شبی در میقات - سرگذشت سفر حج بیت الله الحرام

فهرست کتاب

زمزمه‌های شیطانی

زمزمه‌های شیطانی

گرچه شیطان توسط ملیونها نفر رمی می‌شود اما نا امید نمی‌شود. دوباره سعی می‌کند خود را در دلها جای دهد. وقتی در مکه هستیم زمزمه‌های شیطانی شنیده می‌شود که امام‌های مسجدالحرام وهابی هستند. این موضوع از آن جهت اهمیت دارد که گاهی زمزمه‌های شیطانی مردم را از نماز خواندن در مسجدالحرام به امامت ائمه‌ی حرم منع می‌کنند. پشت سر این زمزمه‌های شیطانی انگیزه‌های سیاسی برای بازداشتن مردم از نماز در جایی است که هر رکعت نماز آن صد هزار برابر مساجد دیگر است.

بدون شک این زمزمه‌ها شیطانی است. برخی از گروه‌های ایرانی که باورهای آن‌ها در حرمین برتافته نشده پشت سر این زمزمه‌ها قرار دارند. باید توجه داشت که شیوه‌ی دین ورزی اسلامی با شیوه دین ورزی ایرانی که اصلا معلوم نیست چه شیوه است تفاوت بسیاری دارد. در ایران هر روز به نام دین پدیده‌ی رایج می‌شود. هر از چندی یکی بر می‌خیزد که من نائب مهدی هستم مهدی را ملاقات کرده‌ام و گفته ظهور نزدیک است. شما چنین و چنان کنید. شیوه‌های جدید دین ورزی در ایران احداث می‌شود. هر از چندی یکی ادعا می‌کند که من مهدی را در خواب دیده‌ام و چنین و چنان گفته است. هر از چندی یکی خود را نائب امام زمان (مهدی مزعوم) می‌خواند. گویا اصلا پیامبر، پیامبر آخر زمان نیست. گویا این دین تکمیل نشده است. هنوز هم بر آن افزوده می‌شود و یا از آن کم. هر از چندی پدیده‌یی مقدس می‌شود. روزی دیواری که توسط نم به جا مانده از ناودان نقشی در آن نشسته است، روزی چاه فاضلابی در قم، روز سگی که به قبر رضا رفته است. حتی گروه‌هایی از ایران به پخش و نشر خرافات در افغانستان نیز کمر بسته‌اند. هر از چندی زیارتی را آباد می‌کنند و توجه مردم را به آن جلب می‌کنند. در این مناطق به مرور نام خدا برداشته و نام‌های دیگری یعنی صاحبان مقابر یاد آوری و ذکر آن جایگزین یاد خدا می‌شود.

در ایران بین سیاست‌های قدرت طلبانه و دین و مذهب تناسب مستقیمی وجود دارد. دیانت شان عین سیاست است. به عبارتی دیانت شان همان سیاست شان است. وقتی که سیاست شان تقاضا می‌کند که کسی کشته شود، کشته می‌شود و حتی بدون جنازه دفع می‌گردد. مراجع دینی شان هم آن را تائید می‌کنند. اطاعت از ولایت فقیه اطاعت خدا دانسته می‌شود. انکار ولایت انکار خدا. در حالیکه از دید بسیاری این اندیشه‌ی خرافی و مشرکانه و چاپلوسانه است. از دید ما نیز مقرون به صواب نیست.

قضاوت‌های ما از ایران متکی به مشاهدات و شناخت است. شناخت گسترده‌یی از دیانت، سیاست و اخلاق و کردار آن‌ها در افغانستان وجود دارد. آنچه در باره‌ی ایران گفتیم بر مبنای همین شناخت گسترده است.

ایرانی‌ها در دروغ پردازی رسانه‌یی چه صوتی و چه تصویری یا نوشتاری مهارت خاصی دارند. شاید رسانه در ایران در کمترین میزان از اعتماد قرار دارد. شاید بیشترین کارکرد رسانه در ایران رساندن اطلاعات به صورت سریع باشد. اما جهت اطمینان از درستی موضوع باید این اخبار را از طریق رسانه‌های دیگر محک صدق و کذب زد. این در حالی است که مردم ایران به دلیل در اختیار دولت بودن رسانه‌های صوتی و تصویری دسترسی به منابع آزاد ندارند. از گذشته‌ی دور یکی از رادیوهای که از طریق ایران برای افغانستان برنامه پخش می‌کرد رادیو دری بود که در افغانستان به رادیو دروغ مشهور شده بود.

طبیعی است که برای ما باور همه آنچه ایرانی‌ها بر زبان می‌راندند سخت است. این بی‌باوری ما به دلیل این نیست که ایران نام وهابی را دستاویز برای ظلم و ستم بر اهل سنت قرار داده است. به این علت هم نیست که روافض مساجدی که ذکر خدا در آن صورت می‌گیرد را تخریب می‌کنند تا بجای آن حسینه‌یی بسازند که ذکر حسین و ابوالفضل در آن صورت می‌گیرد. این‌ها بجای خود. اما عدم خوش‌بینی ما از آن جهت است که دین‌ورزی در ایران آمیخته با سیاست است. بلکه سیاستی که در آن مقام و منصب وجود دارد. نه سیاستی سالم. سیاستی که در آن نفع و ضرر شخصی وجود دارد. در آن رقابت‌های منفی برای رسیدن به قدرت وجود دارد. سیاستی که با کشاندن مذهب در کنار خود دست به کار‌های ناشایست می‌زند. سیاستی که در آن ولی فقیه قایم مقام خود را بر نمی‌تابد. رقابت‌های سیاسی معطوف به قدرت در ایران از همه دنیا شدید‌تر بوده است. به همین دلیل در ایران شخص اول وقتی احساس نافرمانی یا رقابت در قدرت خویش می‌کند شخص دوم را هم بر نمی‌تابد.

کسی که روزی قایم مقام رهبری و آیت حق است و صاحب فرمان روز دیگر از پیروان شیطان می‌شود و در حصر [۸]. رهبری نیز که نماینده‌ی برحق امام زمان است وقتی با گروهی مخالف می‌شود از دید آن‌ها ظالم و ستمگر و شیطان می‌شود. این حکومت دینی-سیاسی ایران است. مبتنی بر آموزه‌هایی است که بجای رشد در درون محیط‌های آزاد در محیطهای عقده‌یی رشد و پرورش یافته است.

این عملکرد‌ها ناشی از آموزه‌هایی است که ریشه در عقده دارد. در محیط‌های عقده‌یی و زیرزمینی ایجاد و رشده داده شده است. ایران با هر که از لحاظ سیاسی مشکل دارد از لحاظ دینی و مذهبی نیز مشکل دارد. وقتی مشکل سیاسی شدت می‌یابد مشکل مذهبی به گونه‌ی تصاعدی تشدید می‌شود. این‌ها پدیده‌هایی است که خواسته و نخواسته قضاوت ما را در باره‌ی ایران متأثر خواهد ساخت.

قضاوت ما در باره‌ی ایران خالی از شناخت و پیش‌زمینه نیست.

[۸] چنانکه منتظری که نائب خمینی و جانشین او بود،‌ بر بنای بازی‌های سیاسی مبغوض او شد و تا دمِ مرگ منفور رژیم آخوندی باقی ماند. [مصحح]