(۷)- (خطبه- ۱۸) ذم علما به دلیل اختلافاتشان
(۱)تَرِدُ عَلى أَحَدِهِمُ الْقَضِيَّةُ فِى حُکْمٍ مِنَ الْأَحْکامِ فَيَحْکُمُ فِيها بِرَأْيِهِ، ثُمَّ تَرِدُ تِلْكَ الْقَضِيَّةُ بِعَيْنِها عَلى غَيْرِهِ فَيَحْکُمُ فِيها بِخِلافِهِ، ثُمَّ يَجْتَمِعُ الْقُضاةُ بِذلِكَ عِنْدَ إِمامِهِمُ الَّذِى اسْتَقْضاهُمْ فَيُصَوِّبُ اراءَهُمْ جَمِيعاً، وَإِلهُهُمْ واحِدٌ، وَنَبِيُّهُمْ واحِدٌ، وَکِتابُهُمْ واحِدٌ، (۲)أَفَأَمَرَهُمُ اللَّهُ تَعالى بِالْإِخْتِلافِ فَأَطاعُوهُ؟ أَمْ نَهاهُمْ عَنْهُ فَعَصَوْهُ؟ (۳)أَمْ أَنْزَلَ اللَّهُ سُبْحانَهُ دِيناً ناقِصاً فَاسْتَعانَ بِهِمْ عَلى إِتْمامِهِ؟ أَمْ کانُوْا شُرَکاءَ لَهُ. فَلَهُمْ أَنْ يَقُولُوْا وَعَلَيْهِ اَنْ يَرْضى؟ (۴)أَمْ أَنْزَلَ اللَّهُ سُبْحانَهُ دِيناً تامّاً فَقَصَّرَ الرَّسُولُ ج عَنْ تَبْلِيغِهِ وَأَدائِهِ؟ وَاللَّهُ سُبْحانَهُ يَقُولُ: ما فَرَّطْنا فِى الْکِتابِ مِن شَىْءٍ، وَقالَ: فِيهِ تِبْيانُ کُلِّ شَىْءٍ، (۵)وَذَکَرَ أَنَّ الْکِتابَ يُصَدِّقُ بَعْضُهُ بَعْضاً، وَأَنَّهُ لَا اخْتِلافَ فِيهِ، فَقالَ سُبْحانَهُ وَ لَوْ کانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلافاً کَثِيراً، (۶)وَإِنَّ الْقُرانَ ظاهِرُهُ أَنِيقٌ، وَباطِنُهُ عِمِيقٌ، لا تَفْنى عَجائِبُهُ، وَلا تَنْقَضِى غَرائِبُهُ، وَلا تُکْشَفُ الظُّلُماتُ إِلَّا بِهِ.
[(۱)مسألهای از احکام دين، از يکی از علما پرسيده میشود، او به رای خود راجع به آن فتوی میدهد، همان مسأله از قاضی ديگری سوأل میشود، فتوای او بر خلاف قاضی اوّلی است، آنگاه ايشان با حکمهای خلاف يکديگر نزد پيشوایی که آنها را قاضی قرار داده گرد میآيند، قاضی برتر رأی همهی آنان را درست میداند، در صورتی که خدای ايشان يکی و پيغمبر آنها يکی و کتابشان يکی است؟! (۲)آيا(نعوذبالله) خدای سبحان ايشان را امر فرموده است که مخالف يکديگر(در جواب مسأله) فتوا بدهند، (و)آنان(تصوّر کردهاند) فرمان الله را پيروی کردهاند؟، يا اينکه آنان را از اختلاف نهی نموده و آنها معصيت و نافرمانی کردهاند، (۳)يا اينکه(نعوذ بالله) خدای متعال دين ناقصی فرستاده و برای اتمام آن از ايشان کمک و ياری خواسته است؟، يا اينکه خود را شريک خدا میدانند و حکم میدهند، (و)الله هم راضی است؟، (۴)يا اينکه خدا دين کاملی فرستاده (و)رسول خدا ج در تبليغ و رساندن آن کوتاهی کرده است؟، حال آنکه خدای متعال میفرمايد: هيچ چيزی را در قرآن فروگزار نکردهايم؛ و نیز فرموده است: در آن هر چيزی بيان شده است؛ (۵) و ذکر فرموده: بعضی از قرآن بعض ديگرش را تصديق میکند و اختلافی در آن نيست؛ خدای سبحان فرموده: اين قرآن اگر از جانب غير خداوند بود، هر آينه در آن اختلاف بسياری میيافتند، (۶) ظاهر قرآن کريم شگفتآور و نيکو، باطن آن ژرف و بیپايان است، عجائب و غرائب آن پايانی ندارد، تاريکیها رفع نمیگردد، مگر به وسيلهی آن.]