۹- در تنبیه بر اخطاء باید عدل را پیشه کرد و از جانبداری باید پرهیز نمود:
خداوند متعال میفرماید: ﴿وَإِذَا قُلۡتُمۡ فَٱعۡدِلُوا﴾[الأنعام: ۱۵۲].
«هرگاه سخن میگویید (عدل و) انصاف نمایید».
و نیز میفرماید: ﴿ وَإِذَا حَكَمۡتُم بَيۡنَ ٱلنَّاسِ أَن تَحۡكُمُواْ بِٱلۡعَدۡلِۚ﴾[النساء: ۵۸].
«و هرگاه میان مردم داوری کردید عادلانه قضاوت کنید».
هنگامی که حضرت اسامه بن زیدببرای زنی که مرتکب سرقت شده بود سفارش کرد، با وجود این که او محبوب حضرت پیامبر ج(حِبّ النبی) و فرزند محبوبش (زید) بود، اما بازهم این امر مانع از سرزنش وی از جانب حضرت پیامبر جنشد.
حضرت عایشهلمیگوید: مسأله زنی قریشی که در دوران حضرت پیامبر جدر غزوه فتح مرتکب سرقت شده بود، قریش را به خود مشغول ساخته بود و در این فکر بودند که چه کسی میتواند برای او نزد پیامبر جسفارش کند، سر انجام به این نتیجه رسیدند که کسی دیگر جز حضرت اسامهس(حب النبی) جرأت چنین کاری را ندارد، آن زن را نزد حضرت پیامبر جبردند و حضرت اسامه جبرای او سفارش کرد، چهره حضرت پیامبر ج(از شدت ناراحتی) دگرگون شد و به اسامه گفت: آیا در حدی از حدود الهی سفارش میکنی؟ حضرت اسامهسگفت: ی رسول خدا برای من استغفار کن، پیامبر جصحابۀ کرامشرا جمع کرده و برای شان خطبه داد و فرمود: اما بعد، علت تباهی ملتهای پیشین این بود که هرگاه شخصی شریف در میان آنان مرتکب سرقت میشد او را آزاد میگذاشتند و اگر فردی ضعیف و بیچاره دزدی میکرد، حد و عقوبت شرعی را بر او اجرا میکردند، سوگند به خدایی که نفسم در اختیار اوست، اگر فاطمه بنت محمد (اعاذها الله) نیز مرتکب سرقت میشد، حتماً دست او را قطع میکردم، و پس از آن دستور داد که دست آن زن را قطع کنند [۲۳].
و در روایتی از سنن نسائی از حضرت عایشهلآمده که وی گفت: زنی ناشناس به نام افرادی معروف، زیورآلات و جواهری را از مردم به عاریه میگرفت و برای خود میفروخت، آن زن را نزد حضرت پیامبر جآوردند، خانوادۀ او از حضرت اسامهسخواستند تا نزد حضرت پیامبر جسفارش کند و او نیز چنین کرد، چهره حضرت پیامبر ج(از شدت ناراحتی) دگرگون شد و به اسامه گفت: آیا برای عدم اجرای حدی از حدود الهی سفارش میکنی؟ حضرت اسامهسگفت: یا رسول الله، برایم استغفار کن، حضرت پیامبر جدر شامگاه آن روز به منبر رفت و پس از حمد و ثنای خداوند فرمود: ملتهای قبل از شما به خاطر این هلاک شدند که اگر شخصی شریف مرتکب سرقت میشد او را رها میکردند و اگر شخصی ضعیف دزدی میکرد، حد را بر او اجرا میکردند، سوگند به آن ذاتی که نفس محمد در اختیار اوست اگر فاطمه بنت محمد (اعاذها الله) نیز مرتکب سرقت میشد، دست او را قطع میکردم، و پس از آن دستور داد که دست آن زن را قطع کنند [۲۴].
عکس العمل و بر خورد حضرت پیامبر جبا حضرت اسامه نشانۀ عدل ایشان است و نیز گویای این مطلب است که نزد حضرت پیامبر جمصلحت شرع از محبت اشخاص برتر است، انسان میتواند گاهی اشتباه شخصیِ فردی را نادیده بگیرد، اما خطای کسی که در حق شرع مرتکب خطا میگردد قابل تسامح و چشمپوشی نیست.
برخی از مردم اگر یکی از خویشاوندان و دوستانشان مرتکب خطا گردد با او به گونهای کاملاً متفاوت با بیگانگان با نرمی و مدارا برخورد میکنند، چه بسا از آنان جانبداری نموده و با نوعی دوگانگی ناجایز برخورد میکنند، و حتی گاهی از خطای دوست خود در میگذرند، اما با دیگران با شدت تمام و به گونهای انعطاف ناپذیر برخورد میکنند.
وعين الرضا عن كل عيب كليلة
ولكن عين السُّخط تُبدي المساويا
«چشم رضایت و خشنودی، زشتیها را نمیبیند، در حالی که دیدۀ خشم و ناخشنودی فقط بدیها را برملا میسازد».
این مطلب بر افعال نیز صادق میآید، گاهی یکی از دوستان مرتکب کاری میشود و کار او بر محمل صحیح و مناسبی حمل میگردد، و اما اگر همین کار از شخصی دیگر سر بزند، به گونهای دیگر و کاملاً متفاوت تعبیر میگردد.
آنچه گفته شد در صورتی است که احوال و اوضاع باهم یکی باشد و گرنه اعتبارات و حیثیات متفاوت را باید درنظر داشت، بیان این مطلب خواهد آمد.
[۲۳] مسلم، ش: ۱۶۸۸. [۲۴] سنن نسائی، المجتبی ط. دارالفکر ۸ / ۷۳. آلبانی در صحیح سنن نسائی با شماره: ۵۴۸ این حدیث را صحیح گفته است.