شبی در میقات - سرگذشت سفر حج بیت الله الحرام

فهرست کتاب

حضور در میقات

حضور در میقات

نرم نرمک نورهای دیگری از دور چشمک می‌زند. همه می‌دانند نور مربوط به جده است. طیاره یکسر سفید رنگ است. حجاج همه سفید پوش و احرام بسته‌اند. همه بیتاب هستند و در انتظار. در انتظار ورود به میقات.

اینک در این وقت شب در آستانه‌یی میقاتیم. میقات دروازه‌ی ورود به حرم است. میقات مرزی است که ورود و عبور از آن شرایطی دارد. در این حریم بدون احرام نمی‌توانی وارد شوی و از آن عبور کنی. باید احرام داشته باشی و شرایط احرام را رعایت کنی. حق کسی را پایمال نکنی، ظلم نکنی. حرمت دیگران را نگهداری. موی نکنی و روی نخراشی. رنگ تعلق از خود دور کنی که یکی لباس تو است. حدود و مرزهای آن را رعایت کنی. لباس احرامی که می‌پوشی و فضایی که در آن قرار داری واعظی است بر بنا گوشت. تو را پند و هشدار می‌دهد که حداقل باید در این چند روز زندگی کنی. زندگی کنی و از آن خاطره و خاطراتی با خود داشته باشی. شرایط احرام در واقع همان شرایط زندگی انسانی است. همین است که می‌گویند اگر آدم چند روز زندگی کند سال‌ها خاطره از آن چند روز دارد.

- حجاج محترم، مهمانان گرامی تا دقایقی دیگر مع الخیر از میقات عبور می‌کنیم.

مهماندار اعلان می‌کند.

موجی از احساس در عمق وجود جریان می‌یابد. تو باز هم لبیک الهم لبیک می‌گویی. صدای لبیک فضای درونی طیاره را پر کرده است. کسی حرفی نمی‌زند. آرام و قرار از بین رفته است.

احساس نگفتنی به تو دست می‌دهد. این احساس در سراسر وجود تو جریان دارد. احساسی که نه می‌شود گفت و نه بیان کرد. باید دید و تجربه کرد. در خواست ورود به میقات گویا پیش از این اجابت شده است. چند لحظه بعد اجازه‌ی ورود به میقات داده خواهد شد.

«لَبَّيْكَ اللَّهُمَّ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ لاَ شَرِيكَ لَكَ لَبَّيْكَ، إِنَّ الحَمْدَ وَالنِّعْمَةَ لَكَ وَالمُلْكَ، لاَ شَرِيكَ لَكَ».

صدای لبیک از هر زمانی رسا‌تر است. لبیک‌ها از هر زمان واقعی‌تر. از درون سینه بر می‌آید.

وارد حریمی شده‌یی که از همه عالم متفاوت است. درک همین نقطه به حجاج احساس متفاوتی می‌دهد. درک اینکه امشب به میقاتیم اشک‌ها را مهمان چشم‌های حجاج کرده است. برخی از همراهان سر در گریبان دارند. فضا و احساس حاکم بر سفر در این هنگام بر قلب‌ها، احساس و تصمیم‌ها حکومت می‌کند. بسیاری از حجاج را بر انجام کارهای نیک در آینده مصمم می‌سازد. به میقات آمده‌ایم اما توشه‌یی نیاورده‌ایم. اما مصمم هستیم تا در روزگاری دیگر این توشه را مهیا سازیم. اگر قسمت شود باز هم در چنین شبی و چنین سفری قدم بگذاریم. این توفیق به ما دست خواهد داد تا با توشه بیاییم؟ این را امید داریم.

در این شب و در میقات باید مهمترین سوال‌های زندگی را از خود بپرسیم. براستی برای چی آمده‌ایم و بکجا خواهیم رفت. به میقات آمده‌ایم تا این سوال را از خود بپرسیم. نه بلکه به میقات آمده‌ایم تا برای این سوال پاسخی بیابیم. به میقات آمده‌ایم که برای این سوال‌ها پاسخ‌های مناسب بیابیم. آیا در مقیات حضور می‌یابیم یا از آن عبور می‌کنیم. بسیاری از چشم‌ها به اشک نشسته است. تا آستانه‌ی بریده شدن از همه تعلقات به پیش می‌رویم. یکی از مسایلی که در این سفر همه همراهان نیز به آن اذعان دارند فراموشی دنیایی است که آن را پشت سر گذاشته‌ایم. از لحظه‌یی که سوار طیاره شده‌ایم تشویشی جز انجام ماموریت حج وجود ندارد. نگرانی‌ای جز موفق شدن در این سفر نیست. دقدقه‌یی جز انجام حج ابراهیمی وجود ندارد. این احساس نه تنها به ما دست می‌دهد. بلکه برای همراهانی که بیشتر با دقدقه‌های دنیایی آغشته‌اند نیز تجربه‌یی ارزشمند است. تنها دقدقه‌یی که همین آغاز همراهان را مشوش ساخته است ترس از پایان سفر است. این سفر همانند زندگی است که با همه مشکلاتش باز هم دوستش داریم. در هیچ شرایطی حاضر نیستم آن را پایان دهیم. ترس پایان سفر همانند ترس پایان زندگی است. این ترس زندگی را متاثر می‌سازد. این هراس نیز این سفر و این ماموریت را. همه ترس ما این است که این سفر زود پایان یابد. جرس فریاد بدارد که کاسه و کوزه را بردارید، کفش و کلاه کنید و مهمل‌ها را به بندید. ترس از فریاد جرس امن و عیش را از ما ربوده است.

در انجام پس از عبور از میقات حدود ساعت ۹ به وقت کابل پس از داخل شدن به جده در میدان هوایی به روی زمین می‌نشینیم.

طیاره در باند مخصوص جابجا می‌شود. حرکت شتابزده حجاج برای برداشتن ساک‌ها پیش از توقف طیاره نشانه‌ی تعجیل در پیاده شدن است. حرکت‌های شتابزده مولد‌بی نظمی است. تا توقف کامل و صدور اجازه‌ی خروج چندین بار از سوی مهماندارها حجاج از این کار منع می‌شوند. اما گوش‌ها کمی ناشنوا است. میدان هوایی جده [۴]میدان بزرگی است. همین که طیاره‌یی به زمین می‌نشیند چراغ‌های طیاره‌یی دیگری که در حال نشست است سو سو می‌زند. این میدان هوایی از امکانات بسیار بالایی بهره مند است.

[۴] اسم آن میدان‌هوایی بین المللی ملک عبدالعزیز است. [مصحح]