شیخ سلمان العوده در گفتگویی آرام با شیخ محمد غزالی

فهرست کتاب

۴- مسئله‌ی بیرون شدن زن به قصد نماز (حضور زنان در نمازهای جماعت):

۴- مسئله‌ی بیرون شدن زن به قصد نماز (حضور زنان در نمازهای جماعت):

در کتاب «من هنا نعلم/۱۴۹» می‌گوید: «از آنجایی که اسلام معتقد است محل کار بانوان و بیشترین مشکلات‌شان در خانه‌هایشان است، طبیعت زندگی زن و رسالتش در روابط او با فرزندانش پیوند خورده است. و بیرون شدن زن برای ادای نمازهای پنجگانه موجب تکرار خروج زن می‌گردد.

همه‌ی این‌ها را اسلام در نظر گرفته و در حق شان به اندازه‌ی مردان سنت جماعت را تأکید نکرده است، بلکه مسئله اینجاست که نماز زن را در خانه به شرط حقوق آن برایش برتر و افضل قرار داده، و زنان اختیار دارند گاه و بیگاه برای ادای نماز به مسجد هم حضور یابند».

با توجه به این عبارت، کدام یک در نزد غزالی بهتر است؟ بیرون شدن زن برای نماز یا خواندن نماز در خانه؟ طبعاً؛ نماز زن در خانه. ولی آیا شیخ بر این باورش ثابت است؟ خیر! بلکه عوض می‌شود و همانطور که عادتش است، کسانی که سخن او را می‌گویند متهم می‌کند و هر موشک و سنگی به ذهنش برسد به طرف مخالفش پرتاب می‌کند، حال بشنوید چه می‌گوید: در کتاب «مستقبل الإسلام /۶۵» می‌گوید: اینک آنان زنان را در چهار دیواری‌ها نگه می‌دارند، و از حضور به نمازهای جماعت منع می‌کنند، و برخی می‌گویند: آثاری مبنی بر اینکه نمازشان در خانه افضل‌تر است، نقل شده.

من این آثار را تکذیب نمی‌کنم، ولی می‌خواهم این مسئله را به آرامی توضیح دهم. بدون تردید از زن که مدیر داخلی خانه است این پذیرفته می‌شود که در حاشیه‌ی خواسته‌های شوهر و فرزندان اگر بتواند به وظایفش عمل کند می‌تواند در باقیمانده‌ی روز و در قسمتی از شب به مسجد رفت و آمد کند، و اگر بدون کوتاهی در وظائف، برای زن وقتی بماند می‌تواند با آن در مسجد نماز بخواند کسی او را از حضور در مسجد منع نخواهد کرد».

در این جا موضع‌گیری‌اش آشفته است و واضح نیست، و این سوال پیش می‌آید که چه چیز موجب شده این تغییر جزئی در موضع‌گیری شیخ بوجود بیاید؟ پاسخش را از زبان خود شیخ بشنوید: «قطعاً وقتی برای زنان غربی نام اسلام را ببریم به وحشت می‌افتند و آن را زندان زنان گمان می‌کنند، و تصور می‌کنند اسلام به آنان ستم کرده وحقوق زن را کم اهمیت قرار داده و به شخصیت زن توهین کرده، و ما مسئول انتشار این تهمت ناروا هستیم!».

و در کتاب: «الدعوة الإسلامیة تستقبل قرنها الخامس عشر/۸۴» می‌گوید: «اینگونه رابطه‌ی زن مسلمان نه دیگر زنان دنیا به کمترین ارتباط با دین و اجتماع رسید».

بنابراین ما باید در برابر فشار تصور زنان غربی که از اسلام به وحشت می‌افتند و گمان می‌کنند اسلام زندان زنان است و به آنان ستم کرده و آنان را بی‌ارزش وکم اهمیت قرار داده، تسلیم شویم و در پی اندیشه‌ی مهم قرین نمودن زنان ما با زنان دنیا باشیم و حتی شیخ در کتاب «الدعوه تستقبل قرنها الخامس عشر /۸۶» از این هم واضح‌تر می‌گوید: «زن روسی به فضا رفته است و می‌خواهند که زن مسلمان راه مسجدش را نشناسد».

