(۱۸) راهنمایی خطاکار به تصحیح خطای خود:
این مورد با چندین اسلوب از حضرت پیامبر جنقل شده است.
- تلاش برای متوجهساختن خطاکار تا خود به تصحیح خطای خویش اقدام کند:
مثال این مورد روایتی است از حضرت ابوسعید خدریسکه میگوید: همراه با حضرت پیامبر جوارد مسجد شدم، آن حضرت جمردی را دید که در وسط مسجد نشسته و انگشتهای دستهایش را در هم فرو کرده بود و با خود صحبت میکرد، حضرت پیامبر جبا دست به سویش اشاره کرد (و خواست او را متوجه کند) اما او متوجه نشد، سپس حضرت پیامبر جرو به ابوسعید نموده و فرمودند: هرگاه کسی از شما نماز میخواند انگشتان دستهایش را درهم فرو نبرد، همانا «تشبیک» (فروکردن انگشتان دو دست در همدیگر) از شیطان است و تا زمانی که کسی از شما در مسجد نشسته و از آن خارج نشده در (حکم) نماز است [۱۰۳].
طلب انجام دوباره کار به صورتِ صحیح اگر امکان داشته باشد:
از حضرت ابوهریرهسروایت شده که رسول الله جدر گوشهای از مسجد نشسته بودند که مردی وارد شد و نماز خواند، و سپس نزد آن حضرت جآمد و سلام کرد، حضرت پیامبر جفرمودند: وعلیک السلام، برگرد و نماز بخوان همانا تو نماز نخواندهای!! آن مرد برگشت و دوباره نماز خواند و سپس نزد آن حضر جآمد و سلام کرد، حضرت پیامبر جفرمودند: وعلیک السلام، برگرد و نماز بخوان همانا تو نماز نخواندهای!!! آن مرد در مرحله دوم یا سوم گفت: یا رسول الله مرا بیاموز، حضرت پیامبر جفرمودند: هرگاه خواستی نماز بخوانی، کاملاً وضو بگیر و سپس رو به قبله بایست و تکبیر بگو، و پس از آن آنچه از قرآن حفظ داری هرچه میسر باشد، بخوان و بعداً رکوع کن (و درنگ کن) تا در رکوع آرام بگیری و سپس سر را بلند کن و راست بایست و سپس سجده کن (و صبر کن) تا در سجده آرام بگیری و سپس سر را بلند کن و آرام بنشین و سپس سجده کن و در سجده آرام بگیر و پس از آن سر را بلند کن و با آرامش و اطمینان بنشین، و سپس با این کیفیت بقیه نمازت را تمام کن [۱۰۴].
ملاحظات:
- حضرت پیامبر جاعمال اطرافیانش را کاملاً تحت نظر داشتند تا آنان را بیاموزند، در روایت نسائی آمده که راوی میگوید: مردی وارد مسجد شد و نماز خواند و حضرت پیامبر جبدون این که ما احساس کنیم با کناره چشم او را میپایید، و چون آن مرد نماز را تمام کرد، نزد آن حضرت جآمد و سلام کرد حضرت پیامبر جفرمودند: برگرد و نماز بخوان، همانا تو نماز نخواندهای ... [۱۰۵]پس مربی باید افعال اطرافیان خویش را تحت نظر داشته باشد.
- لب اعادۀ کار از خطاکار در تعلیم وی بیحکمت نیست، شاید خود متوجه گردد و خطایش را اصلاح کند، خصوصاً اگر اشتباه آشکار باشد بگونهای که نمیبایست او مرتکب آن گردد، و چه بسا فراموش شده باشد و بدین وسیله به یادش بیاید.
- اگر خطاکار خود متوجه اشتباه خود نشد، مربی باید برایش مفصلاً توضیح دهد.
