مطالبی گلچين شده از نهج البلاغه

فهرست کتاب

(۱۰)- (خطبه- ۸۷) اعتراض به اختلاف و این‌كه چرا پیرو سنّت نیستند؟

(۱۰)- (خطبه- ۸۷) اعتراض به اختلاف و این‌كه چرا پیرو سنّت نیستند؟

(۱)أَمَّا بَعْدُ، فَإِنَّ اللَّهَ ‏سُبْحانَهُ‏ لَمْ ‏يَقْصِمْ‏ جَبَّارِى دَهْرٍ قَطُّ إِلَّا بَعْدَ تَمْهِيلٍ وَرَخاءٍ، وَلَمْ ‏يَجْبُرْ ‏عَظْمَ‏ أَحَدٍ مِنَ الْأُمَمِ إِلَّا بَعْدَ ‏أَزْلٍ‏ وَبَلاءٍ، وَفِى دُونِ مَا اسْتَقْبَلْتُمْ مِنْ ‏عَتْبٍ‏، وَمَا اسْتَدْبَرْتُمْ مِنْ ‏خَطْبٍ‏ مُعْتَبَرٌ! (۲)وَما کُلُّ ذِى قَلْبٍ بِلَبِيبٍ، وَلا کُلُّ ذِى سَمْعٍ بِسَمِيعٍ، وَلا کُلُّ ‏ذِى‏ ناظِرٍ بِبَصِيرٍ، (۳)فيا عَجباً وَما لِى لا أَعْجَبُ مِنْ خَطاءِ هذِهِ الْفِرَقِ عَلَى اخْتِلافِ حُجَجِها فِى دِينِها! لا يَقْتَصُّونَ أَثَرَ نَبِىٍّ، وَلا يَقْتَدُونَ بِعَمَلِ وَصِىٍّ، وَلا يؤْمِنُونَ بِغَيْبٍ، وَلا ‏يَعِفُّونَ‏ عَنْ عَيْبٍ، (۴)يَعْمَلُونَ فِى الشُّبُهاتِ، وَيَسِيرُونَ فِى الشَّهَواتِ، الْمَعْرُوفُ فِيهِمْ ما عَرَفُوا، وَالْمُنکَرُ عِندَهُمْ ما أَنکَرُوا، (۵)مَفْزَعُهُمْ فِى الْمُعْضِلاتِ إِلى أَنْفُسِهِمْ، وَتَعْوِيلُهُمْ فِى ‏الْمُبْهَماتِ‏ عَلى ارائِهِمْ، کَأَنَّ کُلَّ امْرِى‏ءٍ مِنْهُمْ إِمامُ نَفْسِهِ، قَدْ أَخَذَ مِنْها فِيما يَرى بِعُرىً ‏ثِقاتٍ‏، وَأَسْبابٍ مُحْکَماتٍ.

[(۱) ‏اما بعد: خداوند هرگز جباران دنيا را درهم نشكسته، مگر پس از آنكه به آنان نعمت‏فراوان بخشيد(اما آن‌ها به جاى شكر نعمت‏بر ظلم و ستم افزودند)و هرگز استخوان شكسته ‏زندگى ملتى را ترميم نكرده، مگر پس از آزمايش و تحمل مشكلات فراوانی که به آنان روا داشته است، و در سختی‌هائى‏كه شما با آن‌ها مواجه شديد و مشكلاتى كه پشت‏سر گذارديد، درس‌هاى عبرت فراوانى‏وجود داشت. (۲) نه هر كس مغز دارد انديشمند است، نه هر صاحب گوشى شنواستو نه هر چشم-دارى بينا! (۳) شگفتا!چرا تعجب نكنم؟از خطا و اشتباه اين گروه‌هاى پراكنده با اين دلائل‏مختلفى كه بر مذهب خود دارند، نه گام به جاى گام پيغمبرى مى‏نهند، نه از عمل وصى ‏پيغمبرى پيروى مى‏كنند. نه به غيب ايمان مى‏آورند، نه خود را از عيب بر كنار مى‏دارند.(۴) به شبهات عمل مى‏كنند، و در گرداب شهوات غوطه‏ورند، نيكى در نظرشان همان‏است كه خود نيک مى‏شمارند، منكر و زشتى آن است كه خود منكر بشمارند.(۵) در حل مشكلات به خود پناه مى‏برند، و در مبهمات تنها به راى خويش تكيه مى‏نمايند. گويا هر كدام امام خويشتنند، كه به دستگيره‏هاى مطمئن و اسباب محكمى كه خود مى‏انديشند و خود ساخته‏اند چنگ زده‏اند.]