پایان ماموریت
برای رمی جمرهی سوم از پلههای برقی استفاده میکنیم. گروه خودجوش ما اکنون متفرق شده است. اکثریت شان برای بردن زنان مسنتر به مکه رفتهاند. چرا که بعد از رمی جمره روز سوم مسیرهای حرکت بسیار شلوغ است و نمیتوانند زنان کم توان را بعد از ظهر انتقال دهند. بعد از جابجا کردن زنان در مکه برای انجام جمره روز سوم به منا بر خواهند گشت. ما پیش از اذان ظهر به منطقهی جمرات میرسیم. منتظریم تا فرمان رمی صادر شود. با ختم اذان ظهر فرمان صادر میشود. منطقهی جمرات با همه طبقات و وسعت آن خیلی شلوغتر از روزهای پیشین است. با زحمت زیاد ماموریت نهایی را انجام میدهیم و منطقهی جمرات را ترک میکنیم.
جمرهی روز سوم پایان ماموریت بزرگ حج است و نشانهی موفقیت در ماموریت بزرگ. اما تکمیل ماموریت دقدقه نزدیک شدن زمان وداع با حرم را نیز به وجود میآورد. امن و عیش را میرباید. حجاج را مشوش ساخته است.
موفقیت در انجام آخرین فرمان نیز انرژی بخش و خوشحال کننده است گرچه تداعی کنندهی نزدیک شدن روز وداع است. شکی نیست که چند روز بعد جرس به فریاد خواهد آمد و بر بستن مهمل را فرمان خواهد داد.
منا را به خدای آن میسپاریم. تا روزی دیگر و بهتر و تا حجی دیگر. اما گویا چیزی در آن جا گذاشتهایم. کوله باری از خاطرات خود در منا را میگذاریم و پی سرنوشت خود رهسپار میشویم. روزهای منا روزهای خوبی است. دوستان زیادی در آن جا مییابیم. این پایان حج است. در ایام حج بیشتر زمان را در منا گذراندهایم. روزهای منا روزهای فراموش نشدنی است. در کنار آن روزی در عرفات و شبی در مشعرالحرام فراموش نخواهد شد. یاران منا و عرفات و مزدلفه نیز فراموش نشدنی هستند. این روزها، روزهای زندگی است. وقتی انسان چند روز زندگی میکند نمیتواند خاطرات آن را فراموش کند و به دور بریزد. روزهایی که عظمت حج و قدرت پروردگار مشهود، دیدنی و تماشایی است. روزهایی که تجسم و تمثیل قیامت برای انسان آسان و حس کردنی است. روزهایی که تجسم رفتن و عروج و ترک دنیا را احساس میکند و تصاویری هرچند تاریک و روشن را به چشم سر میبیند. تجربهی روز عرفه نیز یک تجربهی فراموش نشدنی است. مسیر عرفه - مشعرالحرام را که میتوانستیم با یک ساعت پیاده روی طی کنیم با چندین ساعت موتر سواری آمدیم.