سخن مترجم
وقتی نخستین بار متن پشتوی کتاب تصویری از گوانتانامو بدست من رسید، مطالعهاش مرا بدنیائی از دردها و رنجها برد. خودم را در هر قفس از زندانهای مخوف امریکا در بگرام، قندهار و گوانتانامو احساس کردم و با هر زندانیای به درد دل نشستم. در به زنجیر کشیده شدنها، در شکنجه شدنها، در گرسنگی کشیدنها، در اعتصاب غذا، در دست و پا بسته شدنها در برهنه شدنها...
با برادرانم که دست بسته در جلوی چشم سربازان امریکائی در شمال افغانستان تیرباران یا زنده بگور شدند، با آنهائی که در کانتینرها قتل عام گردیدند. با شهدای قلعه جنگی در مزار... در همه جا...
تصویری از گوانتانامو در حقیقت تصویری از مظلومیت عدالت است. در اینجا فقط انسانها نیستند که دست و پا بسته در زنجیراند، در اینجا عدالت و حقوق انسان است که به بند زنجیر کشیده شده و طرفه اینکه بدست کسانی که خود را متولیان حقوق بشر، آزادی و دیموکراسی میخوانند. تصویر گوانتانامو تصویر زندانهای جهنمی آلمان نازی در دوران جنگ جهانی دوم را در نظر خواننده مجسم میسازد و میبیند که چگونه فاشیسم در غرب با چهره جدید ظهوری دوباره یافته است.
کتاب تصویری از گوانتانامو گزارش موثق از جنایاتی است که بوسیله امریکائیها صورت میگیرد. البته در مورد این جنایات، قبلا هم در سطح بین المللی گزارشاتی منتشر شده و سازمانهائی در داخل امریکا هم از آن پرده برداشتهاند. ملا عبدالسلام ضعیف گواه زنده این جنایات است و در کتاب خویش به این جنایات شهادت میدهد.
برزگترین سازمان مدافع حقوق بشر که مرکز آن در ایالات متحدهامریکاست در گزارش اخیرسال ۲۰۰۵ خویش وضع حقوق بشر در جهان را مورد بررسی قرار داده است. بخشی از این گزارش در مورد نقض حقوق بشر توسط امریکاست.
در این گزارش آمده است که امریکا در جنگ علیه تروریسم در سراسر جهان به نقض حقوق بشر میپردازد.
در سال ۲۰۰۵ شواهد جدیدی بدست آمده است که نشان میدهد امریکا در برنامه مبارزه علیه تروریسم خویش خشونت و بد رفتاری علیه متهمین را بصورت منظم شامل ساخته که در نتیجه بزرگترین ضرر از این ناحیه به حمایت از حقوق بشر وارد شده است.
شواهد نشان میدهد که تشدد و بدرفتاری با زندانیان فقط کار افراد پائین رتبه اردوی امریکا نیست بلکه دست زدن به تشدد تصمیم مقامات عالیرتبه امریکائی است. پس به این ترتیب امریکا دیگر شایستگی آنرا ندارد تا برای حمایت از حقوق بشر بر کشورهای دیگر فشار وارد سازد.
کینت روت رییس این سازمان در این گزارش ۵۳۲ صفحهای میگوید که مبارزه با تروریسم هدف مهم برای تحقق حقوق انسانی است اما استفاده از وسایل غیر قانونی حتی علیه کسانی که تروریست خوانده میشوند نه تنها غلط است بلکه میتواند تاثیرات معکوس بار آورد و حمایت مردمی از مبارزه علیه تروریسم را کاهش میدهد. این اقدامات، تروریستهای جدیدی را به میدان میآورد و تعداد زندانیانی را افزایش میدهد که نمیتوان قانونا آنانرا محاکمه کرد.
یاران امریکا در این جنگ مانند کانادا و انگلستان نیز وضع حقوق بشر را در جهان بدتر نموده و بسیاری از وسایل حمایت از این حق را دچار خطر ساختهاند. جامعه اروپا به امید داشتن روابط خوب، نقض حوق بشر در کشورهائی چون روسیه، چین، و عربستان سعودی را نادیده میگیرد.