بر این اساس است که تغییر و تحولات در این مسئله ودیگر مسائل تحت تأثیر فشارهای روانی واقع از طرف غرب صورت می‌گیرد.

ولی این مسئله برای بار سوم در نظر غزالی تغییر می‌کند، در کتاب «مائة سوال ۲/۲۸۶» می‌گوید: «قطعاً آمد و شد زنان به مساجد و توشه برگرفتن از دانش سنت، مسئله ایست که با سنت متواتر ثابت است».

بنابراین مسئله در اینجا سنت شد، و پس از این حملات شدیدی علیه مخالفانش که نظریه‌ی اولش را تائید می‌کنند آغاز می‌کند، و مخالفانش جمهور امت هستند و بجز ابن حزم مخالف دیگر برای آن‌ها نمی‌شناسیم. اندکی پیش در مسئله‌ی حجاب غزالی می‌گفت: ائمه اربعه جمهور امت‌اند، اکنون در این مسئله چه می‌گوید؟ آنان که می‌گویند بهتر است زن به مسجد نیاید، اما غزالی طبعاً حکم محرومیت و ممانعت زن از حضور به مسجد را به آن‌ها نسبت می‌دهد... الخ.

باید دانست کسی نگفته حضور زنان به مسجد حرام است، و فقط نظریه‌ی افضل بودن نماز زن در خانه را راجح دانسته‌اند، لیکن او به مبالغه عادت دارد.

غزالی می‌گوید: «کسانی هستند که گرفتار سوء ظن و شدت غیرت، و پذیرفتن توهمات شدند. و برخی دچار بیماری پیری و در معرض ناتوانی جنسی قرار گرفته‌اند و از رفتن زن به مسجد یا مدرسه بر افروخته و تحریک می‌شوند، برای ترجیح آنچه در دل دارند ـ بیماری ـ هر نظریه‌ای را مورد استناد قرار می‌دهند».

حال توی غزالی که در جایی معتقد بودی نماز زن در خانه‌اش بهتر است و تلاش می‌کردی زن را بر این منوال تربیت کنی حتماً گرفتار بیماری پیری ـ همانطور که خود شیخ می‌گفت ـ در معرض ناتوانی جنسی هستی!!

این سخن چگونه در میزان بحث علمی گفته می‌شود؟! چگونه دعوتگر فرضی که می‌خواهد مردم را با خصلت‌های برتر تربیت کند، چنین جملاتی را بکار می‌برد؟! در ص۸۶ می‌گوید: «با اشاره به مسائل زنان گفتم مشکلات‌شان به اندازه‌ای که به برداشتن عقده‌های روانی و مزاج‌های عصبی وکوتاه بینی که غیرت نام گرفته، و افزودن بر حقائق درمان می‌شود با علم معالجه و درمان نمی‌شود».

بدون تردید غزالی به آنچه در پایتخت‌های ـ بقول خودش ـ کهنه‌پرست دیده اشاره می‌کند طبعاً هدف او از کهنه‌پرست و سنت گرا این جزیره ـ عربستان ـ است. از اول تا جایی که من می‌دانم تمام مساجد در عربستان از حضور زنان به ویژه در رمضان استقبال می‌کنند، و مسجدی پیدا نمی‌شود مگر اینکه در آن بخش ویژه‌ی برای زنان در ماه مبارک هست و ائمه‌ی مساجد به وعظ و ارشاد زنان توجه خاصی در ماه رمضان دارند. این در پایتخت‌هایی است که او کهنه‌پرست و سخت گیر نامیده و در غیر رمضان بسیاری از مساجد قسمتی مخصوص برای بانوان دارند که برای نماز و شنیدن سخنرانی می‌آیند واین مسئله ایست که همه می‌دانند.

این در حالی است که در جایی غزالی یادآور شده بود که در مصر آن گونه که به ذهن می‌رسد بیش از ۱۷ هزار مسجد وجود دارد و این در زمانی است که او مسئول مساجد در وزارت اوقاف بوده و تلاش گسترده‌ای کرده تا اماکن مخصوصی به تعبیر خودش برای زنان ساخته شود. در نتیجه بجز نسبتی ناچیز توفیق پیدا نکرده و هنوز مردان محکم و سخت گیرانه در برابر این مسئله ایستادگی می‌کردند.

دیگر دلائلی که مورد استناد قرار داده ـ آنطور که ادعا نموده ـ سنت عملی متواتر است وقتی که سنت عملی را در کتاب «السنة النبویة» نقل می‌کند می‌گوید: «راوی این حدیث ـ حدیث ام حمید- به سنت عملی پشت می‌کند و به زن نماز گذار به عنوان لجنی نگاه می‌کندکه واجب است در تنگ‌ترین ودروترین چارچوب محصور شود»!

به نظرمن این سنت عملی متواتر غایتی است که بر حضور زنان در مساجد دلالت دارد. و کسی در این مسئله تردیدی ندارد، و به صحت از پیامبر جثابت شده است که فرموده: «نهي الرجال أن یمنعوا نسائهم من الخروج إلی المساجد إذا استأذنهم».

«پیامبر مردان را از ممانعت زنانی که خواستند با اجازه به مساجد بروند، نهی کرده است». بجز زمانی که ممانعت به هدف صحیحی باشد.

بنابراین سنت متواتر با آنچه گفته شد باطل نمی‌شود، ما می‌گوییم بهتر اینست که زن بیرون نرود، لیکن بیرون رفتنش به قصد نماز مسئله‌ای ثابت است که در گذشته و حال بوده و این با افضلیت و عدم خروج او منافاتی ندارد و چه بسا است مسائل متواتری که در میان مردم رواج یافته و بوقوع پیوسته در حالی که بر خلاف اولی است. و حتی چه بسیار مسائل حرامی که از قدیم در میان انسان‌ها رواج یافته است، ولی مسئله‌ای که ما از آن سخن می‌گوییم حرام نیست به همین دلیل پیامبر و صحابه و تابعین آن را تأیید کرده‌اند و آن چه برای زنان بهتر است راهنمائی کردند، چون برای انسان شایسته نیست مسئله‌ای را که در حد حرام نیست منکر شود.

مسئله‌ی دیگری که می‌ماند این که غزالی درکتاب «مائة سوال» سخنی گفته است و نمی‌دانم چگونه به خودش اجازه داده در مورد بانوان بدون توضیح و تفسیر چنین سخنی بگوید. او در صفحه‌ی ۲۷۴ این حدیث را که پیامبر جفرموده: «شما زنان هیزم جهنم هستید» ذکر کرده و می‌گوید: «و کسانی دیگر از تنگ نظران و ضعیفان زنان را لعنت به حساب آورده و بیشتر جهنمی‌ها را از زنان می‌دانند و می‌گویند ریسمان شیطان و ابزار گناه و معاصی هستند».

جمله‌ی: بیشتر آتش جهنم از زنان هستند، حدیث صحیحی است که پیامبر جگفته، و در صحیحین روایت شد، شگفت‌انگیز است که شیخ به این حدیث پاسخی نداده و آن را انکار نکرده و تأویل هم ننموده، در سخن او بی‌ادبی و توهین آشکاری است که نسبت به ساحت مقدس نبوت روا داشته!!.

در اینجا به یاد سخن غزالی می‌افتم که در رد خالد محمد خالد در کتاب «من هنا نبدأ» گفته بود.

خالد محمد خالد در پی رد افرادی که مرتجع نامیده است بوده می‌گوید: اکنون نگویید: «اگر امورتان به زنان سپرده شد زیر زمین برایتان از روی زمین بهتر است». غزالی این نظریه خالد محمد خالد را دنبال کرده و گفته: «این جمله‌ی ناپخته‌ایست و آنچه استاد خالد از آن ممانعت کرده قسمتی از حدیث معروف پیامبر جاست» [۲۰].

[۲۰] حال قضاوت را به خوانندگان می‌سپاریم ـ م ـ