- هرگاه پس از این که شخصی مشتاق شناخت مطلبی باشد و آن را جستجو کند و قلب وی را به خود مشغول بدارد، آن مطلب برایش بیان شود، این مطلب به مراتب بیشتر بر او اثر میگذارد و بهتر در ذهنش نقش میبندد از این که ابتدائاً و بدون طلب و جستجو آن مطلب برای او بیان گردد.
برای آموزش و تعلیم ابزارهای متفاوت و گوناگونی وجود دارد و مربی باید ابزاری که مناسب حال و موقعیت وی باشد، برگزیند.
یکی از نمونههای طلب اعاده کار به صورتی صحیح توسط خطاکار موردی است که امام مسلم/از حضرت جابرسروایت نموده که وی میگوید: عمر بن خطابسبه من خبر داد که مردی وضو گرفت و مقدار ناخنی از پایش خشک ماند، حضرت پیامبر جاو را دیدند و فرمود: برگرد و درست وضو بگیر، آن مرد وضو گرفت و سپس نماز خواند [۱۰۶].
و مثالی دیگر روایتی است که امام ترمذی/در سنن خویش از کَلَدَه بن حنبل آورده است، او میگوید: صفوان بن امیه مرا فرستاد تا مقداری شیر و آغوز [۱۰۷]و سبزی نزد حضرت پیامبر جکه در قسمت بالای وادی تشریف داشتند، ببرم، و من بدون این که سلام کنم و اجازه بطلبم سر زده وارد شدم. حضرت پیامبر جفرمودند: برگرد و بگو السلام علیکم، آیا وارد شوم؟ [۱۰۸].
- طلب تدارک آن بخشی از خطا که تصحیحش امکانپذیر باشد:
امام بخاری در کتاب صحیح خود از حضرت عبدالله بن عباسبروایت نموده که وی میگوید: حضرت پیامبر جفرمودند: هیچ مردی با زنی در خلوت نماند مگر با محرم خویش مردی برخاست و گفت: یا رسول الله همسرم به حج رفته و من به خاطر شرکت در فلان غزوه ماندم (و با او نرفتم) حضرت پیامبر جفرمودند: برگرد و با همسرت به حج برو [۱۰۹].
- اصلاح آثار خطا:
نسائی/در سنن خویش از حضرت عبدالله بن عمربروایت نموده است که مردی نزد حضرت پیامبر جآمد و گفت: من آمدم تا با تو بر هجرت بیعت کنم و پدر و مادر خود را در حالی رها کرده ام که گریه میکردند، حضرت پیامبر جفرمودند: نزد آنان برگرد و همانگونه که آنان را به گریه انداختهای، شادشان کن [۱۱۰].
- پرداخت کفارة خطا:
چون تدارک و تلافی برخی از گناهان امکانپذیر نیست، شریعت برای اصلاح آثار آنها راههای دیگری قرار داده است که از جمله آنها میتوان کفارهها را برشمرد مانند: کفارۀ یمین، ظهار، قتل خطا، آمیزش و مباشرت در روز رمضان و غیره.
[۱۰۳] مسند احمد ۳ / ۵۴ و هیثمی در المجمع گفته: اسناده حسن ۲ / ۲۵. [۱۰۴] رواه الجماعة، فتح: ۶۲۵۱. [۱۰۵] المجتبی ۲ / ۱۹۳، صحیح سنن نسائی، ش: ۱۰۰۸. [۱۰۶] صحیح مسلم، ۲۴۳. [۱۰۷] شیر غلیظی که در ابتدای زاییدن گاو و گوسفند از آنها دوشیده میشود، مترجم. [۱۰۸] ترمذی، ش: ۲۷۱۰، ترمذی در باره این حدیث گفته: حدیث حسن غریب، صحیح سنن ترمذی، ۲۱۸۰. [۱۰۹] الفتح، ش: ۵۲۳۳. [۱۱۰] المجتبی ۷ / ۱۴۳ و صحیح سنن نسائی، ش: ۳۸۸۱.