حج و توحید
توحید در جایگاه مهتمرین اصل دینی، مهمترین ضرورت بشر امروزی است.
انسان هیچگاه به اندازهی امروز نیازمند درک درستی از توحید نبوده است. بشر سرگردان امروزی بیش از هرچیز نیازمند فهم توحید است. در گذشته اگر مظاهر شرک آشکار و بدیهی بود امروز این مظاهر در تودهی از ابهامات مخفی مانده است. بسیاری از عبادتها، خیلی از درخواستها، رازها و نیازها و استعانتها در عین اینکه صواب پنداشته میشود ممکن است آلوده به رنگهایی از شرک و خرافه باشد. انسان هنوز نتوانسته است خود را از رنگ تعلق شرک آزاد سازد. در واقع امروز و این قرن، قرن شناخت درست خدا است. بدون شک نوع درک ما از توحید بر نوع زندگی نیز تاثیر دارد. همین اکنون برخی از ما به دلیل درکهای متفاوت بخشی از ثروت خود را صرف پدیدههایی میکنیم که معلوم نیست برای آن ثوابی نوشتهاند یا نه یا حتی گناهی. رنگ شرک دارد یا توحید محض است. خرافهگرایی است یا حقیقت روشن. آباد کردن قبرها چه از نزدیکان و چه از افراد بزرگ و مشهور نیز از همین جمله است. برای انسان کنونی وقت نیز از مسایل پر بها است. برخی از مسلمان نماها وقت زیادی را صرف مسایل مرگ و میر افراد و اقوام و یا بزرگان میسازند.
از مراسم فاتحه گرفته تا یاد بودها و ختمهای طولانی گرفته تا عزاداریهای چندین روزه در ضمن همین پدیده اتفاق میافتد. برای اینها ثواب و یا مزیت متصور است یا آلوده با گناهی ناپیدا است. این پدیدهها در حوزهی فردی است. در حوزههای جمعی نیز پرداختن به قبور بزرگان و ساخت و ساز و اعمار آنها خالی از خرافه گرایی نبوده است. در کنار قبر و مزار برخی از بزرگان دین کارهای عجیبی صورت میگیرد. بیشتر با خرافهگری تطابق دارد تا اصل شرعی. مسجد جایی است که کمتر میتوان در آن به تولید خرافه پرداخت. اما این مزارات جای چنین چیزی است. نباید فراموش کرد که تنها مرکز دینی از نظر پیامبر و صحابه مسجد است. یعنی خانهی خدا است که باید در آن به عبادت پرداخت. عبادی قرار دادن سایر اماکن همخوانی با توحید ندارد. چون شائبهی عبادت برای غیر خدا پیش میآید. وقتی خانه، خانه خدا نیست محل عبادت دایمی نیز نیست. بدون شک شیطان بیش از هر چیز روی توحید کار و برنامهریزی میکند. چه آنکه بزرگترین گناه و گمراهی شرک است. برای اینکه این انسان راه درست را باز یابد و تنها در آن مسیر گام زند، پیروی از پیامبر جو صحابه شتنها گزینه است.
مسألهی قبر پرستی اکنون در کشور ما نیز مساله جدی شده است. چه آنکه برای ترویج خرافه پرستی از طرف ایران برخی مقابر در افغانستان آباد و مردم بهسوی انجام اعمال خرافی کشانده میشوند.
وقتی انسان به درستی توحید را درک نکند و رابطهی توحیدی درستی با خدا بر قرار نسازد، وقتی انسان در فهم توحید و بنا سازی رابطه استوار توحیدی به کژراهه برود، مسایل دیگر فرع بر این است. تا ثریا دیوار کج میرود اگر خشت اول کج باشد.
از طرفی دیگر نوع رابطه انسان و دین با توحید و چگونگی رابطه آن با شرک و خرافات تعیین کننده میزان گسترش و پذیرش دین در اقشار با سواد جوامع است. دینی مملو از خرافات و شرکیات نمیتواند مورد استقبال این اقشار و دنیای مدرن واقع شود. در واقع چنین شیوهیی کم رهرو خواهد ماند. وقتی آخرین فلق بت پرستی در عربستان از بین رفت بدون شک یکی از علتهایی که دین اسلام به سرعت گسترش یافت نوع نگرش آن به توحید بود. در بین مسلمانان مذاهبی که نتوانستند رابطه درستی با توحید بر قرار سازند و شیوه دین ورزی خود را با انواع خرافات آمخیتهاند مورد استقبال عموم و بخصوص قشر تحصیل کرده آن قرار نگرفتند.
میبینید که اکثر دانشمندان مسلمان اعم از مفسر و محدث و مورخ و ادیب و غیره به شیوهها، مذاهب، روشهای از دین ورزی تعلق دارند که رابطه توحیدی استواری بین خدا و بنده در آن برقرار است. بنای کعبه بنای توحیدی است. کعبه از ابتدای بنای خویش با مساله توحید سر و سری داشته است. کعبه برای گسترش توحید بر پا شده است. ابراهیم سمبل مبارزه با شرکت و خرافه پرستی است. گرچه بعدها درون کعبه با شرک مطلق در آمیخت. سپس وقتی بعد از قرنها پیامبر جمعبوث میشود یکی از دقدقههای بزرگ آن حضرت پاک کردن کعبه از بتها بوده است. اما باید گفت نام بت و شکل ظاهری آن چندان تفاوتی نمیکند. چه این بت قبری باشد و چه مجسمهیی انسانی. یاری خواستن از هر دو شرک است. چه هر دو خدا نیستند و غیر خدایند.