۷- حضرت صهیبس:
علامه شبلی نعمانی مینویسد: که نسبت مشهور وی رومی است، اما در واقع رومی نیست، بلکه خانوادهاش در موصل زندگی میکرد، باری رومیان برآن منطقه حمله کردند و در میان کسانی که به اسارت گرفته شدند و با خود بردند، حضرت صهیب نیز بود وی در روم پرورش یافت بالاخره یک شخص عربی او را خریده به مکه آورد [۹۵].
(الف) ابن سعد به سند خود روایت کرده است:
«كان عمار بن ياسر يعذب حتى لا يدري ما يقول، وكان صهيب يعذب حتى لا يدري ما يقول» [۹۶].
به حضرت عمار و حضرت صهیب چنان شکنجه داده میشد که از فرط آن نمیدانستند چه میگویند.
یعنی از شدت تعذیب و عقوبت حواس آنان مختل میشد ش.
(ب) شیخ الاسلام حافظ ابن حجر عسقلانی مینویسد که بغوی نقل کرده است:
«وكان من المستضعفين ممن يعذب في الله» [۹۷].
صهیبس از جمله صحابۀ ناتوان و مستضعفی بود که در راه رضای خدا مبتلای عذاب گردید.
در روایت حضرت عبدالله بن مسعودبو مجاهد اسمای گرامی حضرت بلال، حضرت خباب، حضرت عمار، حضرت سمیه، حضرت صهیبش، در ردیف مستضعفان مظلومان مذکور هستند که آنان را پیش از همه به جرم اظهار اسلام شدیداً شکنجه میکردند، قبلاً نیز ذکر مظلومیت و مصیبت آنان و حضرت یاسر و حضرت عبداللهشبیان شده است، بعد از این بزرگواران در ردیف باکشان اسلام، نوبت به حضرت ابو فکیهه و حضرت عامر بن فهیرهشمیرسد، و در ردۀ حضرات مظلومان اولین این دو بزرگوار نیز در تحمل انواع ظلم و ستم کاملاً شریک و سهیم هستند.
چنانکه در روایت گذشتۀ ابن سعد، نام نامی حضرت ابو فکیهه و حضرت عامر بن فهیره نیز در ردیف حضرت عمار و حضرت صهیب و حضرت بلال مذکور است، ش» [۹۸].
حالا بنگریم که آنان با چه بیرحمی مورد تعذیب و هدف اذیت و آزار قرار داده شدهاند.
[۹۵] سیرت النبی، ص ۲۳۰، ج ۱. [۹۶] طبقات، ص ۲۴۸. [۹۷] اصابه، ذکر صهیب. [۹۸] طبقات، ص ۲۴۸، ج ۳ تذکره عمار.