سُورَةُ الشُّعَرَاءِ
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ طسٓمٓ ١ تِلۡكَ ءَايَٰتُ ٱلۡكِتَٰبِ ٱلۡمُبِينِ ٢ لَعَلَّكَ بَٰخِعٞ نَّفۡسَكَ أَلَّا يَكُونُواْ مُؤۡمِنِينَ ٣ إِن نَّشَأۡ نُنَزِّلۡ عَلَيۡهِم مِّنَ ٱلسَّمَآءِ ءَايَةٗ فَظَلَّتۡ أَعۡنَٰقُهُمۡ لَهَا خَٰضِعِينَ ٤ وَمَا يَأۡتِيهِم مِّن ذِكۡرٖ مِّنَ ٱلرَّحۡمَٰنِ مُحۡدَثٍ إِلَّا كَانُواْ عَنۡهُ مُعۡرِضِينَ ٥ فَقَدۡ كَذَّبُواْ فَسَيَأۡتِيهِمۡ أَنۢبَٰٓؤُاْ مَا كَانُواْ بِهِۦ يَسۡتَهۡزِءُونَ ٦ أَوَ لَمۡ يَرَوۡاْ إِلَى ٱلۡأَرۡضِ كَمۡ أَنۢبَتۡنَا فِيهَا مِن كُلِّ زَوۡجٖ كَرِيمٍ ٧ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَةٗۖ وَمَا كَانَ أَكۡثَرُهُم مُّؤۡمِنِينَ ٨ وَإِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلرَّحِيمُ ٩ وَإِذۡ نَادَىٰ رَبُّكَ مُوسَىٰٓ أَنِ ٱئۡتِ ٱلۡقَوۡمَ ٱلظَّٰلِمِينَ ١٠ قَوۡمَ فِرۡعَوۡنَۚ أَلَا يَتَّقُونَ ١١ قَالَ رَبِّ إِنِّيٓ أَخَافُ أَن يُكَذِّبُونِ ١٢ وَيَضِيقُ صَدۡرِي وَلَا يَنطَلِقُ لِسَانِي فَأَرۡسِلۡ إِلَىٰ هَٰرُونَ ١٣ وَلَهُمۡ عَلَيَّ ذَنۢبٞ فَأَخَافُ أَن يَقۡتُلُونِ ١٤ قَالَ كَلَّاۖ فَٱذۡهَبَا بَِٔايَٰتِنَآۖ إِنَّا مَعَكُم مُّسۡتَمِعُونَ ١٥ فَأۡتِيَا فِرۡعَوۡنَ فَقُولَآ إِنَّا رَسُولُ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ١٦ أَنۡ أَرۡسِلۡ مَعَنَا بَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ ١٧ قَالَ أَلَمۡ نُرَبِّكَ فِينَا وَلِيدٗا وَلَبِثۡتَ فِينَا مِنۡ عُمُرِكَ سِنِينَ ١٨ وَفَعَلۡتَ فَعۡلَتَكَ ٱلَّتِي فَعَلۡتَ وَأَنتَ مِنَ ٱلۡكَٰفِرِينَ ١٩
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
طا. سین. میم ﴿۱﴾. این است آیات کتاب روشن ﴿۲﴾شاید تو خود را تلف کنی که چرا آنان مؤمن نمیگردند﴿۳﴾اگر بخواهیم از آسمان آیهای بر ایشان نازل میکنیم که گردنهایشان برای آن خاضع شود ﴿۴﴾و تذکر تازهای از خدای رحمن سویشان نیامد مگر آنکه از آن روگردان بودند ﴿۵﴾محققا به تکذیب پرداختند بزودی خبرهای چیزی که به آن استهزاء میکردهاند به ایشان خواهد رسید ﴿۶﴾آیا به زمین نظر نکردند که چه گیاهان جفت ارجمندی در آن رویاندیم ﴿۷﴾محققا در این خلقت نشانهای است ولی بیشترشان مؤمن نشدند ﴿۸﴾و محققا پروردگارت فقط او عزیر رحیم است ﴿۹﴾و چون پروردگارت موسی را ندا کرد که برو بسوی گروه ستمگران ﴿۱۰﴾گروه فرعون که چرا نمیترسد ﴿۱۱﴾موسی گفت: پروردگارا من میترسم که تکذیبم کنند﴿۱۲﴾و سینهام تنگ شود و زبانم روان نگردد، پس هارون را رسالت ده ﴿۱۳﴾و برای فرعونیان برگردن من گناهی است پس میترسم که مرا بکشند ﴿۱۴﴾خدا فرمود: نه چنین است (هرگز ترا نمیکشند) پس آیات مرا ببرید که ما با شمائیم میشنویم ﴿۱۵﴾نزد فرعون بروید و بگوئید ما فرستادۀ پروردگار جهانیانیم ﴿۱۶﴾که بنی اسرائیل را آزاد کن و با ما بفرست ﴿۱۷﴾فرعون گفت: آیا ما تو را در کودکی نزد خودمان پرورش ندادیم و سالها از عمرت را میان ما بسر نبردی؟ ﴿۱۸﴾و کاری را که خواستی انجام دادی در حالی که تو از کفرانکنندگان بودی ﴿۱۹﴾
﴿قَالَ فَعَلۡتُهَآ إِذٗا وَأَنَا۠ مِنَ ٱلضَّآلِّينَ ٢٠ فَفَرَرۡتُ مِنكُمۡ لَمَّا خِفۡتُكُمۡ فَوَهَبَ لِي رَبِّي حُكۡمٗا وَجَعَلَنِي مِنَ ٱلۡمُرۡسَلِينَ ٢١ وَتِلۡكَ نِعۡمَةٞ تَمُنُّهَا عَلَيَّ أَنۡ عَبَّدتَّ بَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ ٢٢ قَالَ فِرۡعَوۡنُ وَمَا رَبُّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ٢٣ قَالَ رَبُّ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَمَا بَيۡنَهُمَآۖ إِن كُنتُم مُّوقِنِينَ ٢٤ قَالَ لِمَنۡ حَوۡلَهُۥٓ أَلَا تَسۡتَمِعُونَ ٢٥ قَالَ رَبُّكُمۡ وَرَبُّ ءَابَآئِكُمُ ٱلۡأَوَّلِينَ ٢٦ قَالَ إِنَّ رَسُولَكُمُ ٱلَّذِيٓ أُرۡسِلَ إِلَيۡكُمۡ لَمَجۡنُونٞ ٢٧ قَالَ رَبُّ ٱلۡمَشۡرِقِ وَٱلۡمَغۡرِبِ وَمَا بَيۡنَهُمَآۖ إِن كُنتُمۡ تَعۡقِلُونَ ٢٨ قَالَ لَئِنِ ٱتَّخَذۡتَ إِلَٰهًا غَيۡرِي لَأَجۡعَلَنَّكَ مِنَ ٱلۡمَسۡجُونِينَ ٢٩ قَالَ أَوَلَوۡ جِئۡتُكَ بِشَيۡءٖ مُّبِينٖ ٣٠ قَالَ فَأۡتِ بِهِۦٓ إِن كُنتَ مِنَ ٱلصَّٰدِقِينَ ٣١ فَأَلۡقَىٰ عَصَاهُ فَإِذَا هِيَ ثُعۡبَانٞ مُّبِينٞ ٣٢ وَنَزَعَ يَدَهُۥ فَإِذَا هِيَ بَيۡضَآءُ لِلنَّٰظِرِينَ ٣٣ قَالَ لِلۡمَلَإِ حَوۡلَهُۥٓ إِنَّ هَٰذَا لَسَٰحِرٌ عَلِيمٞ ٣٤ يُرِيدُ أَن يُخۡرِجَكُم مِّنۡ أَرۡضِكُم بِسِحۡرِهِۦ فَمَاذَا تَأۡمُرُونَ ٣٥ قَالُوٓاْ أَرۡجِهۡ وَأَخَاهُ وَٱبۡعَثۡ فِي ٱلۡمَدَآئِنِ حَٰشِرِينَ ٣٦ يَأۡتُوكَ بِكُلِّ سَحَّارٍ عَلِيمٖ ٣٧ فَجُمِعَ ٱلسَّحَرَةُ لِمِيقَٰتِ يَوۡمٖ مَّعۡلُومٖ ٣٨ وَقِيلَ لِلنَّاسِ هَلۡ أَنتُم مُّجۡتَمِعُونَ ٣٩ ﴾
موسی گفت: آن کار را هنگامی کردم که من از گمراهان بودم ﴿۲۰﴾و چون از شما ترسیدم فرار کردم پس پروردگارم فرمانم عطا کرد و مرا از پیغمبران قرار داد﴿۲۱﴾و این نعمتی است که تو بر من منت مىنهی که بنی اسرائیل را به بندگی گرفتهای ﴿۲۲﴾فرعون گفت: پروردگار جهانیان چه باشد؟ ﴿۲۳﴾موسی گفت: پروردگار آسمانها و زمین و آنچه میان آنهاست اگر اهل یقین باشید ﴿۲۴﴾فرعون به اطرافیانش گفت: آیا نمیشنوید ﴿۲۵﴾موسی گفت: پروردگار شما و پروردگار پدران گذشتۀ شما ﴿۲۶﴾فرعون گفت: حقیقتا رسولی که به سوی شما فرستاده شده دیوانه است ﴿۲۷﴾موسی گفت: پروردگار مشرق و مغرب و آنچه میان آنهاست اگر عقل میدارید ﴿۲۸﴾فرعون گفت: اگر خدائی غیر من بگیری از زندانیان قرارت میدهم ﴿۲۹﴾موسی گفت: و اگر چه برایت معجزۀ روشنی بیاورم﴿۳۰﴾فرعون گفت: بیاور آن را اگر از راستگویانی ﴿۳۱﴾پس موسی عصای خود را انداخت که ناگهان اژدهائی آشکار گشت ﴿۳۲﴾و دست خود را بیرون آورد که ناگهان برای بینندگان سفید مینمود ﴿۳۳﴾فرعون به بزرگان اطراف خود گفت: بیگمان این ساحری دانا است ﴿۳۴﴾میخواهد شما را به جادوی خود از سرزمینتان بیرون کند بنابراین چه نظر میدهید؟ ﴿۳۵﴾گفتند: وی را با برادرش نگهدار و مأمورین جمعآوری را به شهرها بفرست ﴿۳۶﴾که همۀ ساحران دانشمند را نزد تو آرند ﴿۳۷﴾پس ساحران برای موعد روز معین جمع شدند ﴿۳۸﴾و به مردم گفته شد آیا شما نیز مجتمع میشوید ﴿۳۹﴾
﴿ لَعَلَّنَا نَتَّبِعُ ٱلسَّحَرَةَ إِن كَانُواْ هُمُ ٱلۡغَٰلِبِينَ ٤٠ فَلَمَّا جَآءَ ٱلسَّحَرَةُ قَالُواْ لِفِرۡعَوۡنَ أَئِنَّ لَنَا لَأَجۡرًا إِن كُنَّا نَحۡنُ ٱلۡغَٰلِبِينَ ٤١ قَالَ نَعَمۡ وَإِنَّكُمۡ إِذٗا لَّمِنَ ٱلۡمُقَرَّبِينَ ٤٢ قَالَ لَهُم مُّوسَىٰٓ أَلۡقُواْ مَآ أَنتُم مُّلۡقُونَ ٤٣ فَأَلۡقَوۡاْ حِبَالَهُمۡ وَعِصِيَّهُمۡ وَقَالُواْ بِعِزَّةِ فِرۡعَوۡنَ إِنَّا لَنَحۡنُ ٱلۡغَٰلِبُونَ ٤٤ فَأَلۡقَىٰ مُوسَىٰ عَصَاهُ فَإِذَا هِيَ تَلۡقَفُ مَا يَأۡفِكُونَ ٤٥ فَأُلۡقِيَ ٱلسَّحَرَةُ سَٰجِدِينَ ٤٦ قَالُوٓاْ ءَامَنَّا بِرَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ٤٧ رَبِّ مُوسَىٰ وَهَٰرُونَ ٤٨ قَالَ ءَامَنتُمۡ لَهُۥ قَبۡلَ أَنۡ ءَاذَنَ لَكُمۡۖ إِنَّهُۥ لَكَبِيرُكُمُ ٱلَّذِي عَلَّمَكُمُ ٱلسِّحۡرَ فَلَسَوۡفَ تَعۡلَمُونَۚ لَأُقَطِّعَنَّ أَيۡدِيَكُمۡ وَأَرۡجُلَكُم مِّنۡ خِلَٰفٖ وَلَأُصَلِّبَنَّكُمۡ أَجۡمَعِينَ ٤٩ قَالُواْ لَا ضَيۡرَۖ إِنَّآ إِلَىٰ رَبِّنَا مُنقَلِبُونَ ٥٠ إِنَّا نَطۡمَعُ أَن يَغۡفِرَ لَنَا رَبُّنَا خَطَٰيَٰنَآ أَن كُنَّآ أَوَّلَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ ٥١ ۞وَأَوۡحَيۡنَآ إِلَىٰ مُوسَىٰٓ أَنۡ أَسۡرِ بِعِبَادِيٓ إِنَّكُم مُّتَّبَعُونَ ٥٢ فَأَرۡسَلَ فِرۡعَوۡنُ فِي ٱلۡمَدَآئِنِ حَٰشِرِينَ ٥٣ إِنَّ هَٰٓؤُلَآءِ لَشِرۡذِمَةٞ قَلِيلُونَ ٥٤ وَإِنَّهُمۡ لَنَا لَغَآئِظُونَ ٥٥ وَإِنَّا لَجَمِيعٌ حَٰذِرُونَ ٥٦ فَأَخۡرَجۡنَٰهُم مِّن جَنَّٰتٖ وَعُيُونٖ ٥٧ وَكُنُوزٖ وَمَقَامٖ كَرِيمٖ ٥٨ كَذَٰلِكَۖ وَأَوۡرَثۡنَٰهَا بَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ ٥٩ فَأَتۡبَعُوهُم مُّشۡرِقِينَ ٦٠ ﴾
