(۲۵)- (خطبهی- ۱۷۵) شرک و سه نوع ظلم
(۲۴)أَلا وَإِنّ الظُّلْمَ ثَلاثَهٌ: فَظُلْمٌ لايُغْفَرُ، وَ ظُلْمٌ لايُتْرَكُ، وَ ظُلْمٌ مَغْفُورٌ لا يُطْلَبُ، فَأَمَّا الظّلْمُ الَذِى لايُغْفَرُ فَالشِّرْكُ بِاللَّهِ، قالَ اللَّهُ سُبْحانَهُ: إِنّ اللَّهَ لايَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ وَأَمَّا الظُّلْمُ الَّذِى يُغْفَرُ فَظُلْمُ الْعَبْدِ نَفْسَهُ عِنْدَ بَعْضِ الْهَناتِ، وَأَمَّا الظُّلْمُ الَّذِى لايُتْرَكُ فَظُلْمُ الْعِبادِ بَعْضِهِمْ بَعْضاً. (۲۵)الْقِصاصِ هُناكَ شَدِيدٌ، لَيْسَ هُوَ جَرْحاً بِالْمُدى، وَلاضَرْباً بِالسِّياطِ وَلکِنَّهُ ما يُسْتَصْغَرُ ذلِكَ مَعَهُ، (۲۶)فَإِيّاکُمْ وَالتَّلَوُّنَ فِى دِينِ اللَّهِ، فَإِنَّ جَماعَةً فِيما تَکْرَهُونَ مِنَ الْحَقِّ خَيْرٌ مِنْ فُرْقَهٍ فِيما تُحِبُّونَ مِنَ الْباطِلِ، وَإِنَّ اللَّهَ سُبْحانَهُ لَمْ يُعْطِ أَحَداً بِفُرْقَهٍ خَيراً مِمَّنْ مَضى وَلامِمَّنْ بَقى. (۲۷)يا أَيُّها النّاسُ، طُوبى لِمَنْ شَغَلَهُ عَيْبُهُ عَنْ عُيُوبِ النّاسِ، وَطُوبى لِمَنْ لَزِمَ بَيْتَهُ، وَأَکَلَ قُوتَهُ، وَاشْتَغَلَ بِطاعَهِ رَبِّهِ، وَبَکى عَلى خَطِيئَتِهِ، فَکانَ مِنْ نَفْسِهِ فِى شُغلٍ، وَالنّاسُ مِنْهُ فِى راحَهٍ.
[(۲۴) بدانيد ظلم و ستم بر سه گونه است: ستمی که هرگز بخشوده نمیشود و ستمی که بدون مجازات نخواهد بود، ظلمی است که از آن صرفنظر میشود و بازخواست ندارد. اما ظلمی که بخشوده نخواهد شد شرک به خداست، خداوند میفرمايد: (خداوند هيچگاه از شرک به خود در نمیگذرد). اما ظلمی که بخشوده میشود، ستمی است که بنده با گناهان صغيره به خويشتن کرده است. و اما ستمی که بدون مجازات نمیماند، ستمگری بعضی از بندگان به برخی ديگر است. (۲۵) قصاص در آنجا بسيار سخت است، [آن قصاص] مجروح ساختن با کارد و يا زدن با تازيانه نيست، بلکه چيزی است که اينها در برابرش کوچک است .(۲۶) مبادا در دين متلون و دو رنگ باشيد، همبستگی و اتحاد در راه حق گرچه از آن کراهت داشته باشيد، بهتر از پراکندگی در راه باطلی است که مورد علاقه شما است. چه اينکه خداوند سبحان به هيچکس نه گذشتگان و نه آنها که هم اکنون هستند، در اثر تفرقه چيزی نبخشيده است. (۲۷) ای مردم! خوشا به حال آن کس که اشتغال به عيب خود، وی را از توجه به عيوب ديگران بازدارد ! خوشا به حال کسی که ملازم خانه خود گردد، توشه خويش را بخورد و به اطاعت پروردگارش مشغول باشد و برخطاهای خويش بگريد، به خويشتن مشغول و انسانها از دستش راحت باشند.]