عمرههای مکرر
تا شروع مراسم حج هفتهیی باقی مانده است. برخی حجاج از این فرصت برای انجام عمرههای مکرر استفاده میکنند. اما برخی معتقدند که این عمرهها اصل شرعی ندارد. در هر سفر فقط یک عمره باید بجا آورده شود. برخی حجاج با رفتن به مسجد تنعیم/مسجد عائشه در ۶ کیلومتری مسجدالحرام غسل نموده و احرام میبندند، به حرم میآیند، طواف و صفا و مروه میکنند؛ این عمل را عمره نامند.
ما نیز این کار را یکبار انجام میدهیم. وقتی بار دوم قصد اجرای این کار را داریم در مسیر راه با یکی از استادان جامعۀ النبی بر میخوریم (چگونگی ملاقات با او نیز خود داستانی است دیگر) پس از این که هدف خود را به او میفهمانیم او میگوید که این عمره اساسی ندارد. موضوع را با استناد به روش پیامبر و صحابه در حج تشریح و توجیه میکند. تقریبا همهی ما متقاعد میشویم که طواف کردن بهتر است. این کار مطابق سنت پیامبر است. این مرد نمونهی از کسانی است که ایرانیها وهابی شان میخوانند. فقط استناد وی به رفتار پیامبر و حدیث است. گفتگوی ما با این مرد لحظاتی طول میکشد. من محتوای آن را برای دوستان بازگویی میکنم. فرصت خوبی است تا با یک وهابی آنهم مقابل مسجدالحرام گفتگو کنیم. تفاوت چندانی بین درک ما و آنها دیده نمیشود. مصادری که او بر آن تاکید میکند مورد پذیرش ما نیز هست. چه آنکه قرآن و سنت مصدر همهی ما است. درک ما از توحید یکی است. شناخت و احترام ما به صحابه و سلف یکسان است. مرده پرستی، قبر سازی و خرافهپرستی در نزد ما نیز پسندیده نیست. عزا داری، موی کندن و روی خراشیدن نزد ما هم مذموم است. کم و بیش مرزی را که بنام وهابی در ذهن همراهان ما پردازش شده کم اعتبار میشود.
حج ابراهیمی حجی است که پیامبر و صحابه آن را اجرا و بدان امر و راهنمایی کردهاند. اما کسانی که به دنبال خیر بیشتر هستند عمرههای مکرر انجام میدهند. در صورتیکه صحابه چنین کاری انجام ندادهاند. پیامبر نیز بدان توصیه نکرده است ﴿قُلۡ إِن كُنتُمۡ تُحِبُّونَ ٱللَّهَ فَٱتَّبِعُونِي يُحۡبِبۡكُمُ ٱللَّهُ﴾[آل عمران: ۳۱] «بگو: اگر الله را دوست دارید، از من پیروی کنید تا الله شما را دوست بدارد و گناهانتان را ببخشد».