تصمیم قریش در باره قتل آن هرسه حضراتش
از سیره ابن هشام معلوم میشود که مردم قریش به جرم پذیرفتن اسلام تصمیم کشتن آن هرسه نفر، حضرت ولید بن ولید، حضرت عیاش، حضرت سلمهشرا گرفته بودند – ابن اسحاق/روایت میکند که چون حضرت ولید بن ولید مسلمان شد چند تن از مردان بنو مخزوم به نزد برادر وی هشام بن ولید رفتند و آنها متفقاً تصمیم گرفته بودند که این چند نفری که از میان جوانان بنی مخزوم مسلمان شدهاند، یعنی: سلمه بن هشام و عیاش بن ابی ربیعه و ولید آنها را بگیرند و به قتل برسانند، زیرا آنها از ناحیه ایشان ترس و بیم ایجاد فتنه و شر را داشتند (یعنی آنها سایر جوانان را تبلیغ کرده به سوی دین اسلام میکشانند)، از این جهت نزد هشام بن ولید رفته مشورت کردند و گفتند که ما تصمیم گرفته ایم که این نوجوانانی که دین جدید را پذیرفتهاند آنها را سرزنش کنیم، زیرا ما از این جریان بر دیگران احساس خطر میکنیم. هشام جواب داد که اشکالی ندارد، اما بر شما لازم است که تنها او را عتاب و سرزنش کنید و از این که به ذات وی خطر وارد کنید پرهیز کرده و مواظب این نکته باشید.
«أَلَا لَا يُقْتَلَنّ أَخِي عُيَيْسٌ، فَيَبْقَى بَيْنَنَا أَبَدًا تَلَاحِي».
که برادرم کشته نشود و الا بین ما و شما همیشه مخالفت و کینه و جنگ ادامه خواهد یافت.
من بنام خدا سوگند یاد میکنم که:
«لَئِنْ قَتَلْتُمُوهُ لَأَقْتُلَنّ أَشْرَفَكُمْ رَجُلًا».
اگر شما او را بکشید هرآینه من شریفترین و معززترین فردی از شما را خواهم کشت.
آنگاه آنان گفتند: پروردگارا بر او لعنت کن که میتواند در عوض او جان خود را به مخاطره اندازند، به خدا سوگند اگر این مرد از دست ما کشته شود، در عوضش از میان ما مردی از همه بزرگتر و معززتر بقتل خواهد رسید.
و بدین نحو بنو مخزوم از حضرت ولید دست کشیدند، و خداوند متعال مکرو توطئه دشمنان را دفع فرمود [۱۷۶].
[۱۷۶] سیره ابن هشام، ص ۳۴۳، ج ۱.