شیخ سلمان العوده در گفتگویی آرام با شیخ محمد غزالی

فهرست کتاب

۳- مسئله‌ی دیه‌ی زن:

۳- مسئله‌ی دیه‌ی زن:

در کتاب «السنة النبویة» ص۱۱ می‌گوید: «اهل حدیث دیه‌ی زن را به اندازه‌ی نصف دیه‌ی مرد قرار می‌دهند. این نظریه یک خلاء فکری و یک عیب اخلاقی در بر دارد که محققین فقهاء آن را نپذیرفته‌اند ... تا آخر» [۱۸]

و سپس می‌گوید: «دیه‌ی زن و مرد در قرآن یکی است و این باور که خود زن ارزانتر و سهمیه‌اش کمتر است، گمانی دروغین ومخالف با ظاهر قرآن است [۱۹]». این یکی دیگر از آزمایش‌ها و سختی‌هایی است که غزالی در ورطه‌ی آن فرو رفته!!!

زیرا همه‌ی مسلمانان اعم از اهل حدیث، اهل فقه و دیگران اتفاق نظر دارند که خون بهای زن نصف خون بهای مرد است. امام شافعی در کتاب الأم می‌گوید: «من از علمای قدیم و جدید کسی را نمی‌شناسم که با نصف بودن دیه‌ی زن نسبت به مرد مخالف باشد. و ابن منذر می‌گوید: مسلمانان اجماع کرده‌اند که دیه‌ی زن نصف دیه‌ی مرد است».

و ابن حزم در مراتب الاجماع می‌نویسد: مسلمانان اتفاق نظر دارند که دیه‌ی صحرانشین در برابر یک نفر مسلمان آزاد مقتول به خطا صد شتر است نه بیشتر نه کمتر، و دیه‌ی زن آزاد مقتول پنجاه شتر است و ابن تیمیه در «نقد مراتب الإجماع» با ابن حزم موافقت کرده، و همین طور اجماع بر این مسئله را ابن قدامه از قول ابن عبدالبر در المغنی یادآور شده است.

حال چرا غزالی این نظریه را به اهل حدیث نسبت می‌دهد؟ این در چه درجه‌ای از امانت داری علمی قرار دارد؟ وانگهی اینکه می‌گوید: «... این خلاء فکری ویک عیب اخلاقی در بردارد، به همین دلیل محققین و فقهاء این نظریه را نپذیرفته‌اند».

باید پرسید: فقهاء و محققانی که غزالی می‌گوید کجا هستند؟ ای کاش غزالی یکی از آنان را برای ما نام می‌برد یا منابعی که این معلومات را گرفته ذکر می‌کرد. به همین دلیل می‌گوییم: معنای اینکه شیخ غزالی حکمی ثابت به اجماع را ـ حداقل اجماع ظنی ـ را به خلاء فکری و عیب اخلاقی توصیف می‌کند چه می‌تواند باشد؟ آیا جرأت این جسارت را دارد که ائمه‌ی اربعه و دیگرانی که گاهی اوقات به نظریات‌شان استناد می‌کند با چنین عبارتی رکیک توصیف کند؟ آیا این رعایت ادب و احترام بزرگان و رجال اسلام است؟ آیا آنان همان ائمه‌ای نیستند که به خاطر انتقاد برخی جوانان در برخی حوادث همانطور که یادآوری شده غزالی خشمگین بود؟ این تناقض و تضاد موضع‌گیری چه علتی می‌تواند داشته باشد؟!!!

[۱۸] نگرشی نو... /۵۳ [۱۹] نگرشی نو.../۵۴