضله تبدیل گشت، اکنون دیگر از شرک و بت‌پرستی و از اعراب سخت‌دل و جفاکش خبری نبود، مفاسد اخلاقی و خصلت‌های حیوانی از جامعه رخت بر بسته بود، اکنون راه‌زنان سالار و نگهبان قافله و قاتلان و غارتگران مدافع حقوق مردم و منادیان صلح و صفا و صمیمیت بودند، نه تنها دختری زنده بگور نمی‌شد، بلکه به دخترداشتن و تربیت و پرورش آن افتخار هم می‌کردند، جامعه‌ای سرتاسر صلح و صفا، ایثار و همدردی، برادری و برابری، صدق و اخلاص، مهر و عطوفت، احسان و خیراندیشی و... پدید آمده بود!

راستی این همه تحول و دگرگونی چگونه به وجود آمد؟ حضرت پیامبر جبرای ایجاد این انقلاب عظیم درونی و اخلاقی چه شیوه و اسالیبی را به کار گرفتند؟ و در این راستا از چه وسایل و ابزاری استفاده نمودند؟ در برابر اخطا و اشتباهات مردم چگونه برخورد می‌کردند؟ اولویت‌های دعوت و اصلاح نزد ایشان چه بود؟

بی‌تردید انتخاب شیوه و ابزار مناسب در موفقیت دعوت و اصلاح تأثیر به سزا و نقشی غیر قابل انکار دارد، چه بسا مربیان و دعوتگرانی با دلسوزی و نیاتی صادقانه افرادی را به راه خیر دعوت داده و از خطاها و منکرات منع نموده اند، اما چون با شیوه و ابزاری نامناسب به این کار پرداخته اند، ناآگاهانه و ناخواسته موجبات تباهی و گمراهی بیشتر افراد را فراهم آورده و سبب طغیان و اصرار آنان بر خطا و معصیت شده اند.

حضرت پیامبر جدر تمامی مراحل زندگی و تمامی گفتار و کردار خویش و علی الاخص در مسیر دعوت و اصلاح و شیوه‌ها و ابزاری که به کار گرفته اند، از جانب پروردگار مؤید و مأمور بوده اند و برای امت اسلامی به ویژه مربیان و دعوتگران و اصلاح‌طلبان اسوه‌ای کامل و پیشوایی بی‌نظیر هستند، بی‌تردید یکی از عوامل ضعف و رکود حرکت دعوت و اصلاح، عدم آشنایی برخی از مربیان و دعوتگران با رهنمودها و سیره و نحوۀ عمل آنحضرت جو شیوه‌های حکیمانه و ابزاری است که ایشان در راه دعوت و اصلاح به کار می‌گرفتند، از اینجاست که مربیان و دعوتگران باید شیوه‌های اصلاحی حضرت پیامبر جو نحوۀ برخورد ایشان با خطاکاران و منکرات را فراگیرند، و در این راستا نیز به آنحضرت جاقتدا نمایند، و ان شاء الله این امر موفقیت‌های چشمگیری در راه دعوت و اصلاح بدنبال خواهد داشت.

نویسنده این کتاب شیخ محمد صالح المنجد با مطالعه و بررسی سیرۀ حضرت پیامبر جبسیاری از روش‌هایی را که ایشان در راه دعوت و اصلاح اخطاء و اشتباهات مردم به کار گرفته اند و نکات مفیدی که در این راستا باید به آن توجه شود بیان نموده است، و بنده با توفیق خداوند منان آن را به فارسی ترجمه نمودم، و اکنون آن را به برادران و خواهران مسلمان و دعوتگر خویش تقدیم می‌کنم.

لازم به یادآوری است که در ترجمۀ آیات از ترجمه احمد بن عبدالرحیم متوفی ۱۱۷۶ هـ (شاه ولی الله محدث دهلوی) و بازنگری دکتر عبدالغفور حسین‌بر و در برخی موارد با تغییراتی اندک از تفسیر نور نوشتۀ دکتر مصطفی خرم دل استفاده نموده ام، در پایان از خداوند متعال خواستارم که این کتاب را برای خوانندگان گرامی مفید و مؤثر قرار دهد و نویسنده و مترجم را نیز از اجر و پاداش اخروی آن محروم نسازد.

ولله الأمر من قبل ومن بعد وله الحمد في الأولى والآخرة.

وصلى الله وبارك وسلّم على نبينا محمد وعلى آله وصحبه أجمعين.

عبدالقدوس دهقان

بهار ۸۰ – سراوان