تا اگر ساحران غالب آمدند ما آنان را پیروی کنیم ﴿۴۰﴾و چون ساحران نزد فرعون آمدند به او گفتند: آیا برای ما مزدی است اگر ما چیره گشتیم ﴿۴۱﴾فرعون گفت: آری و محققا در این صورت شما از مقربان خواهید بود ﴿۴۲﴾ترجمه: موسی به ایشان گفت: آنچه افکندنی هست بیفکنید ﴿۴۳﴾پس ریسمانها و عصاهای خو را افکنده و گفتند: قسم به عزت فرعون که ما غلبه یافتگانیم ﴿۴۴﴾پس بدون فاصله موسی عصای خود را افکند که ناگهان آنچه را ساحران ساخته بودند فرو برد ﴿۴۵﴾پس ساحران به سجده افتادند ﴿۴۶﴾گفتند: به پروردگار جهانیان ایمان آوردیم ﴿۴۷﴾پروردگار موسی و هارون ﴿۴۸﴾فرعون گفت: پیش از آنکه دستورتان بدهم به او ایمان آوردید! محققا او بزرگ شماست که به شما سحر آموخته بهمین زودی خواهید دانست، البته بدون شک دستها و پاهایتان را بعکس یکدیگر میبرم و بیشک همگیتان را به دار میآویزم ﴿۴۹﴾گفتند: ضرر ندارد زیرا ما به سوی پروردگامان بر میگردیم ﴿۵۰﴾براستی ما طمع داریم که پروردگارمان برای ما خطاهای ما را بیامرزد که ما اولین مؤمنان بوده باشیم ﴿۵۱﴾و به سوی موسی وحی نمودیم که بندگان مرا شبانه سیر بده زیرا شما تعقیب خواهید شد ﴿۵۲﴾و فرعون مأمورین جمعآوری به شهرها فرستاد ﴿۵۳﴾که موسی و اتباعش گروهی اندکند ﴿۵۴﴾و ایشان موجب خشم ما هستند ﴿۵۵﴾و محققا ما همگی مسلح و آمادهایم ﴿۵۶﴾پس ایشان را از بوستانها و چشمهسارها بیرون راندیم ﴿۵۷﴾و از گنجها و جاهای ارجمند خارج ساختیم ﴿۵۸﴾و این چنین آنها را به بنی اسرائیل به ارث دادیم ﴿۵۹﴾پس در حال دمیدن آفتاب ایشان را تعقیب کردند ﴿۶۰﴾.
﴿ فَلَمَّا تَرَٰٓءَا ٱلۡجَمۡعَانِ قَالَ أَصۡحَٰبُ مُوسَىٰٓ إِنَّا لَمُدۡرَكُونَ ٦١ قَالَ كَلَّآۖ إِنَّ مَعِيَ رَبِّي سَيَهۡدِينِ ٦٢ فَأَوۡحَيۡنَآ إِلَىٰ مُوسَىٰٓ أَنِ ٱضۡرِب بِّعَصَاكَ ٱلۡبَحۡرَۖ فَٱنفَلَقَ فَكَانَ كُلُّ فِرۡقٖ كَٱلطَّوۡدِ ٱلۡعَظِيمِ ٦٣ وَأَزۡلَفۡنَا ثَمَّ ٱلۡأٓخَرِينَ ٦٤ وَأَنجَيۡنَا مُوسَىٰ وَمَن مَّعَهُۥٓ أَجۡمَعِينَ ٦٥ ثُمَّ أَغۡرَقۡنَا ٱلۡأٓخَرِينَ ٦٦ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَةٗۖ وَمَا كَانَ أَكۡثَرُهُم مُّؤۡمِنِينَ ٦٧ وَإِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلرَّحِيمُ ٦٨ وَٱتۡلُ عَلَيۡهِمۡ نَبَأَ إِبۡرَٰهِيمَ ٦٩ إِذۡ قَالَ لِأَبِيهِ وَقَوۡمِهِۦ مَا تَعۡبُدُونَ ٧٠ قَالُواْ نَعۡبُدُ أَصۡنَامٗا فَنَظَلُّ لَهَا عَٰكِفِينَ ٧١ قَالَ هَلۡ يَسۡمَعُونَكُمۡ إِذۡ تَدۡعُونَ ٧٢ أَوۡ يَنفَعُونَكُمۡ أَوۡ يَضُرُّونَ ٧٣ قَالُواْ بَلۡ وَجَدۡنَآ ءَابَآءَنَا كَذَٰلِكَ يَفۡعَلُونَ ٧٤ قَالَ أَفَرَءَيۡتُم مَّا كُنتُمۡ تَعۡبُدُونَ ٧٥ أَنتُمۡ وَءَابَآؤُكُمُ ٱلۡأَقۡدَمُونَ ٧٦ فَإِنَّهُمۡ عَدُوّٞ لِّيٓ إِلَّا رَبَّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ٧٧ ٱلَّذِي خَلَقَنِي فَهُوَ يَهۡدِينِ ٧٨ وَٱلَّذِي هُوَ يُطۡعِمُنِي وَيَسۡقِينِ ٧٩ وَإِذَا مَرِضۡتُ فَهُوَ يَشۡفِينِ ٨٠ وَٱلَّذِي يُمِيتُنِي ثُمَّ يُحۡيِينِ ٨١ وَٱلَّذِيٓ أَطۡمَعُ أَن يَغۡفِرَ لِي خَطِيَٓٔتِي يَوۡمَ ٱلدِّينِ ٨٢ رَبِّ هَبۡ لِي حُكۡمٗا وَأَلۡحِقۡنِي بِٱلصَّٰلِحِينَ ٨٣ ﴾
چون دو جماعت یکدیگر را بدیدند اصحاب موسی گفتند: بیگمان دستگیر خواهیم شد ﴿۶۱﴾موسی گفت: نه چنین است زیرا پروردگارم با من عنایت دارد و مرا رهبری خواهد کرد ﴿۶۲﴾پس به موسی وحی کردیم که عصایت را به دریا بزن پس بشکافت، پس هر قسمتی از آب چون کوه بزرگی شد ﴿۶۳﴾و دیگران را به آنجا نزدیک گردانیدیم ﴿۶۴﴾و موسی و هر که را با او بود همگی را نجات دادیم ﴿۶۵﴾سپس دیگران را غرق نمودیم ﴿۶۶﴾براستی که در این عبرت و نشانۀ قدرتی است و بیشترشان ایمان آورنده نبودند ﴿۶۷﴾و براستی که پروردگارت محققا او عزیز رحیم است ﴿۶۸﴾و بر ایشان خبر ابراهیم را تلاوت کن ﴿۶۹﴾هنگامی که به پدرش و قومش گفت: چه میپرستید؟ ﴿۷۰﴾گفتند: بتهائی را میپرستیم و پیوسته برای عبادت آنها معتکفیم ﴿۷۱﴾گفت: آیا ندای شما را میشنوند وقتی که آنها را میخوانید ﴿۷۲﴾و یا سود و زیانی برای شما دارند ﴿۷۳﴾گفتند: نه بلکه پدران خود را دیدهایم که چنین میکردند ﴿۷۴﴾گفت: آیا توجه داشتهاید که چه چیز را میپرستیدهاید ﴿۷۵﴾شما و پدران گذشتۀ شما ﴿۷۶﴾که محققا آنان دشمن منند جز پروردگار جهانیان ﴿۷۷﴾آن که مرا آفریده پس او مرا رهبری میکند ﴿۷۸﴾و آنکه او مرا اطعام میکند و سیرابم میکند ﴿۷۹﴾و چون بیمار شوم او مرا شفا میدهد ﴿۸۰﴾و آن که مرا میمیراند، سپس مرا زنده میکند ﴿۸۱﴾و آنکه طمع دارم روز جزاء خطای مرا برای من بیامرزد ﴿۸۲﴾پروردگارا مرا حکمی عطا کن و قرین شایستگان نما ﴿۸۳﴾
