شیوه های نبوی در برابر اشتباهات مردم

فهرست کتاب

(۴) تصحیح تصوری که در نتیجۀ اختلال آن خطا صورت گرفته است:

(۴) تصحیح تصوری که در نتیجۀ اختلال آن خطا صورت گرفته است:

در صحیح بخاری از حُمَیِّد الطویل روایت شده که او از حضرت انس بن مالکسشنیده که وی گفت: سه نفر به خانه‌های حضرت پیامبر جرفتند و در باره عبادت ایشان تحقیق نمودند، و چون از مقدار عبادت آن حضرت جاطلاع یافتند، آن را کم دانستند و گفتند: ما مانند حضرت پیامبر جنیستیم، خداوند متعال تمامی گناهان او را مغفرت نموده است. (آنان اینگونه فهمیدند که کسی که از بخشوده‌شدن گناهان خویش آگاه نیست نیاز به مبالغه در عبادت دارد به امید این که گناهانش بخشوده شود) یکی از آنان گفت: من شب‌ها (نمی‌خوابم و) برای همیشه شب‌ها تا صبح نماز می‌خوانم، دیگری گفت: من از زن‌ها کناره می‌گیرم و هرگز ازدواج نمی‌کنم و دیگری گفت: من برای همیش روزه می‌گیرم، حضرت پیامبر ج(پس از اطلاع) نزد آنان تشریف برده و پرسیدند: شما چنین و چنان گفته اید؟ بخدا سوگند، من از همه شما بیشتر خشیت الهی و تقوا دارم، برخی روزها روزه می‌گیرم و برخی دیگر را افطار می‌کنم، نماز هم می‌خوانم و نیز می‌خوابم و ازدواج هم می‌کنم.

امام مسلم از حضرت انسساینگونه روایت کرده است که چند نفری از اصحاب پیامبر جهمسران وی را در بارۀ عبادات خصوصی حضرت پیامبرجپرسیدند، یکی از آنان گفت: من هرگز ازدواج نمی‌کنم، دیگری گفت: من هرگز گوشت نمی‌خوردم و آن دیگری گفت: من هرگز بر رختخواب نمی‌خوابم، حضرت پیامبر جپس از حمد و ثنای پروردگار فرمودند: به چه دلیل افرادی از شما چنین و چنان گفته اند؟ اما من هم نماز می‌خوانم و هم می‌خوابم، هم روزه می‌گیرم و هم افطار می‌کنم و نیز ازدواج هم می‌کنم، هرکس از سنت من روی بگرداند از من نیست [۳۸].

نکات زیر قابل توجه است:

- این که حضرت پیامبر جنزد آنان تشریف بردند و آنان را به تنهایی موعظه نمودند، و هنگامی که خواستند که این مطلب را برای عموم مردم نیز بیان کنند، این قضیه را به گونه‌ای مبهم مطرح نموده و نام آنان را افشا نکردند و تنها فرمودند: به چه دلیل برخی از شما چنین و چنان گفته‌اند؟ این نوعی نرمی و رازداری است و در ضمن مصلحت اطلاع عموم مردم نیز مراعات شده است.

- این حدیث درسی است برای تتبع و پی‌جویی احوال بزرگان به قصد تأسی از افعال و حرکت‌نمودن بر مسیر آنان، این حدیث نیز گویای این مطلب است که تحقیق و تفحص در این مورد نشانۀ نبوغ عقلی و تلاشی است برای تربیت و تزکیه نفس.

- اگر شناخت و دریافت امور مفید و مشروع از مردان امکان‌پذیر نبود، کشف و تحقیق آن از زنان جایز می‌باشد.

- آشکار نمودن عمل در صورتی که احتمال ریا و خودستایی نرود و برای دیگران منفعتی داشته باشد، اشکالی ندارد.

- سخت‌گیری و افراط در عبادت باعث ملالت نفس و سرانجام ترک آن عبادت می‌گردد، و بهترین کارها کار متوسط و میانه است [۳۹].

- غالباً اشتباه بر اثر اختلال (و نادرست‌بودن) تصور به وجود می‌آید و هرگاه تصور تصحیح گردد، وقوع اشتباهات تا حد زیاد تقلیل می‌یابد، و در این حدیث کاملاً آشکار است که سببی که این اصحاب را به سوی نوعی رهبانیت و ترک دنیا و تشدید در عبادت سوق داده بود، این گمان بود که برای نجات باید از حضرت پیامبر جبیشتر عبادت نمود؛ زیرا برخلاف آنان مغفرت و آمرزش حضرت پیامبر جاز جانب خداوند متعال اعلام شده است، حضرت پیامبر جاین تصور نادرست آنان را تصحیح نموده و به آنان خبر دادند که با وجود این که ایشان مغفرت شده‌اند، از دیگران خشیت بیشتری دارند و متقی‌تر و پرهیزگارتر هستند، و به آنان دستور دادند تا در عبادت پروردگار از سنت و طریقۀ ایشان پیروی کنند.

