وفاداری مکه و مدینه به سنت پیامبرج
مکه و مدینه همچنان به پیامبر وفا دار است. و این وفاداری به سنت را در چند دههی اخیر بیشتر حفظ کرده است. شاید از این جهت مورد سرزنش قرار گرفته است. مکه و مدینه میخواهند شیوههای دین ورزی همان باشد که از سنت پیامبر فهمیده میشود. سخت ترین انتقادی که بر آنها وارد شده وضعیت گورستان بقیع است. که چرا همه ساخت و سازهای روی آن منهدم شده است. اما هم مکه و هم مدینهبی اعتنا به همه اعتراضات وضعیت بقیع را به گونهیی سرو سامان دادهاند که در زمان پیامبر و صحابه سامان داده شده است. نه آن بقیعی که بعد از صحابه و پیامبر سر و سامان داد شده است. اما این پدیده از طرف عدهیی از مسلمان نماها که علاقه مندی به ایجاد بناهای بزرگ روی قبرها دارند مورد سرزنش و نکوهش مداوم قرار گرفته است. این هر دو شهر بر آن هستند که شیوهی دین ورزی انتخاب کنند که از رفتار پیامبران و یاران او درک کردهاند. انتظاری غیر از این هم از این دو شهر نمیتوان داشت. شاید به همین علت در مقابل پدیدههای نو که به دین منسوب شده مقاومت سر سختانه نشان دادهاند. شاید به همین علت سختترین نقد و نظرها را بر خود پذیرفتهاند. اما هرگز این نقدها را بر نتافتهاند. به وهابی بودن، سختگیر بودن، خشن بودن وبی منطق بودن متهم شدهاند. اما همچنان راه خود را رفتهاند. یکی از پدیدههای جدیدی که ایرانیها قصد افزودن آن در مراسم حج را داشتند تظاهرات است. مکه و مدینه در مقابل آنها به همین دلیل ایستادهگی کردهاند. چون نمیتوانستند این پدیده را منتسب به پیامبر بسازند. از منظر مکه و مدینه در شیوهی دین ورزی پیامبر انجام این گونه راه پیماییهای سیاسی تعریف نشده است. وانگهی جدای از مخالفت این پدیده با شیوه دین ورزی پیامبر این پدیده سبب ایجاد اختلاف بین مسلمانان نیز شده است. چه آنکه این پدیده حین انجام مراسم و شعایر حج صبغهی دینی بخود میگرفت. از طرفی دست دولتها و بنگاههای سیاسی باید از انجام مراسم حج کوتاه گردد. چه آنکه دخالت دولتهای بیرونی به فتنههای بزرگی میانجامید که انتهای آن نا پیدا بود. در یکی از متنهای ایرانی خوانده بودم که اسلام از همه روی زمین اکنون در مدینه غریبتر است. آری، فهمی از اسلام که با شیوهی پیامبر همخوانی ندارد در مدینه خیلی غریب است.