۱۰۸- حضرت عبدالله ذوالبجادینس:
شیخ الاسلام امام ابن حجر/از ابن اسحاق روایت میکند که عبدالله مزنی یتیمی بود که در آغوش عموی خود پرورش یافت و عمویش نسبت به وی کمال لطف و کرم را داشت، ولی چون متوجه شد که وی مسلمان شده است.
«فنزع منه كل شيء أعطاه حتى جرده من ثوبه».
هرچیزی را که به وی داده بود باز پس گرفت حتی لباسهایش را نیز از تن درآورد – بعد از آن به نزد مادر خود آمد مادرش چادری داشت آن را دو تکه کرده به حضرت عبدالله داد وی یک تکهاش را ازار و تکه دیگر را ردأ کرده به تن خود پوشید و صبح زود به خدمت حضرت رسول اکرم صحاضر شد، آن حضرتصفرمود: تو عبدالله ذوالبجادین (صاحب دو چادر) هستی، تو بر دَم دووازۀ من باش – از آن پس حضرت عبداللهس بر باب نبوی اقامت گزید.
روایت این موضوع را علامه ابن جوزی به نقل از ابن سعد، و علامه ابن عبدالبر به نقل از ابن هشام، و شاه معین الدین ندوی به نقل از اسدالغابه نیز در کتب خود آوردهاند [۱۹۱].
[۱۹۱] صفة الصفوة، ص ۲۸۱، ج ۱، استیعاب ذکر حضرت عبدالله، سیرالصحابه، جلد هفتم حالات حضرت عبدالله.