برای حضرت کهمس هلالیسنیز داستانی شبیه این واقعه اتفاق افتاد، او می‌گوید: نزد حضرت پیامبر جرفتم و ایشان را از مسلمان‌شدنم آگاه کردم و بعد از گذشت یک سال در حالی که نحیف و خشک و لاغر شده بودم، نزد ایشان برگشتم، آن حضرت جمرا با نگاهش وارسی نمود و بالا و پایین نگاه کرد، گفتم: مگر مرا نمی‌شناسید؟

فرمودند: تو کیستی؟!

گفتم: کهمس هلالی هستم!

فرمودند: چرا اینگونه لاغر و رنجور شده‌ای؟

گفتم: پس از آن روز هر روز روزه بوده ام و شب‌ها اصلاً نخوابیدم!

فرمودند: چه کسی تو را دستور داده که خود را شکنجه کنی؟ فقط ماه رمضان را و از هر ماهی یک روز روزه بگیر.

گفتم: اجازه بدهید تا بیشر روزه بگیرم.

فرمودند: پس علاوه از رمضان از هر ماه دو روز روزه بگیر.

گفتم: اجازه بدهید تا بیشتر روزه بگیرم، توانایی این را دارم.

فرمودند: علاوه از رمضان در هر ماه سه روز روزه بگیر [۴۰].

گاهی در تصور موازین ارزیابی اشخاص و تعیین شخصیت و جایگاه واقعی افراد خلل واقع می‌شود، حضرت پیامبر جبرای رفع این خلل و تصحیح این مرد مشتاق و کوشا بودند، در صحیح بخاری از حضرت سهل بن سعد ساعدیسروایت شده که شخصی از کنار رسول الله جعبور کرد حضرت پیامبر جدر بارۀ او از مردی که کنارش نشسته بود، پرسیدند که نظر تو در بارۀ این شخص چیست؟ آن مرد گفت: او مردی شریف است، والله هرجا که پیام خواستگاری بفرستد شایسته است که او را داماد کنند، و اگر سفارشی کند از او پذیرفته شود، (می‌گوید:) حضرت پیامبر جساکت ماندند و لحظه‌ای بعد مردی دیگر عبور کرد، حضرت پیامبر جاز او پرسید: در باره این مرد نظرت چیست؟ گفت: او مسلمانی فقیر و بیچاره است، شایسته است که اگر جایی پیغام خواستگاری بفرستد او را داماد نکنند و اگر سفارشی کند از او نپذیرند و اگر سخنی بگوید، کسی به او گوش فرا ندهد، حضرت پیامبر جفرمودند: اگر زمین از امثال مرد اولی پر گردد، این یک مرد به تنهایی از همه آنان برتر و بهتر است [۴۱].

در روایت ابن ماجه اینگونه آمده که مردی از کنار رسول الله جعبور کرد، حضرت پیامبر جاز اهل مجلس پرسیدند: شما در بارۀ این مرد چه می‌گویید؟ گفتند: نظر شما معتبر است، ما می‌گوییم او از شریف‌ترین مردم است شایسته است هرجا پیغام خواستگاری بفرستد دامادش کنند، و اگر سفارشی کند از او بپذیرند و اگر سخنی بگوید به او گوش فرا دهند، حضرت پیامبر جساکت ماندند، مردی دیگر عبور کرد، آن حضرت جاز آنان پرسید: در مورد این شخص چه می‌گویید؟ گفتند: والله یا رسول الله این مرد از فقرا و تنگدستان اصحاب است شایسته است اگر جایی پیغام خواستگاری بفرستد، دامادش نکنند اگر سفارشی کند از او نپذیرند و اگر سخنی بگوید کسی به او گوش فرا ندهد، حضرت پیامبر جفرمودند: اگر زمین از امثال شخص اول پر گردد، این مرد از همۀ آنان بهتر است [۴۲].

[۳۸] صحیح مسلم، ش: ۱۰۴۱. [۳۹] الفتح ۹ / ۱۰۴. [۴۰] مسند طیالسی، طبرانی معجم الکبیر، ۱۹ / ۱۹۴، ش: ۴۳۵ و السلسلة الصحیحه، ش: ۲۶۲۳. [۴۱] الفتح، ۶۴۴۷. [۴۲] سنن ابن ماجه ط. عبدالباقی، ش: ۴۱۲۰.