۲۷- حضرت عبدالله بن مسعودس:
وی نیز از نخستین مسلمانان میباشند، علامه ابن جوزی «او را سادس فی الاسلا» یعنی نفر ششم که به اسلام گرویده است ذکر کرده است [۱۶۰].
روزی یاران بزرگوار حضرت پیامبر گرامی جباهم گفتند که جز از خود رسول خداصدیگر هیچکس برای قریش قرآن را نخوانده است، از میان ما کسی حاضر است که داوطلبانه این کار را انجام بدهد؟ حضرت عبدالله بن مسعودس گفت: من حاضرم، صحابه کرام فرمودند: ما برای تو از ناحیۀ قریش احساس خطر میکنیم که ممکن است تو را آزاری برسانند، ما میخواهیم شخصی برای این کار آماده شود که دارای قبیلهای و عصبتی باشد تا به هنگام ضرورت بتواند او را از ظلم و ستم قریش نجات دهد.
حضرت عبدالله بن مسعودس فرمود: «دَعُونِي فَإِنّ اللّهَ سَيَمْنَعُنِي مِنْهُمْ»بگذارید تا من بروم پس همانا خداوند متعال عنقریب مرا از شر آنها نجات خواهد داد – و سپس در وقت نیم روز رفت و در یک مکانی عام سورۀ رحمن را با صدای بلند شروع به خواندن کرد، چون مردم قریش شنیدند بر وی حمله کردند.
«يضربون وجهه وقد أدمت قريش وجهه».
و بر چهره و صورت وی زدند، و صورتش را خونآلود کرده، پوست چهرهاش را کندند.
ولی حضرت عبدالله بن مسعودس به قرائت خود ادامه میداد تا این که اکثر سوره را تلاوت فرمود، و سپس به نزد دوستان خود رفت آنها حال وی را مشاهده کرده گفتند: ما از همین کارها احساس خطر میکردیم، حضرت ابن مسعودس گفت:
«والله ما رأيت أعداء الله أهون على مثل اليوم ولو شئتم لأتيتهم بمثلها غداً قالوا لا قد أسمعتهم ما يكرهون» [۱۶۱].
به خدا قسم؛ من گاهی این دشمنان خدا را نسبت به خود کم آزارتر از امروز ندیدهام و اگر شما دوست دارید فردا نیز به نزد آنها خواهم رفت، گفتند: خیر آنچه را که آنان خوش نداشتند به گوششان رسانیدی.
علامه شبلی این واقعه را از طبری (جلد ۳، ص ۱۱۸۸) نقل کرده است [۱۶۲].
الله اکبر: اینجا پس از سزای شود ذوق جرم بیشتر!
چه عشق صادق و ایمان کاملی است که هرچند جور و ستم بدانها میرسید و هرچه بیشتر هدف تعذیب و عقوبت قرار میگرفتند، به همان نسبت نیروی جاذبۀ دینی و جوش و خروج آنها افزونتر میشد، سرمستی عشق به مثابهای است که کفار ناهنجار میزنند و پوست صورت را میکنند و حلیه چهره را متغیر میسازند اما بادهنوشان عشق و محبت آن را اصلاً به خاطر نمیآورند. الله، الله، وقتی که عشق صادق باشد در عین حالت ایذأ و تکلیف و درد و اذیت به جای کرب و اذیت، لذت و حلاوت محسوس میشود، همچنین از فرمایش حضرت ابن مسعودس این واقعیت نیز به دست میآید که آن جفاپیشگان ستمکار از این اندازه هم بیشتر و شدیدتر ظلم و ستم روا میداشتند، و به اندازهای اذیتهای شاقه و بسیار شدید میرسانیدند که ظلم و ستم و زد و کوب این نوبت در مقابل نوبتهای گذشته ناچیز و حقیر و اهون به نظر میآمد.
[۱۶۰] صفة الصفوة، ترجمه حضرت عبدالله بن مسعودس. [۱۶۱] سیره حلبیه، ۳۳۲، ج ۱. ابن هشام، ص ۳۳۶، ج ۱. [۱۶۲] سیرة النبی، ص ۲۳۴، ج ۱.