﴿وَٱجۡعَل لِّي لِسَانَ صِدۡقٖ فِي ٱلۡأٓخِرِينَ ٨٤وَٱجۡعَلۡنِي مِن وَرَثَةِ جَنَّةِ ٱلنَّعِيمِ ٨٥ وَٱغۡفِرۡ لِأَبِيٓ إِنَّهُۥ كَانَ مِنَ ٱلضَّآلِّينَ ٨٦ وَلَا تُخۡزِنِي يَوۡمَ يُبۡعَثُونَ ٨٧ يَوۡمَ لَا يَنفَعُ مَالٞ وَلَا بَنُونَ ٨٨ إِلَّا مَنۡ أَتَى ٱللَّهَ بِقَلۡبٖ سَلِيمٖ ٨٩ وَأُزۡلِفَتِ ٱلۡجَنَّةُ لِلۡمُتَّقِينَ ٩٠ وَبُرِّزَتِ ٱلۡجَحِيمُ لِلۡغَاوِينَ ٩١ وَقِيلَ لَهُمۡ أَيۡنَ مَا كُنتُمۡ تَعۡبُدُونَ ٩٢ مِن دُونِ ٱللَّهِ هَلۡ يَنصُرُونَكُمۡ أَوۡ يَنتَصِرُونَ ٩٣ فَكُبۡكِبُواْ فِيهَا هُمۡ وَٱلۡغَاوُۥنَ ٩٤ وَجُنُودُ إِبۡلِيسَ أَجۡمَعُونَ ٩٥ قَالُواْ وَهُمۡ فِيهَا يَخۡتَصِمُونَ ٩٦ تَٱللَّهِ إِن كُنَّا لَفِي ضَلَٰلٖ مُّبِينٍ ٩٧ إِذۡ نُسَوِّيكُم بِرَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ٩٨ وَمَآ أَضَلَّنَآ إِلَّا ٱلۡمُجۡرِمُونَ ٩٩ فَمَا لَنَا مِن شَٰفِعِينَ ١٠٠ وَلَا صَدِيقٍ حَمِيمٖ ١٠١ فَلَوۡ أَنَّ لَنَا كَرَّةٗ فَنَكُونَ مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ ١٠٢ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَةٗۖ وَمَا كَانَ أَكۡثَرُهُم مُّؤۡمِنِينَ ١٠٣ وَإِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلرَّحِيمُ ١٠٤ كَذَّبَتۡ قَوۡمُ نُوحٍ ٱلۡمُرۡسَلِينَ ١٠٥ إِذۡ قَالَ لَهُمۡ أَخُوهُمۡ نُوحٌ أَلَا تَتَّقُونَ ١٠٦ إِنِّي لَكُمۡ رَسُولٌ أَمِينٞ ١٠٧ فَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَأَطِيعُونِ ١٠٨ وَمَآ أَسَۡٔلُكُمۡ عَلَيۡهِ مِنۡ أَجۡرٍۖ إِنۡ أَجۡرِيَ إِلَّا عَلَىٰ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ١٠٩ فَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَأَطِيعُونِ ١١٠ ۞قَالُوٓاْ أَنُؤۡمِنُ لَكَ وَٱتَّبَعَكَ ٱلۡأَرۡذَلُونَ ١١١ ﴾
و نزد آیندگان نیکنامم گردان ﴿۸۴﴾و مرا از وارثان بهشت پر نعمت قرار ده ﴿۸۵﴾و پدر مرا بیامرز که از گمراهان بود ﴿۸۶﴾و روزی که مردم بر انگیخته و زنده گردند مرا خوار مکن ﴿۸۷﴾روزی که مال و فرزندان سودی ندهد ﴿۸۸﴾مگر آنکه با قلب سالم سوی خدا آمده باشد ﴿۸۹﴾و بهشت برای نیکوکاران نزدیک شود ﴿۹۰﴾و دوزخ برای گمراهان نمودار گردد ﴿۹۱﴾و به ایشان گفته شود آن چیزها که میپرستیدید کجایند ﴿۹۲﴾غیرخدا آیا شما را یاری میکنند و یا نصرت یابند ﴿۹۳﴾ایشان و گمراهان به رو دوزخ افکنده شوند ﴿۹۴﴾با سپاهیان ابلیس همه یکجا ﴿۹۵﴾و ایشان در حالی که در آن خصومت میکنند گویند ﴿۹۶﴾به خدا قسم که ما در گمراهی آشکار بودیم ﴿۹۷﴾زیرا شما را با پروردگار جهانیان برابر میکردیم ﴿۹۸﴾و ما را گمراه نکردند جز بدکاران ﴿۹۹﴾پس برای ما شفیعانی نباشد ﴿۱۰۰﴾و نه دوست صمیمی ﴿۱۰۱﴾پس اگر برای ما بازگشتی به دنیا میبود از مؤمنین میشدیم ﴿۱۰۲﴾براستی که در این عبرتی است و بیشترشان مؤمنین نبودند ﴿۱۰۳﴾و براستی که پروردگارت البته خود عزیز رحیم است ﴿۱۰۴﴾ترجمه: قوم نوح پیامبران را تکذیب کردند ﴿۱۰۵﴾وقتی که برادرشان نوح به آنان گفت: چرا پرهیز نمیکنید ﴿۱۰۶﴾بتحقیق که من برای شما پیغمبر امینم ﴿۱۰۷﴾پس از خدا بترسید و مرا اطاعت نمائید ﴿۱۰۸﴾و برای رسالتم از شما مزدی نمیخواهم، مزد من جز بر عهدۀ پروردگار جهانیان نیست ﴿۱۰۹﴾پس، از خدا بترسید و مرا فرمان برید ﴿۱۱۰﴾قوم او گفتند: آیا ما به تو ایمان آوریم در حالی که فرومایگان و مردم پست تو را پیروی کردهاند﴿۱۱۱﴾
