مطالبی گلچين شده از نهج البلاغه

فهرست کتاب

(۱۲)- (خطبه- ۱۴۵) دنیا، مردم، بدعت، سنّت

(۱۲)- (خطبه- ۱۴۵) دنیا، مردم، بدعت، سنّت

(۱)أَيُّهَا الناسُ، إِنَّما أَنتُمْ فِى هذِهِ الدُّنْيا غَرَضٌ ‏‏تَنْتَضِلُ‏‏ ‏‏فِيهِ‏‏ ‏الْمَنايا، مَعَ کُلِّ جُرْعَةٍ شَرَقٌ، وَفِى کُلِّ أَکْلَةٍ غَصَصٌ، (۲)لا تَنالُونَ مِنْها نِعْمَةً إِلّا بِفِراقِ أُخْرى، وَلا يُعَمَّرُ مُعَمَّرٌ مِنکُمْ يَوْماً مِنْ عُمُرِهِ إِلّا بِهَدْمِ اخَرَ مِنْ أَجَلِهِ. وَلا تُجَدَّدُ لَهُ زِيادَةٌ فِى اُکُلِهِ إِلّا بِنَفادِ ما قَبْلَها مِنْ رِزْقِهِ، (۳)وَلا يَحْيى لَهُ أَثَرٌ إِلّا ماتَ لَه أَثَرٌ، وَلا يَتَجَدَّدُ لَهُ جَدِيدٌ إِلّا بَعْدَ أَنْ ‏يَخْلُقَ‏ لَهُ جَدِيدٌ، وَلا تَقُومُ لَهُ نابِتَةٌ إِلَّا وَتَسْقُطُ مِنْهُ مَحْصُودَةٌ، (۴)وَقَدْ مَضَتْ أُصُولٌ نَحْنُ فُرُوعُها، فَما بَقاءُ فَرْعٍ بَعْدَ ذَهابِ أَصْلِهِ؟! (۵)وَما أُحْدِثَتْ بِدْعَةٌ إِلّا تُرِكَ بِها سُنَّةٌ، فَاتَّقُوا الْبِدَعَ، وَالْزَمُوا ‏الْمَهْيَعَ‏، إِنَّ ‏عَوازِمَ‏ ‏الْأُمُورِ أَفْضَلُها، وَإِنَّ مُحْدَثاتِها شِرارُها.

[(۱) اى مردم!شما در اين جهان هدف تيرهاى مرگ هستيد. همراه هر جرعه‏اى اندوهى وجود دارد؛ و در هر لقمه‏اى امكان گلوگير شدنى هست؛ (۲) به هيچ نعمتى نمى‏رسيد جز اينكه نعمت ديگرى را از دست مى‏دهيد! و روزى از عمر شما نمی‌گذرد مگر اينكه يک روز به مرگ نزديک‌تر می‌شويد، هر كس هر بار غذائى می‌خورد از آن روزى‏كه برايش تعيين شده به همان مقدار كاسته می‌گردد. (۳)هيچ اثرى از او بوجود نمى‏آيد جز اينكه ‏اثر ديگرى از او می‌ميرد، چيزى براى او تازه نمی‌شود جز اينكه تازه‏اى از او كهنه مى‏گردد. (۴) اصول و ريشه‌های ما درگذشتند و ما که مانده ايم فروع و شاخه‌های آن‌هائيم راستی فروع و شاخه چه بقائی بعد از رفتن ريشه دارد ؟(۵) هيچ بدعتی ايجاد نمی‌شود مگر اينکه با آن سنتی متروک می‌گردد. بنابراين از بدعت بپرهيزيد و ملازم راه راست و جاده آشکار باشيد؛ امور اصيل پيشين [و آئين پاک حق] که صحت و درستی آن مورد ترديد نيست برترين امور است و بدعت‌ها بدترين کارها است.]