تصویری از گوانتانامو

فهرست کتاب

کمپ شماره چهارم

کمپ شماره چهارم

کمپ شماره چهارم به این نیت درست شده بود تا کسانی که باید بزودی آزاد می‌شدند،‌ مدتی را در آنجا می‌گذرانیدند. در این کمپ با زندانیان رویه‌ خوب می‌شد، غذای کافی و میوه داده می‌شد تا زندانی دوباره وزن طبیعی خود را بدست آورد.

این کمپ با پنج بلاک ظرفیت دو صد نفر را داشت. هر بلاک دارای چهار اطاق بزرگ بود. حمام‌ها در یک سالون بزرگ دیگر قرار داشت. در هر اطاق بزرگ برای ده نفر ده تختخواب آهنی و جای نماز داشت. در جلوی اطاق‌ها محوطه‌ای برای خوردن غذا و قدم زدن بود که در یک وقت بیست نفر در آن گشت وگذار کرده می‌توانستند. امتیاز داشتن زندگی با دیگران در این بلاک وجود داشت و نماز با جماعت ادا می‌شد. اجازه‌ بعضی از ورزش‌ها را داشتیم و برای دویدن هم ساحه‌ وسیعی موجود بود. محدودیتی برای حمام گرفتن وجود نداشت و در اطاق دو پکه‌ برقی نصب بود.

در هفته یک بار در صورت تقاضا یک فلم هم نمایش داده می‌شد اما بسیاری از برادران با نمایش فیلم مخالف بودند و حتی یک برادر عرب تلویزیون را شکست. به افراد مسن درس داده می‌شد که سن بعضی از این شاگردان بیشتر از هفتاد سال بود اما زمانی که خواستار کتاب درسی می‌شدیم، رد می‌کردند.

غیر از غذای عادی،‌ در هرهفته‌ای یکبار چهارمغز، خرما، عسل، کیک، شیریخ، وغیره هم به زندانیان داده می‌شد اما در کمپ‌های دیگر، برادران در آرزوی یک لقمه نان خشک بودند و همیشه از گرسنگی شکایت داشتند.

در میان پنج بلاک ساحه‌ وسیعی بود و زندانیان هر بلاک مدت سی دقیقه هر روز اجازه ورزش داشتند و در آنجا میدان‌های والیبال و فوتبال و میز پینگ پونگ نیز موجود بود اما هر روز در آنجا گروهی از ملاقات کنندگان می‌آمدند. این کمپ نمایشی بود که هر هفته توریست‌ها، ‍ژورنالیست‌ها و مقامات بلند پایه امریکائی شامل سناتوران از آن دیدن می‌کردند و از زندانیان در زندان یک کشور متمدن عکس می‌گرفتند البته ما اجازه نداشتیم تا با آنها صحبت کنیم و به آنها از حالت دردناک زندانیان سایر بلاک‌ها سخن بگوئیم.

رنگ لباس این کمپ از کمپ‌های دیگر متفاوت و سفید بود و زیر پیراهنی هم داده می‌شد. بعد دوجوره و بالاخره سه جوره شد که خود ما هم اجازه‌ لباس شستن داشتیم. شامپو و صابون داده می‌شد.

در هنگام افتتاح این کمپ کسانی را که به آنجا بردند، شایع شد که آنها آزاد شده‌اند و ما هم باور می‌کردیم. زیرا امریکائی‌ها می‌گفتند که کسانی که به این کمپ برده می‌شوند، از یکماه بیشتر در آنجا نمی‌مانند اما بعدها این یک ماه، ماهها و سالها بطول انجامید. البته دروغ گوئی امریکائی‌ها برای ما تازگی نداشت.

در روبری بلاک یک هدایت نامه نصب گردیده بود که در آن نوشته بودند: همکاری و اطاعت شما موجب دادن بعضی از امتیازات بشما شده است اما این امتیازات حق شما نیست. اگر شما به همکاری خود ادامه ندهید، جاهای که در آن زندگی بمراتب سخت تراست نیز وجود دارد که شما به آنجا منتقل خواهید شد.

معنی این سخن واضح بود. زندانی فقط حق دارد تا جزا ببیند و هیج حق دیگری ندارد.

************