مصائب صحابه رضي الله عنهم

فهرست کتاب

مظلومیت دردناک مؤمنین مستضعفین

مظلومیت دردناک مؤمنین مستضعفین

(۵) حضرت مولانا شبلی نعمانی می‌نویسد چون اسلام کم کم انتشار یافت، و رسول اللهصو اکابر صحابه را قبائل آنان در حصار و حفاظت (امان) و پناهندگی خود درآوردند، آنگاه طیش غضب و خشم قریش از هر طرف متمرکز شده یکپارچه متوجه مسلمانان بیچاره‌ای شد که هیچ یار و یاوری نداشتند، از میان آن‌ها تعدادی کنیز و نوکر و عده‌ای افراد غریب الوطن، و عده‌ای افراد از قبائل ضعیف و ناتوان بودند که هیچ اقتدار و عظمتی نداشتند، قریش دست ظلم و ستم را چنان به سوی آنان دراز نمود که در تاریخ، نظیر این جور و ستم موجب تحقیر امتیاز طبقاتی قریش خواهد بود [۶۶].

(۶) امام ابن کثیر می‌نویسد: امام احمد و ابن ماجه از عبدالله بن مسعود روایت کرده‌اند که همه جلوتر هفت نفر، مسلمانی خود را آشکار نمودند:

۱- رسول اکرمص

۲- ابوبکر صدیقس

۳- عمار بن یاسرب

۴- سمیه، مادر عمارب

۵- صهیب رومیس

۶- بلال حبشیس

۷- مقدادس

خداوند رسول اکرمص را به وسیلۀ عمویش ابوطالب و ابوبکر صدیقس را به وسیلۀ قومش از شکنجه و آزار دشمنان نگهداشت، ولی بقیه را مشرکان در چنگال خود قرار می‌دادند.

«فَأَلْبَسُوهُمْ أَدْرَاعَ الْحَدِيدِ وَصَهَرُوهُمْ فِي الشَّمْسِ» [۶۷].

آنان را زره آهنی پوشانیده و بر آفتاب گرم و داغ می‌انداختند.

(۷) ابن سعد همین روایت را از مجاهد نقل کرده است که در آن به جای مقداد نام خباب آمده است، و اضافه بر روایت فوق در این روایت چنین آمده است:

«تاحدی که تکلیف و مشقت به انتها می‌رسید»

«فجاء كل رجل منهم قومه بأنطاع الأدم فيها الماء فألقوهم فيه وحملوا بجوانبه» [۶۸].

سپس کفار پوستینه‌های پرآب را آورده و صحابه را در آن می‌انداختند و کناره‌هایش را گرفته و به راه می‌افتادند.

علامه شبلی می‌نویسد:

«قریش در ظلم و ستم کارنامه و فصل‌های عبرتناکی را آغاز کردند.

هنگامی که هوا کاملاً گرم می‌شد و آفتاب به نصف النهار می‌رسید و درجۀ حرارت گرما به هنگام نیمروز، به اوج خود می‌رسید و ریگستان عربستان را به تابه‌ای گرم مبدل می‌ساخت، آن‌ها مسلمانان بی‌پناه و بی‌دفاع را گرفته و بر روی رگ‌های داغ به پشت خوابانده و بر سینۀ شان سنگ‌های بزرگ قرار می‌دادند تا قدرت تکان‌خوردن و پهلو عرض‌کردن را نداشته باشند، بر بدن آنان ریگ گرم می‌ریختند، آهن را بر روی آتش داغ کرده و بدنشان را داغ می‌کردند و بالاخره آن‌ها را در آب غوطه می‌دادند» [۶۹].

اینگونه مصائب زهره‌گداز و نظام جانگداز را شب و روز بر همۀ صحابۀ ناتوان و بی‌کس روا می‌داشتند، ولی افراد ذکرشدۀ فوق بیش از هرکس دیگر به طور خصوصی هدف جبر و تشدد و ظلم و تعدی قرار گرفته بودند، لذا نخست داستان اندوهگین و دردناک کرب و بلای این مظلومان خصوصی را گوش کنید.

[۶۶] سیرت النبی، ص ۲۲۷، ج ۱. [۶۷] البدایة والنهایة، ص ۵۸، ج ۳. [۶۸] طبقات، ص ۲۳۳، ج ۳، ترجمه بلال. [۶۹] سیرت النبی ص ۲۲۸، ج ۱، چاپ ششم اعظم گره.