شیوه های نبوی در برابر اشتباهات مردم

فهرست کتاب

نکات تربیتی این داستان:

نکات تربیتی این داستان:

- امرنمودن هر یک از آنان به قرائت در حضور همدیگر، توأم با تصویب و تصدیق طرفین، برای تثبیت حق و اعلام عدم خطای آنان، بلیغ‌تر و ماندگارتر است.

- حضرت پیامبر جبه حضرت عمرسدستور داد تا هشامسرا رها کند، این دستور برای آن بود که طرفین با آرامش و اطمینان خاطر آماده استماع شوند، و در این دستور اشاره‌ای است به شتابزدگی حضرت عمرس.

- طالب علم هرگز نباید در تخطئۀ شخصی که نظریه‌ای مخالف آنچه او دارد و آنرا بیان می‌کند شتاب ورزد و قبل از تحقیق و تثبت آن را رد کند، چه بسا آن نظریه نظریه‌ای معتبر و از اقوال اهل علم باشد.

پرهیز از شتاب‌زدگی در عقوبت نیز به این موضوع ربط دارد، در داستان زیر نمونه‌ای از آن را می‌خوانید:

امام نسائی/از حضرت عبَّاد بن شرحبیلسروایت نموده که وی گفت: همراه با عموهایم/ کاکاهایم به مدینه آمدم و به یکی از باغ‌های آن رفتم و از آن چند خوشه (گندم یا جو) چیدم و آن را با دست‌هایم مالیدم تا دانه‌ها را جدا کنم که ناگهان صاحب باغ سر رسید، چادرم را از من گرفت و مرا زد، نزد حضرت پیامبر جرفتم و از او کمک خواستم، حضرت پیامبر جشخصی دنبال آن مرد فرستاد و او را طلبید و به او گفت: چرا با این شخص چنین برخورد کردی؟ گفت: یا رسول الله او (بدون اجازه) به باغ من وارد شده و خوشه‌هایی چیده است! رسول الله جفرمودند: او جاهل و نادان بوده او را تعلیم نداده‌ای! گرسنه بود، غذایش ندادی! چادرش را به او برگردان، و پس از آن حضرت پیامبر جدستور داد و به من یک وسق [۵۱]و یا نسف وسق (گندم) دادند [۵۲].

از این داستان درمی‌یابیم که شناخت اوضاع و شرایط زندگی خطاکار و جانی، داعی و مربی را کمک می‌کند تا در برخورد با او روشی شایسته و مناسب برگزیند.

نکته‌ای قابل توجه در این داستان این است که حضرت پیامبر جصاحب باغ را عقوبت نکردند؛ زیرا او حق داشت و تنها روش و اسلوب او را تخطئه نمودند و او را متوجه کردند که بر خوردش با شخصی که از حکم مسأله جاهل و ناآگاه بوده، برخوردی صحیح و مناسب نبوده است و سپس او را به روش و برخورد مناسب راهنمایی فرمودند و او را دستور داند تا چادر آن شخص را که از او گرفته بود، دوباره به او باز گرداند.

[۵۱] یک بار شتر، چیزی حدود ۱۸۰ کیلو گرم، مترجم. [۵۲] نسائی: المجتبی: کتاب آداب القضاة، باب الاستعلاء، صحیح سنن نسائی، ش: ۴۹۹۹.