(۲۷) سرزنشنمودن خطاکار:
آنگونه که حضرت پیامبر جبا حضرت حاطبسعمل نمودند، آنگاه که وی کفار قریش را از قصد مسلمانان به لشکرکشی و فتح مکه اطلاع داد، آن حضرت جاز وی پرسیدند: چرا چنین کردی؟ او گفت: یا رسول الله من کماکان به خدا و رسول ایمان دارم و دین خود را تغییر وتبدیل ننموده ام، من میخواستم که منتی بر آنها نهاده باشم تا اینگونه از تعرض به اهل و مال من در مکه باز آیند، بقیه اصحاب (به استثنای من) همه در مکه افرادی دارند که از اهل و اموال آنان حفاظت کنند، سپس حضرت پیامبر جفرمودند: این مرد راستش را گفت به او جز خیر و نیکویی چیزی نگویید.
حضرت عمرسگفت: یا رسول الله او به خداوند و رسولش و مؤمنان خیانت کرده است، اجازه بفرمایید تا گردن او را بزنم، آن حضرت جفرمودند: ای عمر! تو چه میدانی؟ همانا الله از اهل بدر آگاه بوده و سپس فرموده: ای اهل بدر هرچه میخواهید، بکنید، (ورود به) بهشت برای شما واجب گشته است، اشک از چشمان حضرت عمرسجاری گشت و سپس گفت: الله رسوله اعلم [۱۳۸].
نکات و فواید تربیتی مهم این داستان:
۱- سرزنش حضرت پیامبر جبه آن صحابی که مرتکب خطای بزرگی شده بود، با این جمله که چرا چنین کردی؟
۲- استعلام انگیزه ای که او را به سوی خطا سوق داده است، بیتردید این در موضعی که علیه او اتخاذ میگردد، نقش مهمی دارد.
۳- آنهایی که فضل و سابقۀ خوبی دارند از گناه و خطا معصوم نیستند.
۴- مربی باید برای تحمل اخطای یاران خویش سعه صدر کافی داشته باشد، تا این که آنان بتوانند بر منهج و راه مستقیم با وی همراه و همگام باشند؛ زیرا هدف اصلاح آنان است نه طردکردن و کنار زدن آنها.
۵- مربی باید به لحظات و نکات ضعف بشری که گاهگاهی گریبانگیر افراد میگردد، آگاه باشد و مبادا افراد سابقهدار و پیشگام را که گاهی مرتکب خطایی میشوند، (به سختی و بیرحمانه) مؤاخذه کند.
۶- دفاع و پشتیبانی از خطاکاری که شایستگی آن را دارد.
۷- اگر خطاکاری حسنات بسیار و سابقۀ درخشانی دارد، در هنگام نقد و بررسی خطا و موضعگیری علیه او باید مورد توجه و ملاک قرار گیرند.
[۱۳۸] الفتح، ۶۲۵۹.