شیوه های نبوی در برابر اشتباهات مردم

فهرست کتاب

(۱۹) انکار موضع خطا و پذیرفتن باقی:

(۱۹) انکار موضع خطا و پذیرفتن باقی:

گاهی کل گفتار و یا کردار خطا نیست، در چنین مواردی حکمت تقاضا می‌کند که تنها موضع خطا باید مورد تردید و انکار قرار گیرد و کل گفتار و یا کردار را نباید تخطئه نمود، آنچه امام بخاری/در کتاب صحیح خود از حضرت رُبَیِّع بنت مُعَوِّذ بن عفرابروایت نموده، بر این نکته دلالت دارد، او می‌گوید: حضرت پیامبر جهنگام ازدواج من تشریف آوردند و بر بستر من نشستند، و کنیزکان ما با تشریف‌آوری آن حضرت جشروع کردند به دف‌زدن و ندبه‌کردن و ذکر خوبی‌های اجداد من که در جنگ بدر کشته شده بودند، در این میان یکی از آن‌ها گفت: در میان ما پیامبری هست که می‌داند فردا چه اتفاقی می‌افتد، حضرت پیامبر جفرمودند: این سخن را تکرار نکن و آنچه قبلاً می‌گفتی، بگو [۱۱۱].

در روایت ترمذی آمده که حضرت پیامبر جبه آن کنیزک گفتند: این جمله را رها کن و آنچه قبلاً می‌گفتی، بگو [۱۱۲].

و در روایت ابن ماجه آمده که حضرت پیامبر جفرمودند: چنین نگویید، کسی غیر از خداوند نمی‌داند که فردا چه اتفاقی می‌افتد [۱۱۳].

بی‌تردید با چنین برخوردی منصفانه، خطاکار به انصاف و عدل دعوتگر و مربی پی می‌برد و این امر زمینۀ مناسبی را برای پذیرش توجیهات داعی و مربی در ذهن خطاکار ایجاد می‌کند، اما متأسفانه بیساری از دعوتگران و مبارزان با منکرات با مشاهده اندک خطایی چنان به خشم می‌آیند که گفتار و کرداری را که حق و باطل و درست و نادرست در آن آمیخته است، به صورت کلی تخطئه می‌کنند، و این برخورد نادرست موجب عدم قبول دعوت و توجیهات آنان و باعث عدم انقیاد خطاکار می‌گردد.

گاهی کلام خطاکار فی نفسه خطا نیست، بلکه مناسبتی که این کلام را در آن بر زبان آورده است، اشتباه است، مانند این که برخی از مردم هنگام وفات شخصی (و در مجالس ترحیم و تعزیت) می‌گویند: الفاتحه، و در پی آن مردم سورۀ فاتحه را می‌خوانند، و اینگونه استدلال می‌کند و می‌گویند که ما قرآن می‌خوانیم، خواندن قرآن که کفر نیست! این افراد را باید تفهیم کرد که (خواندن فاتحه فی نفسه خطا نیست، بلکه) تخصیص فاتحه بدون دلیل شرعی به این مناسبت و آن را نوعی عبادت شمردن، خطاست و این چیزی جز بدعت نیست، و این عیناً همان نکته‌ای است که حضرت عبدالله بن عمرببرای مردی که عطسه‌ای زد و در پی آن گفت: «الْحَمْدُ لِلَّهِ وَالسَّلاَمُ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ» بیان نمود، حضرت عبدالله بن عمربفرمود: من هم می‌گویم: الْحَمْدُ لِلَّهِ وَالسَّلاَمُ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ، (اما در خصوص این مورد) حضرت پیامبر جما را اینگونه نیاموخته است، بلکه ما را آموخته است که (در چنین مواقع تنها) بگوییم: «الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى كُلِّ حَالٍ» [۱۱۴].

[۱۱۱] الفتح، ۵۱۴۷. [۱۱۲] ابوعیسی در باره این حدیث گفته است: هذا حدیث حسن، سنن ترمذی، ط. شاکر، ش: ۱۰۹۰. [۱۱۳] سنن ابن ماجه، ط. عبدالباقی، ش: ۱۸۷۹، صحیح سنن ابن ماجه، ش: ۱۵۳۹. [۱۱۴] ترمذی، ش: ۲۷۳۸.