﴿ قَالَ وَمَا عِلۡمِي بِمَا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ ١١٢ إِنۡ حِسَابُهُمۡ إِلَّا عَلَىٰ رَبِّيۖ لَوۡ تَشۡعُرُونَ ١١٣ وَمَآ أَنَا۠ بِطَارِدِ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ ١١٤ إِنۡ أَنَا۠ إِلَّا نَذِيرٞ مُّبِينٞ ١١٥ قَالُواْ لَئِن لَّمۡ تَنتَهِ يَٰنُوحُ لَتَكُونَنَّ مِنَ ٱلۡمَرۡجُومِينَ ١١٦ قَالَ رَبِّ إِنَّ قَوۡمِي كَذَّبُونِ ١١٧ فَٱفۡتَحۡ بَيۡنِي وَبَيۡنَهُمۡ فَتۡحٗا وَنَجِّنِي وَمَن مَّعِيَ مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ ١١٨ فَأَنجَيۡنَٰهُ وَمَن مَّعَهُۥ فِي ٱلۡفُلۡكِ ٱلۡمَشۡحُونِ ١١٩ ثُمَّ أَغۡرَقۡنَا بَعۡدُ ٱلۡبَاقِينَ ١٢٠ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَةٗۖ وَمَا كَانَ أَكۡثَرُهُم مُّؤۡمِنِينَ ١٢١ وَإِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلرَّحِيمُ ١٢٢ كَذَّبَتۡ عَادٌ ٱلۡمُرۡسَلِينَ ١٢٣ إِذۡ قَالَ لَهُمۡ أَخُوهُمۡ هُودٌ أَلَا تَتَّقُونَ ١٢٤ إِنِّي لَكُمۡ رَسُولٌ أَمِينٞ ١٢٥ فَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَأَطِيعُونِ ١٢٦ وَمَآ أَسَۡٔلُكُمۡ عَلَيۡهِ مِنۡ أَجۡرٍۖ إِنۡ أَجۡرِيَ إِلَّا عَلَىٰ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ١٢٧ أَتَبۡنُونَ بِكُلِّ رِيعٍ ءَايَةٗ تَعۡبَثُونَ ١٢٨ وَتَتَّخِذُونَ مَصَانِعَ لَعَلَّكُمۡ تَخۡلُدُونَ ١٢٩ وَإِذَا بَطَشۡتُم بَطَشۡتُمۡ جَبَّارِينَ ١٣٠ فَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَأَطِيعُونِ ١٣١ وَٱتَّقُواْ ٱلَّذِيٓ أَمَدَّكُم بِمَا تَعۡلَمُونَ ١٣٢ أَمَدَّكُم بِأَنۡعَٰمٖ وَبَنِينَ ١٣٣ وَجَنَّٰتٖ وَعُيُونٍ ١٣٤ إِنِّيٓ أَخَافُ عَلَيۡكُمۡ عَذَابَ يَوۡمٍ عَظِيمٖ ١٣٥ قَالُواْ سَوَآءٌ عَلَيۡنَآ أَوَعَظۡتَ أَمۡ لَمۡ تَكُن مِّنَ ٱلۡوَٰعِظِينَ ١٣٦ ﴾
نوح گفت: من علمی به آنچه میکردهاند ندارم ﴿۱۱۲﴾حساب ایشان جز بر پروردگارم نیست اگر بفهمید ﴿۱۱۳﴾و من این مؤمنان را از خود نرانم و طرد نکنم ﴿۱۱۴﴾نیستم من جز ترسانندة آشکار ﴿۱۱۵﴾گفتند: ای نوح اگر بس نکنی از سنگ ساران خواهی شد ﴿۱۱۶﴾گفت: پروردگارا قوم من مرا تکذیب کردند ﴿۱۱۷﴾پس حکم کن بین من و آنان حکمی و مرا با مؤمنانی که همراه منند نجات بخش ﴿۱۱۸﴾پس ما او و هر کس که با او در کشتی پر شده بود نجات دادیم ﴿۱۱۹﴾آنگاه باقی ماندگان را غرق کردیم ﴿۱۲۰﴾براستی که در این عبرتی هست و بیشتر ایشان مؤمن نبودند ﴿۱۲۱﴾و براستی که فقط پروردگارت عزیز رحیم است ﴿۱۲۲﴾قوم عاد پیامبران را تکذیب کردند ﴿۱۲۳﴾هنگامی که برادرشان هود گفت: آیا نمیترسید ﴿۱۲۴﴾براستی من برای شما پیامبری خیرخواه و امینم ﴿۱۲۵﴾پس از خدا بترسید و مرا اطاعت کنید ﴿۱۲۶﴾و من برای رسالتم از شما مزدی نمیخواهم مزد من نیست جز بعهدۀ پروردگار جهانیان ﴿۱۲۷﴾آیا در هر جای بلندی نشانهای به بیهوده و بیفایده بنا میکنید ﴿۱۲۸﴾و کوشک میسازید گویا شما جاوید میمانید ﴿۱۲۹﴾و چون سطوت بخرج دهید جبارانه سطوت میکنید ﴿۱۳۰﴾پس از خدا بترسید و مرا اطاعت کنید ﴿۱۳۱﴾از آنکه شما را به آنچه میدانید کمک داده بترسید ﴿۱۳۲﴾شما را به چهار پایان و فرزندان مدد داده ﴿۱۳۳﴾و به بوستانها و چشمهسارها ﴿۱۳۴﴾براستی که من بر شما از عذاب روز بزرگی میترسم ﴿۱۳۵﴾گفتند: بر ما یکسان است چه ما را پند دهی و یا از پنددهندگان نباشی ﴿۱۳۶﴾
﴿ إِنۡ هَٰذَآ إِلَّا خُلُقُ ٱلۡأَوَّلِينَ ١٣٧ وَمَا نَحۡنُ بِمُعَذَّبِينَ ١٣٨ فَكَذَّبُوهُ فَأَهۡلَكۡنَٰهُمۡۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَةٗۖ وَمَا كَانَ أَكۡثَرُهُم مُّؤۡمِنِينَ ١٣٩ وَإِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلرَّحِيمُ ١٤٠ كَذَّبَتۡ ثَمُودُ ٱلۡمُرۡسَلِينَ ١٤١ إِذۡ قَالَ لَهُمۡ أَخُوهُمۡ صَٰلِحٌ أَلَا تَتَّقُونَ ١٤٢ إِنِّي لَكُمۡ رَسُولٌ أَمِينٞ ١٤٣ فَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَأَطِيعُونِ ١٤٤ وَمَآ أَسَۡٔلُكُمۡ عَلَيۡهِ مِنۡ أَجۡرٍۖ إِنۡ أَجۡرِيَ إِلَّا عَلَىٰ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ١٤٥ أَتُتۡرَكُونَ فِي مَا هَٰهُنَآ ءَامِنِينَ ١٤٦ فِي جَنَّٰتٖ وَعُيُونٖ ١٤٧ وَزُرُوعٖ وَنَخۡلٖ طَلۡعُهَا هَضِيمٞ ١٤٨ وَتَنۡحِتُونَ مِنَ ٱلۡجِبَالِ بُيُوتٗا فَٰرِهِينَ ١٤٩ فَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَأَطِيعُونِ ١٥٠ وَلَا تُطِيعُوٓاْ أَمۡرَ ٱلۡمُسۡرِفِينَ ١٥١ ٱلَّذِينَ يُفۡسِدُونَ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَلَا يُصۡلِحُونَ ١٥٢ قَالُوٓاْ إِنَّمَآ أَنتَ مِنَ ٱلۡمُسَحَّرِينَ ١٥٣ مَآ أَنتَ إِلَّا بَشَرٞ مِّثۡلُنَا فَأۡتِ بَِٔايَةٍ إِن كُنتَ مِنَ ٱلصَّٰدِقِينَ ١٥٤ قَالَ هَٰذِهِۦ نَاقَةٞ لَّهَا شِرۡبٞ وَلَكُمۡ شِرۡبُ يَوۡمٖ مَّعۡلُومٖ ١٥٥ وَلَا تَمَسُّوهَا بِسُوٓءٖ فَيَأۡخُذَكُمۡ عَذَابُ يَوۡمٍ عَظِيمٖ ١٥٦ فَعَقَرُوهَا فَأَصۡبَحُواْ نَٰدِمِينَ ١٥٧ فَأَخَذَهُمُ ٱلۡعَذَابُۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَةٗۖ وَمَا كَانَ أَكۡثَرُهُم مُّؤۡمِنِينَ ١٥٨ وَإِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلرَّحِيمُ ١٥٩ ﴾
این (پرستش غیر خدا) جز رفتار گذشتگان نیست ﴿۱۳۷﴾و ما معذب نخواهیم شد ﴿۱۳۸﴾پس او را تکذیب کردند که هلاکشان کردیم براستی که در این قصه عبرتی است و اکثر ایشان اهل ایمان نبودند ﴿۱۳۹﴾و براستی که فقط پروردگارت عزیز رحیم است ﴿۱۴۰﴾قوم ثمود پیغمبران را تکذیب کردند ﴿۱۴۱﴾چون برادرشان صالح به ایشان گفت: آیا پرهیز نمیکنید ﴿۱۴۲﴾براستی که من برای شما رسولی امین میباشم ﴿۱۴۳﴾پس، از خدا بترسید و مرا اطاعت کنید ﴿۱۴۴﴾و من بر رسالتم مزدی نمیخواهم، نیست مزد من مگر بر عهدۀ پروردگار جهانیان ﴿۱۴۵﴾آیا در آنچه اینجا هست در حال امن رها خواهید بود ﴿۱۴۶﴾در میان باغها و چشمه سارها ﴿۱۴۷﴾و زراعتها و نخلستانها که شکوفههای لطیف دارد ﴿۱۴۸﴾و از کوهها خانهها میتراشید در حالی که ماهر و خوشحالید ﴿۱۴۹﴾پس، از خدا بترسید و مرا اطاعت کنید ﴿۱۵۰﴾و فرمان اسرافگران را اطاعت مکنید ﴿۱۵۱﴾آنان که در زمین فساد میکنند و به اصلاح نمیپردازند ﴿۱۵۲﴾گفتند: همانا تو سحر شده و از جادوگرانی ﴿۱۵۳﴾تو جز بشری مانند ما نیستی اگر راست میگوئی معجزهای بیاور ﴿۱۵۴﴾گفت: این شتر مادهایست، وی را آبخوری و شما را آبخور روز معینی است ﴿۱۵۵﴾آزاری به آن نرسانید که عذاب روز بزرگی شما را گرفتار میکند ﴿۱۵۶﴾پس آن را پی کردند و پشیمان گردیدند ﴿۱۵۷﴾پس عذاب إلهی ایشان را گرفت، براستی که در این قصه آیتی است و اکثر ایشان ایمان آورنده نبودند ﴿۱۵۸﴾و براستی که پروردگارت همو عزیر و رحیم است ﴿۱۵۹﴾.
﴿ كَذَّبَتۡ قَوۡمُ لُوطٍ ٱلۡمُرۡسَلِينَ ١٦٠ إِذۡ قَالَ لَهُمۡ أَخُوهُمۡ لُوطٌ أَلَا تَتَّقُونَ ١٦١ إِنِّي لَكُمۡ رَسُولٌ أَمِينٞ ١٦٢ فَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَأَطِيعُونِ ١٦٣ وَمَآ أَسَۡٔلُكُمۡ عَلَيۡهِ مِنۡ أَجۡرٍۖ إِنۡ أَجۡرِيَ إِلَّا عَلَىٰ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ١٦٤ أَتَأۡتُونَ ٱلذُّكۡرَانَ مِنَ ٱلۡعَٰلَمِينَ ١٦٥ وَتَذَرُونَ مَا خَلَقَ لَكُمۡ رَبُّكُم مِّنۡ أَزۡوَٰجِكُمۚ بَلۡ أَنتُمۡ قَوۡمٌ عَادُونَ ١٦٦ قَالُواْ لَئِن لَّمۡ تَنتَهِ يَٰلُوطُ لَتَكُونَنَّ مِنَ ٱلۡمُخۡرَجِينَ ١٦٧ قَالَ إِنِّي لِعَمَلِكُم مِّنَ ٱلۡقَالِينَ ١٦٨ رَبِّ نَجِّنِي وَأَهۡلِي مِمَّا يَعۡمَلُونَ ١٦٩ فَنَجَّيۡنَٰهُ وَأَهۡلَهُۥٓ أَجۡمَعِينَ ١٧٠ إِلَّا عَجُوزٗا فِي ٱلۡغَٰبِرِينَ ١٧١ ثُمَّ دَمَّرۡنَا ٱلۡأٓخَرِينَ ١٧٢ وَأَمۡطَرۡنَا عَلَيۡهِم مَّطَرٗاۖ فَسَآءَ مَطَرُ ٱلۡمُنذَرِينَ ١٧٣ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَةٗۖ وَمَا كَانَ أَكۡثَرُهُم مُّؤۡمِنِينَ ١٧٤ وَإِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلرَّحِيمُ ١٧٥ كَذَّبَ أَصۡحَٰبُ لَۡٔيۡكَةِ ٱلۡمُرۡسَلِينَ ١٧٦ إِذۡ قَالَ لَهُمۡ شُعَيۡبٌ أَلَا تَتَّقُونَ ١٧٧ إِنِّي لَكُمۡ رَسُولٌ أَمِينٞ ١٧٨ فَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَأَطِيعُونِ ١٧٩ وَمَآ أَسَۡٔلُكُمۡ عَلَيۡهِ مِنۡ أَجۡرٍۖ إِنۡ أَجۡرِيَ إِلَّا عَلَىٰ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ١٨٠ ۞أَوۡفُواْ ٱلۡكَيۡلَ وَلَا تَكُونُواْ مِنَ ٱلۡمُخۡسِرِينَ ١٨١ وَزِنُواْ بِٱلۡقِسۡطَاسِ ٱلۡمُسۡتَقِيمِ ١٨٢ وَلَا تَبۡخَسُواْ ٱلنَّاسَ أَشۡيَآءَهُمۡ وَلَا تَعۡثَوۡاْ فِي ٱلۡأَرۡضِ مُفۡسِدِينَ ١٨٣ ﴾
