شیوه های نبوی در برابر اشتباهات مردم

فهرست کتاب

۷- باید در میان خطای اجتهادی و خطایی که از روی عمد، غفلت و یا سستی انجام شده، تفاوت قایل بود:

۷- باید در میان خطای اجتهادی و خطایی که از روی عمد، غفلت و یا سستی انجام شده، تفاوت قایل بود:

بی‌تردید آن که خطایش اجتهادی است قابل سرزنش و ملامت نیست، بلکه باز هم اگر در اجتهاد خود اخلاص داشته باشد به او یک اجر می‌رسد؛ زیرا حضرت پیامبر جفرمودند: هرگاه حاکم در حکمی اجتهاد کند و رأی او صائب باشد به او دو اجر و اگر در حکم به اشتباه رفته باشد باز هم به او یک اجر می‌رسد [۱۹].

و این برخلاف آن خطاکاری است که روی عمد و سستی مرتکب خطا شده است، این دو با هم برابر نیستند، اولی را باید تعلیم داد و او را نصیحت کرد، اما دومی را باید موعظه و سرزنش نمود.

البته اجتهادی که صاحبش معذور شمرده می‌شود، اجتهادی است جایز که از شخصی با صلاحیت صادر شده باشد نه از کسی که بدون علم و مراعات‌کردن احوال و اوضاع فتوا می‌دهد، بدین جهت است که حضرت رسول گرامی جاصحابی را که در داستان صحابی مجروح به اشتباه حکم کرده بودند، به سختی سرزنش نمود، ابوداود در کتاب سنن خویش از حضرت جابرسروایت می‌کند که او گفت: به سفری رفتیم، در راه سنگی به یکی از همراهان ما اصابت کرد و سرش را شکافت و از قضا همان شخص احتلام شد، از همراهان خود پرسید: آیا برای من تیمّم جایز است؟ همراهانش به او جواب دادند: تا هنگامی که بر استعمال آب توانایی داری تیمم برای تو جایز نیست، آن صحابی بناچار غسل نمود و بر اثر آن درگذشت، حضرت جابرسمی‌گوید: هنگامی که نزد حضرت پیامبر جبازگشتیم، ایشان از داستان آن صحابی اطلاع یافتند و فرمودند: آن‌ها او را کشته اند، خداوند هلاک‌شان کند، اگر نمی‌دانستند چرا نپرسیدند؟ همانا درمان نادانی پرسیدن است [۲۰].

و همچنین حضرت پیامبر جفرمودند: قضات سه گونه اند، یکی در بهشت و دوتای دیگر در جهنم؛ آن قاضی که حق را بداند و به آن قضاوت کند بهشتی است و آن قاضی که حق را بداند و عمداً از آن عدول کند و آن که بدون علم و دانش قضاوت کند جهنمی‌اند [۲۱].

و از اموری که درجه انکار و برخورد با خطا را بر اساس آن باید تنظیم نمود، مراعات‌نمودن و در نظرداشتن محیطی است که خطا در آن صورت گرفته است اموری مانند انتشار سنت و یا بدعت، یا رواج‌یافتن منکرات و یا وجود افرادی جاهل و سهل انگار که به جواز آن منکر فتوا می‌دهند و نزد مردم نیز وجهه‌ای دارند.

[۱۹] ترمذی، ش: ۱۳۲۶ ط. شاکر، ابوعیسی ترمذی در مورد این حدیث گفته: حدیث حسن غریب من هذا الوجه. [۲۰] سنن ابی داود، کتاب الطهارة، باب المجروح یتیمم، آلبانی در صحیح ابی داود با شماره: ۳۲۵ این حدیث را حسن شمرده و به ضعف جملۀ آخر حدیث اشاره نموده است. [۲۱] سنن ابی داود، ش: ۳۵۷۳، آلبانی در «الارواء» این حدیث را با شماره: ۲۱۶۴ صحیح قرار داده است.