شبی در میقات - سرگذشت سفر حج بیت الله الحرام

فهرست کتاب

مدینه از اوج آسمان

مدینه از اوج آسمان

مدتی است در تاریکی مطلق می‌رویم. نور تاریک و روشن منطقه‌یی از دور سو سو می‌زند. لحظه به لحظه شدت نور و وسعت ساحه تحت پوشش، بیشتر و بیشتر می‌شود. چراغ‌های زرد کنار سرک‌ها بیانگر نقشه‌ی سرک‌ها است. نمای دل انگیزی را از بالا به تصویر کشیده است.

نزدیکتر که می‌شویم در میان پهن دشتی از نور زرد، هاله‌یی از نور سفید می‌درخشد. جلوه‌ی نور سفید در بین انوار زرد جلوه نگفتنی از آن اوج را به نمایش می‌گذارد. طوریکه مهماندار می‌گوید این جا مدینه‌ی منوره است. قسمت سفید رنگ آن مسجدالنبی است. نور سفید ساحه‌یی مستطیل شکل را احاطه کرده است. از همین جا می‌توان شکل هندسی مسجدالنبی را مجسم کرد. پس راه را درست آمده‌ایم و به ترکستان نمی‌رویم. نور مسجدالنبی چنان درخشنده است که از آن جا تا اینجا به چشممان می‌رسد. آسمان پر از ستاره‌های شب و زمین نیز غرق در نور مدینه است.

این از بخت ما در این سفر است که در شب از روی این منطقه عبور می‌کنیم. تا شاهد چنین منظره‌یی باشیم. حجاجی که کنار پنجره‌ها نشسته‌اند در نزدیک شدن به کلکین‌ها رقابت می‌کنند. مدینه در این وقت شب از اوج آسمان جلوه‌یی دارد. حرم پیامبر در قلب شهر مدینه زیبایی شهر را بیشتر کرده است. مسجد النبی بگونه‌ی دل انگیزی نور پردازی شده است. این منظره دقدقه دیدار مسجدالنبی را بیشتر می‌سازد.

مدینه را پشت سر می‌گذاریم. دوباره چشمها را می‌بندم. به آینده می‌روم ۳۰ سال بعد. وقتی که پیری به سراغ ما می‌آید. اگر به حج برویم چگونه خواهیم رفت. شاید نتوانیم با طیاره سفر کنیم وقت‌گیر است. ۵ ساعت زمان زیادی است. سفر الکترونکی است. باید از این جا در إیمیل اتچ شویم و در آنجا دانلود. آیا سفر همین گونه است؟ ناخودآگاه از خطرات سفر می‌هراسم. اگر میل نرسد چه؟ در بین راه تلف می‌شویم. اگر آدرس إیمیل اشتباه نوشته شود چه. شاید به ترکستان برویم. دوباره باید إیمیل بازگردانده شود. باید کسی باشد که دوباره بفرستد. خطرات آن بیشتر از سفر با طیاره است. از رفتن به سفر منصرف می‌شوم. تا سی سال بعد شاید فرجی حاصل می‌شود. نور چراغ‌های مدینه به خاموشی می‌گراید.

صدای تلبیه هم گاهی به خاموشی می‌گراید. می‌دانیم که به جده نزدیک هستیم و منتظر خبر.

- ما فرود تدریجی را آغاز کرده‌ایم. دقایقی دیگر مع الخیر به میدان هوایی بین المللی جده نشست خواهیم کرد. لطفا ...

خبری که منتظرش بودیم رسید. این را مهماندار خبر می‌دهد. مدتی طول می‌کشد تا ارتفاع کم شود. هنوز فاصله‌ی افقی با میدان جده زیاد است. دامن سیاه تاریکی خیمه ضخیم خود را بار دگر بر افق تا افق و کران تا کران دشت‌ها و کوه‌های مسیر راه گسترانده است.