قوم لوط پیغمبران را تکذیب کردند ﴿۱۶۰﴾وقتی که برادرشان لوط به ایشان گفت: چرا پرهیز نمیکنید ﴿۱۶۱﴾براستی که من برای شما پیامبر خیرخواه امینم ﴿۱۶۲﴾پس، از خدا بترسید و مرا اطاعت کنید ﴿۱۶۳﴾و من از شما مزدی برای رسالتم درخواست نمیکنم مزد من نیست مگر بر عهدۀ پروردگار جهانیان ﴿۱۶۴﴾چرا از میان جهانیان، شما به مردان رو میآورید ﴿۱۶۵﴾و همسرانی که خدا برای شما آورده وامگذارید بلکه شما قومی هستید که از حد گذرندهاید ﴿۱۶۶﴾گفتند: ای لوط اگر بس نکنی البته از تبعید و اخراج شدگان خواهی شد ﴿۱۶۷﴾لوط گفت: من عمل شما را بشدت دشمن دارم ﴿۱۶۸﴾پروردگارا من و کسانم را از شئامت عمل ایشان نجات بخش ﴿۱۶۹﴾پس، او و کسانش همگی را نجات دادیم﴿۱۷۰﴾جز پیرهزنی که در میان باقی ماندگان بود﴿۱۷۱﴾سپس دیگران را هلاک کردیم ﴿۱۷۲﴾و بارانی شدید بر آنان باراندیم پس باران بیمشدگان بد بود﴿۱۷۳﴾براستی که در آن عبرتی است و بیشترشان ایمان آور نبودند ﴿۱۷۴﴾و براستی که پروردگارت همو عزیز رحیم است ﴿۱۷۵﴾مردم بیشه پیامبران را تکذیب کردند ﴿۱۷۶﴾هنگامی که شعیب به ایشان گفت: چرا پرهیز نمیکنید ﴿۱۷۷﴾براستی که من برای شما پیامبری خیرخواهم ﴿۱۷۸﴾پس، از خدا بترسید و مرا اطاعت کنید﴿۱۷۹﴾و من از شما برای رسالتم مزدی نمیخواهم، نیست مزد من جز بعهدۀ پروردگار جهان ﴿۱۸۰﴾پیمانه را تمام بدهید و کم بده نباشید ﴿۱۸۱﴾و با ترازوی صحیح وزن نمائید ﴿۱۸۲﴾و چیزهای مردم را کم مدهید و در این سرزمین به فساد مکوشید ﴿۱۸۳﴾
﴿وَٱتَّقُواْ ٱلَّذِي خَلَقَكُمۡ وَٱلۡجِبِلَّةَ ٱلۡأَوَّلِينَ ١٨٤ قَالُوٓاْ إِنَّمَآ أَنتَ مِنَ ٱلۡمُسَحَّرِينَ ١٨٥ وَمَآ أَنتَ إِلَّا بَشَرٞ مِّثۡلُنَا وَإِن نَّظُنُّكَ لَمِنَ ٱلۡكَٰذِبِينَ ١٨٦ فَأَسۡقِطۡ عَلَيۡنَا كِسَفٗا مِّنَ ٱلسَّمَآءِ إِن كُنتَ مِنَ ٱلصَّٰدِقِينَ ١٨٧ قَالَ رَبِّيٓ أَعۡلَمُ بِمَا تَعۡمَلُونَ ١٨٨ فَكَذَّبُوهُ فَأَخَذَهُمۡ عَذَابُ يَوۡمِ ٱلظُّلَّةِۚ إِنَّهُۥ كَانَ عَذَابَ يَوۡمٍ عَظِيمٍ ١٨٩ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَةٗۖ وَمَا كَانَ أَكۡثَرُهُم مُّؤۡمِنِينَ ١٩٠ وَإِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلرَّحِيمُ ١٩١ وَإِنَّهُۥ لَتَنزِيلُ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ١٩٢ نَزَلَ بِهِ ٱلرُّوحُ ٱلۡأَمِينُ ١٩٣ عَلَىٰ قَلۡبِكَ لِتَكُونَ مِنَ ٱلۡمُنذِرِينَ ١٩٤ بِلِسَانٍ عَرَبِيّٖ مُّبِينٖ ١٩٥ وَإِنَّهُۥ لَفِي زُبُرِ ٱلۡأَوَّلِينَ ١٩٦ أَوَ لَمۡ يَكُن لَّهُمۡ ءَايَةً أَن يَعۡلَمَهُۥ عُلَمَٰٓؤُاْ بَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ ١٩٧ وَلَوۡ نَزَّلۡنَٰهُ عَلَىٰ بَعۡضِ ٱلۡأَعۡجَمِينَ ١٩٨ فَقَرَأَهُۥ عَلَيۡهِم مَّا كَانُواْ بِهِۦ مُؤۡمِنِينَ ١٩٩ كَذَٰلِكَ سَلَكۡنَٰهُ فِي قُلُوبِ ٱلۡمُجۡرِمِينَ ٢٠٠ لَا يُؤۡمِنُونَ بِهِۦ حَتَّىٰ يَرَوُاْ ٱلۡعَذَابَ ٱلۡأَلِيمَ ٢٠١ فَيَأۡتِيَهُم بَغۡتَةٗ وَهُمۡ لَا يَشۡعُرُونَ ٢٠٢ فَيَقُولُواْ هَلۡ نَحۡنُ مُنظَرُونَ ٢٠٣ أَفَبِعَذَابِنَا يَسۡتَعۡجِلُونَ ٢٠٤ أَفَرَءَيۡتَ إِن مَّتَّعۡنَٰهُمۡ سِنِينَ ٢٠٥ ثُمَّ جَآءَهُم مَّا كَانُواْ يُوعَدُونَ ٢٠٦ ﴾
