(۱۶) پرهیز از یارینمودن شیطان علیه خطاکار:
حضرت عمر بن خطابسمیگوید: در زمان حضرت پیامبر جمردی بود که عبدالله نام داشت و به لقب «حمار» معروف بود، و (با گفتارش) حضرت پیامبر جرا به خنده میانداخت، حضرت پیامبر جبه جرم شرابخواری او را شلاق زده بودند، روزی او را آوردند و به خاطر ارتکاب مجدد همین جرم او را شلاق زدند، مردی از میان جمیعت گفت: خدا نفرینش کند، چندین بار است که او را شلاق میزنند، (اما باز هم از این کار دست نمیکشد) حضرت پیامبر جفرمودند: او را نفرین نکنید، مگر نمیدانید که او خدا و رسولش را دوست دارد [۹۵].
حضرت ابوهریرهسمیگوید: مردی را که (بر اثر نوشیدن مسکرات) مست بود نزد حضرت پیامبر جآوردند و ایشان دستور دادند که او را شلاق بزنند، یکی از حاضرین گفت: خدا رسوایش کند، او را چه شده؟! حضرت پیامبر جفرمودند: شیطان را علیه برادرتان مساعدت نکنید [۹۶].
و نیز از ایشان روایت شده که میگوید: مردی را که شراب نوشیده بود، نزد حضرت پیامبر جآوردند، ایشان دستور دادند که او را بزنند، برخی از ما با دست و برخی با کفش و برخی با چادر او را زدند، و هنگامی که او برگشت مردی گفت: خدا تو را رسوا کند، حضرت پیامبر جفرمودند: چنین نگویید و شیطان را علیه او یاری نکنید [۹۷].
و در روایتی دیگر آمده که حضرت پیامبر جبه اصحاب گفتند که او را سرزنش و ملامت کنید، مردم به او روی آورده و گفتند: از خداوند نترسیدی، از رسول خدا جحیا نکردی ...، و سپس رهایش کردند، حضرت پیامبر جدر آخر فرمودند: (برایش دعا کنید و) بگویید: پروردگارا! او را ببخش، پروردگارا بر او مرحمت فرما، بعضی مردم با کلماتی افزون بر این نیز برایش دعا میکردند [۹۸].
در روایتی دیگر آمده: هنگامی که آن مرد برگشت، برخی گفتند: خدا تو را رسوا کند، حضرت پیامبر جفرمودند: چنین نگویید، شیطان را علیه او مساعدت نکنید، بگویید: خدا بر تو رحم کند [۹۹].
از مجموعه این روایات برداشت میشود که مسلمان گرچه به معصیتی مبتلا گردد، اما باز هم اصل اسلام و اصل محبت خدا و رسول با او باقی میماند و نباید آن را از او نفی نمود، و همچنین نباید بر او چنین دعایی کرد که شیطان را علیه او مساعدت کند، بلکه باید برای او دعای هدایت، مغفرت و رحمت نمود.
[۹۵] رواه البخاری، فتح: ۶۷۷۸۰. [۹۶] فتح: ۶۷۸۱. [۹۷] فتح: ۶۷۷۷. [۹۸] ابوداود کتاب الحدود، باب الحد فی الخمر ۴ / ۶۲۰، ش: ۴۴۷۸، صحیح سنن ابی داود، ش: ۳۷۵۹. [۹۹] مسند احمد ۲ / ۳۰۰، احمد شاکر در باره این حدیث گفت: اسناده صحیح المسندات: احمد شاکر، ش: ۷۹۷۳.