سازمان دیده بان حقوق بشر به موارد متعددی از نقض حقوق بشر اشاره میکند به بهانه جنگ علیه تروریسم در جهان صورت میگیرد. مثلا در ماه میسال ۲۰۰۵ دولت ازبکستان در شهر اندیجان صدها تن از تظاهر کنندگان را به قتل رسانید، در سودان دولت این کشور در منطقه دارفور به کشتن مردم این خطه میپردازد. در کانگو، چچنیا، برما، کوریای شمالی، ترکمنستان، تبت و در سین کیانگ چین مردم آماج خشونتاند. در بعضی از کشورها به بهانه پیشگیری از خطر تروریسم، نهادهای جامعه مدنی تحت فشار است.
ایالات متحدهامریکا بخاطر زیر پا نهادن حقوق اساسی انسانی در سراسر جهان مورد انتقاد قرار دارد. اداره بوش تحت نام جنگ علیه تروریسم از سال ۲۰۰۱ راههای بازرسی و تحقیق را در پیش گرفته است که پر تشدد و غیر قانونی است. وزارت خارجه امریکا خود به این امر اعتراف میکند که در زندانهای امریکا تعداد نامشخص از کسانی در بنداند که از نظر همه، حتی سازمان صلیب سرخ جهانی نیز پنهاناند. به این ترتیب دولت امریکا در جهان تنها دولتی است که رویه غیر انسانی با زندانیان را حیثیت قانونی دادهاست.
در خلیج گوانتانامو در کیوبا تقریبا ۵۰۵ زندانی وجود دارد که از مدتهای طولانی است که در حبساند. امریکا به این نکته تاکید دارد که آنها اسیران دشمن را بدون محاکمه و رعایت قوانین جنگی تا زمان پایان جنگ علیه تروریسم در قید نگاه خواهند داشت.
در مارچ ۲۰۰۵ وزارت دفاع امریکا هریک از زندانیان گوانتانامو را بصورت جداگانه مورد تحقیق قرار داد تا مشخص گردد که میتوان این افراد را زندانیان جنگی قرار داد یا نه. کسانی که نمیتوانستند در شمار زندانیان جنگی شامل گردند فیصله بعمل آمد تا که آنها از خدمات وکیل مدافع برخوردار بوده نمیتوانند، از خارج شاهدی را فرا خوانده نمیتوانند و شهادتهائی را که خلاف آنان داده شده دیده و از آن آگاه شده نمیتوانند.
وزارت دفاع روی این مسئله کار میکند که آیا در قطار زندانیان کسانی هم هستند که بیخطر باشند و از آنان برای بدست آوردن معلومات استفاده شود و بعد آزاد گردند؟
قوانین ایالات متحده و نیز قوانین بین المللی اجازه زندانی نمودن اشخاص را بصورت لامحدود و بدون محاکمه نمیدهد.
علیه تمام زندانیان اعلام جرم شده و رسما متهم شدهاند در میان آنان یک شهروند کانادائی هم وجود دارد که در زمان دستگیریاش در افغانستان ۱۵ سال داشت.
در اگست سال ۲۰۰۵- ۱۳۱ تن از زندانیان زندان گوانتانامو دست به اعتصاب غدا زدند و گفتند تا دم مرگ به این کار ادامه خواهند داد. آنها میگفتند که یا محاکمه شوند تا جرمشان ثابت شود و یا آزاد گردند. سربازان امریکائی بر اعتصاب کنندگان بزور غدا خورانیدند و آنها را زنده نگهداشتند.
در اگست سال ۲۰۰۵ پس از سه سال تلاش به بازرسان سازمان ملل متحد اجازه داده شد تا از زندان گوانتانامو بازدید نمایند. اما اجازه داده نشد تا با زندانیان به تنهائی دیدار نمایند. به همین دلیل آنها از دیدار از زندان گوانتانامو منصرف شدند.