و از آنکه شما و مردم گذشته را آفرید بترسید ﴿۱۸۴﴾گفتند: همانا تو از سحرشدگانی ﴿۱۸۵﴾و تو جز بشری مانند ما نیستی و ما تو را دروغگو میپنداریم ﴿۱۸۶﴾اگر از راستگویانی پارهای از آسمان را بر سر ما بیفکن ﴿۱۸۷﴾شعیب گفت: پروردگار من داناتر است به اعمالی که بجا میآورید ﴿۱۸۸﴾پس تکذیبش کردند و عذاب روز ابر آتش بار ایشان را گرفت بیگمان عذاب روز بزرگی بود﴿۱۸۹﴾براستی که در این عبرتی هست و بیشترشان ایمان آور نبودند ﴿۱۹۰﴾و براستی که پروردگار تو همو نیرومند رحیم است ﴿۱۹۱﴾و براستی که این قرآن نازل شدۀ پروردگار جهانیان است ﴿۱۹۲﴾روح الأمین (جبرئیل) آن را نازل نموده است ﴿۱۹۳﴾بر قلب تو که از ترسانندگان باشی ﴿۱۹۴﴾بزبان عربی روشن ﴿۱۹۵﴾و براستی که این وصف قرآن در کتب گذشتگان هست﴿۱۹۶﴾آیا برای ایشان دانستن دانشمندان بنی اسرائیل آن را نشانهای نیست ﴿۱۹۷﴾و اگر این قرآن را به بعضی از اعجمان نازل کرده بودیم ﴿۱۹۸﴾که برای ایشان قرائت کردند، به آن ایمان آوردند ﴿۱۹۹﴾بدین گونه در آوردیم آن را در دلهای تبهکاران ﴿۲۰۰﴾ایمان به آن نمیآورند تا عذاب ألم انگیز را ببینند ﴿۲۰۱﴾که ناگهانی عذاب بر آنان وارد شود در حالی که بیخبر باشند﴿۲۰۲﴾پس بگویند: آیا مهلتمان میدهند ﴿۲۰۳﴾آیا به عذاب ما شتاب میکنند ﴿۲۰۴﴾آیا توجه داری که اگر سالها بهرهشان دهیم ﴿۲۰۵﴾سپس آنچه از عذاب به آنچه وعده داده شده به سویشان آید ﴿۲۰۶﴾
﴿ مَآ أَغۡنَىٰ عَنۡهُم مَّا كَانُواْ يُمَتَّعُونَ ٢٠٧ وَمَآ أَهۡلَكۡنَا مِن قَرۡيَةٍ إِلَّا لَهَا مُنذِرُونَ ٢٠٨ ذِكۡرَىٰ وَمَا كُنَّا ظَٰلِمِينَ ٢٠٩ وَمَا تَنَزَّلَتۡ بِهِ ٱلشَّيَٰطِينُ ٢١٠ وَمَا يَنۢبَغِي لَهُمۡ وَمَا يَسۡتَطِيعُونَ ٢١١ إِنَّهُمۡ عَنِ ٱلسَّمۡعِ لَمَعۡزُولُونَ ٢١٢ فَلَا تَدۡعُ مَعَ ٱللَّهِ إِلَٰهًا ءَاخَرَ فَتَكُونَ مِنَ ٱلۡمُعَذَّبِينَ ٢١٣ وَأَنذِرۡ عَشِيرَتَكَ ٱلۡأَقۡرَبِينَ ٢١٤ وَٱخۡفِضۡ جَنَاحَكَ لِمَنِ ٱتَّبَعَكَ مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ ٢١٥ فَإِنۡ عَصَوۡكَ فَقُلۡ إِنِّي بَرِيٓءٞ مِّمَّا تَعۡمَلُونَ ٢١٦ وَتَوَكَّلۡ عَلَى ٱلۡعَزِيزِ ٱلرَّحِيمِ ٢١٧ ٱلَّذِي يَرَىٰكَ حِينَ تَقُومُ ٢١٨ وَتَقَلُّبَكَ فِي ٱلسَّٰجِدِينَ ٢١٩ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلسَّمِيعُ ٱلۡعَلِيمُ ٢٢٠ هَلۡ أُنَبِّئُكُمۡ عَلَىٰ مَن تَنَزَّلُ ٱلشَّيَٰطِينُ ٢٢١ تَنَزَّلُ عَلَىٰ كُلِّ أَفَّاكٍ أَثِيمٖ ٢٢٢ يُلۡقُونَ ٱلسَّمۡعَ وَأَكۡثَرُهُمۡ كَٰذِبُونَ ٢٢٣ وَٱلشُّعَرَآءُ يَتَّبِعُهُمُ ٱلۡغَاوُۥنَ ٢٢٤ أَلَمۡ تَرَ أَنَّهُمۡ فِي كُلِّ وَادٖ يَهِيمُونَ ٢٢٥ وَأَنَّهُمۡ يَقُولُونَ مَا لَا يَفۡعَلُونَ ٢٢٦ إِلَّا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ وَذَكَرُواْ ٱللَّهَ كَثِيرٗا وَٱنتَصَرُواْ مِنۢ بَعۡدِ مَا ظُلِمُواْۗ وَسَيَعۡلَمُ ٱلَّذِينَ ظَلَمُوٓاْ أَيَّ مُنقَلَبٖ يَنقَلِبُونَ ٢٢٧ ﴾
آن نعمتها و بهرهها کاری برایشان نسازد و ایشان را بینیاز نگرداند ﴿۲۰۷﴾و هیچ قریهای را هلاک نکردیم مگر اینکه ترسانندگانی داشتند (و حجت بر ایشان تمام شد) ﴿۲۰۸﴾تا تذکری باشد و ما ستمگر نبودهایم ﴿۲۰۹﴾و شیاطین آن را نازل نکردهاند ﴿۲۱۰﴾و سزاوار ایشان نبود و نمیتوانستند ﴿۲۱۱﴾زیرا شیاطین از شنیدن وحی برکنارند ﴿۲۱۲﴾با خدای کامل الذات و الصفات ملجأ دیگری را مخوان که از عذاب شدگان خواهی بود﴿۲۱۳﴾و خویشان نزدیکترت را بترسان ﴿۲۱۴﴾و برای مؤمنانی که پیرویت کردهاند ملایمت کن و متواضع باش ﴿۲۱۵﴾پس، اگر نافرمانیت کردند بگو من از اعمالی که میکنید بیزارم ﴿۲۱۶﴾و به خدای عزیز رحیم توکل کن ﴿۲۱۷﴾آنکه ترا وقت قیامت (که بر میخیزی) میبیند ﴿۲۱۸﴾و گردشت را میان سجدهکنان (میبیند)﴿۲۱۹﴾براستی که اوست شنوای دانا ﴿۲۲۰﴾آیا خبرتان دهم که شیاطین بر که نازل میشوند ﴿۲۲۱﴾بر هر دروغساز گنه بیشه نازل میشوند ﴿۲۲۲﴾گوش فرا میدهند در حالی که بیشترشان دروغگویند ﴿۲۲۳﴾و شاعران را گمراهان پیروی میکنند ﴿۲۲۴﴾آیا نمیبینی که آنان در هر وادی حیرانند ﴿۲۲۵﴾و آنان میگویند آنچه را که بجا نمیآورند ﴿۲۲۶﴾مگر آنان که ایمان آورده و کارهای شایسته را انجام دادهاند و خدا را بسیار ذکر کرده باشند و بعد از ستمی که به ایشان شده نصرت جستند و بزودی کسانی که ستم کردهاند، خواهند دانست که به کجا بازگشت میکنند ﴿۲۲۷﴾.