(۶) اظهار رحمت و شفقت بر خطاکار:
اظهار رحمت و شفقت بر آن خطاکارانی که شایستگی آن را داشته باشند، مانند افرادی که به سختی پشیمان شده و بر گذشتۀ خود تأسف میخورند و صادقانه توبه کرده اند، مانند آنچه در این داستان میخوانید:
حضرت عبدالله بن عباسبمیگوید: مردی نزد حضرت پیامبر جآمد که با وجود این که با همسرش ظهار [۴۶]کرده بود، (بدون ادای کفاره) با وی مقاربت کرده بود، او به حضرت پیامبر جگفت: یا رسول الله با همسرم ظهار کردم و قبل از این که کفارهای بدهم با او مقاربت نمودم، آن حضرت جفرمودند: خدا بر تو رحم کند، چه امری باعث شد که مرتکب این کار شوی؟ گفت: درخشش خلخال او در زیر نور ماه! حضرت پیامبر جفرمودند: پس تا هنگامی که کفارهای نپرداختهای با او آمیزش مکن [۴۷].
حضرت ابوهریرهسمیفرماید: در مجلسی با حضرت پیامبر جنشسته بودیم که مردی وارد شد و گفت: یا رسول الله تباه گشتم!
- حضرت پیامبر ج: تو را چه شده؟
- روزه بودم و با همسرم مقاربت کردم.
- حضرت پیامبر ج: بردهای داری که آزادش کنی؟
- خیر.
- حضرت پیامبر ج: آیا میتوانی دو ماه متوالی روزه بگیری؟
- خیر.
- حضرت پیامبر ج: آیا میتوانی ۶۰ مسکین را غذا بدهی؟
- خیر.
حضرت پیامبر جمدتی درنگ فرمودند تا این که شخصی زنبیلی خرما نزد ایشان آورد، حضرت پیامبر جفرمود: آن مرد سائل کجاست؟ آن مرد که خود حضور داشت، گفت: منم یا رسول الله.
- حضرت پیامبر ج: این خرماها را بگیر و صدقه کن.
- یا رسول الله، آیا این خرماها را بر فردی فقیرتر از خودم صدقه کنم؟! به خدا سوگند در شهر مدینه خانوادهای فقیرتر از خانوادۀ من وجود ندارد.
حضرت پیامبر جخندیدند حتی دندانهای مبارک ظاهر گشت و سپس فرمودند: با این خرماها خانوادهات را اطعام کن [۴۸].
این فرد که مرتکب خطا شده بود، قصد مزاح و استخفاف امر الهی را نداشت، بلکه احساس خطا میکرد و خود را سرزنش مینمود و این مطلب از این جمله او که گفت: هلاک شدم، کاملاً واضح و آشکار است و از این جاست که شایستۀ رحمت و شفقت قرار گرفت. در روایت امام احمد/جزئیات کیفیتآمدن و سؤالنمودن آن شخص بیان شده است. در آنجا از حضرت ابوهریرهسروایت شده که مردی اعرابی در حالی که صورت را میکوبید و موهایش را میکند، آمد و گفت: من تباه شده و هلاک گشتم، حضرت پیامبر جفرمودند: چه چیزی تو را تباه کرد، گفت: در (روز) رمضان با همسرم نزدیکی کردم، آن حضرت جفرمودند: آیا تو میتوانی بردهای آزاد کنی؟ گفت: خیر، آن حضرت جفرمودند: آیا تو میتوانی دو ماه متوالی روزه بگیری؟ گفت: خیر، حضرت پیامبر جفرمودند: آیا میتوانی ۶۰ مسکین را غذا بدهی؟ گفت: خیر، و فقر و تنگدستی خود را یادآور شد، راوی میگوید: نزد حضرت پیامبر جزنبیلی که غالباً در آن ۱۵ صاع خرما بود آوردند، آن حضرت جفرمودند: سائل کجاست؟ (آن مرد آمد) حضرت پیامبر جبه او فرمودند: با این خرماها (مساکین را) اطعام کن، گفت: یا رسول الله در میان شهر مدینه خانوادهای نیازمندتر از ما وجود ندارد، حضرت پیامبر جخندیدند حتی دندانهای انیاب ایشان ظاهر گشت و سپس فرمودند: خانواده ات را اطعام کن [۴۹].
[۴۶] ظهار یعنی تشبیه همسر به یکی از محارم از قبیل مادر، دختر، خواهر و غیره به قصد تحریم و حکمش آن چیزی است که در حدیث مذکور بیان شده است، مترجم. [۴۷] ابوعیسی ترمذی در بارۀ این حدیث گفته: هذا حدیث حسن غریب صحیح، سنن ترمذی، ش: ۱۱۹۹. [۴۸] بخاری، فتح ۱۹۳۶. [۴۹] المسند ۲ / ۵۱۶، الفتح الربانی ۱۰ / ۸۹.