گزارشات شکنجه در زندانهای امریکا در افغانستان، عراق و گوانتانامو در حال افزایش است. از سال ۲۰۰۲ تا کنون از کشته شدن بیش از هشتاد زندانی در زندانهای مذکور گزارش شده است. سه تن از این زندانیان که عرب تبار بودند در سال ۲۰۰۶ ظاهرا در زندان گوانتانامو خودکشی کردند (یا کشته شدند).
***
اینکه امروز غرب به این باور میرسد که جنگ با تروریسم نتایج مطلوب ببار نیاورده، ناشی از اینست که این جنگ با معیارهای دوگانه براه افتاده است. از نظر غرب تروریست کسی است که منافع غرب را تهدید میکند نه کسی که انسانهای بیگناه را میکشد، خانههای مردم را با بمب و بلدوزر تخریب میکند و مردم را به کوچ اجباری وادار میسازد.
کشتن مردان و زنان و کودکان فلسطینی بدست صهیونیستها، دفاع مشروع بشمار میآید و اما مقاومت در برابر آن تروریسم است.
اسرائیل لبنان را ویران میکند و هزاران انسان بیدفاع را با اسلحه ممنوعه چون بمبهای خوشهای میکشد، اما این کشور تروریست نیست اما کسی که از خانه خود دفاع میکند، تروریست است.
این صحنه را در نظر مجسم کنید. پیرمرد معلول بروی چوکی چرخدار خویش از مسجد بیرون میآید. افراد دیگری که همراه با وی نماز صبح را ادا کردهاند نیز در حال خروج از مسجداند که ناگهان هلی کوپتری در آسمان ظاهر میشود. کسی فرصت فرار نمییابد و راکتی از هوا به زمین شلیک میشود. عدهای کشته و زخمی میشوند. هدف این حمله همان پیرمرد معیوب است که دردم جان میسپارد. او که سالها را در زندانهای اسرائیل سپری کرده بود، اینگونه بدست صهیونیستها به شهادت رسید.
مقامات قصر سفید کشته شدن شیخ احمد یاسین را اقدام پیشگیرانه در برابر تروریسم و قابل توجیه خواندند. کاروان شهدای ما در فلسطین پایانی ندارد. هرروز شاهد جنایات مشابه از جانب رژیم صهیونیستی هستیم.
طفل سنگ بدست فلسطینی که سرزمینش اشغال شده تروریست است و سرباز تفنگ بدست اسرائیلی که او را میکشد ضد تروریست.
یاسرعرفات رهبر فلسطینیها بدنبال بیماری مرموزی در یک بیمارستان در آلمان جانسپرد. نزدیکان وی علت مرگ اورا مسمومیت دانستند اما گزارش دکتوران آلمانی در مورد علت مرگ وی هرگز افشاء نشد. همه میدانند که وی بدست صهیونیستها بقتل رسید که در این گونه ترورها سابقه طولانی دارند.
در مقابل، قتل رفیق الحریری صدراعظم سابق لبنان وسیله فشار برای خروج سوریه از لبنان بود و اکنون همین قتل وسیله فشارهای مزید برسوریه است تا تسلیم خواستهای امریکا گردد.
این مثالها میتواند بیپایان باشد و نقاط مختلفی از جهان را شامل شود اما انگیزههائی که برای خشونت گرائی ایجاد میکند، وحشت آور است. وقتی سه عرب زندانی در زندان گوانتانامو خود کشی میکنند، دولتمردان امریکا خودکشی آنها را عمل تحریک آمیز برای خشونت بیشتر میخوانند. وقتی میدانید که چنین اعمالی موجب تحریک تروریسم میشود، پس چرا زمینههای آنرا با ساختن چنین زندانی مساعد میسازید؟
هیچکس نمیتواند منکر این واقعیت گردد که اگر بنیادهای روابط بین الملل و رفتارهای سیاسی کشورها بجای زور گوئی بر عدالت و انصاف استوار میگشت امروز تروریسم به این گونه عالمگیر نمیشد.
وحید مژده
۱۱سنبله ۱۳۷۵