تقسیم امت اسلامی به گروههای متعدد؛ که جز یکی، همگان درآتشاند
علی رغم تمام این موارد، برخی مردم جز تفرقه، اختلاف و جدایی، خواهان چیز دیگری نیستند؛ مگر اندکی که الله أ به آنان رحم کند. لذا در کارشان با یکدیگر تنازع و اختلاف کرده و دسته دسته و گروه گروه شدند، و قرآن کریم را بخش بخش کردند، با استناد به بخشی از آیات بخشی دیگر را باطل دانستند و به دلیل سرکشی و تجاوز بعد از این که دانش و آگاهی به آنان اهداء شد، نسبت به حق دچار اختلاف و چند دستگی شدند. به پیامد این عمل، سخن الله أ در موردشان را محقق نمود که:
﴿وَلَوۡ شَآءَ رَبُّكَ لَجَعَلَ ٱلنَّاسَ أُمَّةٗ وَٰحِدَةٗۖ وَلَا يَزَالُونَ مُخۡتَلِفِينَ١١٨ إِلَّا مَن رَّحِمَ رَبُّكَۚ وَلِذَٰلِكَ خَلَقَهُمۡ﴾[هود: ١١٨-١١٩].
یعنی: «اگر پروردگارت میخواست یقیناً تمام مردم را امت واحدی قرار میداد؛ (ولی) همواره در اختلاف اند * مگر کسانی که پروردگارت به آنان رحم کرده و به همین سبب آنان را آفریده است».
همچنین فرمایش رسول ج که: «أَلَا إِنَّ مَنْ قَبْلَكُمْ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ افْتَرَقُوا عَلَى ثِنْتَيْنِ وَسَبْعِينَ مِلَّةً، وَإِنَّ هَذِهِ الْمِلَّةَ سَتَفْتَرِقُ عَلَى ثَلَاثٍ وَسَبْعِينَ: ثِنْتَانِ وَسَبْعُونَ فِي النَّارِ، وَوَاحِدَةٌ فِي الْجَنَّةِ، وَهِيَ الْجَمَاعَةُ»: «اهل کتاب در دینشان به هفتاد و دو گروه تقسیم شدند و به زودی این امت به هفتادو سه گروه (اهل بدعت یا هوی پرستان) تقسیم خواهد شد. همگی در آتشاند جز یکی؛ آنهم جماعت»[٢٧]؛ و در روایتی آمده است: «قَالُوا: وَمَنْ هِيَ يَا رَسُولَ اللَّهِ؟ قَالَ: «مَا أَنَا عَلَيْهِ وَأَصْحَابِي»: «گفتند: آن گروه کدام است ای رسول الله؟ فرمود: آنان که بر اعتقاد و من یاران من هستند»[٢٨].
قتاده / گفته است: «مستحقین رحمت الهی، اهل جماعت هستند. هر چند خانه و کاشانه یا جسمهاشان از یکدیگر جدا باشد؛ و گناهکاران، جداییخواهان هستند؛ هر چند که دیار و جسمهاشان در جوار هم باشد»[٢٩].
و اینگونه طولی نکشید که مردم از هدایتِ آفریدگارشان ـ و سنت نبیّشان ج فاصله گرفتند، خواهشات نفسانی، آنان را به بیراه وا داشت و اختلافات، ایشان را جذب کرد؛ برداشتِ اشخاص، انحرافِ فلاسفه و یاوهسراییهای متکلمین را بر الله ﻷ و رسول ج مقدّم نمودند، خود منحرف گشته و دیگران را از راه الله أ و راه راست به بیراهه کشاندند؛ شیطان هم وضعیتِ دینیشان را بر آنان پوشاند. چه راست فرمود الله ﻷ:
﴿قُلۡ هَلۡ نُنَبِّئُكُم بِٱلۡأَخۡسَرِينَ أَعۡمَٰلًا١٠٣ ٱلَّذِينَ ضَلَّ سَعۡيُهُمۡ فِي ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا وَهُمۡ يَحۡسَبُونَ أَنَّهُمۡ يُحۡسِنُونَ صُنۡعًا١٠٤﴾[الكهف: ١٠٣-١٠٤]
یعنی: «بگو: آیا شما را به زیانکارترین مردم از جهت عمل آگاه کنم؟ * [آنان] کسانی هستند که کوششان در زندگی دنیا به هدر رفته در حالی که خود میپندارند، خوب عمل میکنند».
ابن کثیر / گفته است: این آیه چنانکه یهود و نصاری را در بر میگیرد، شامل خوارج هم میشود. البته نه به این معنا که فقط خاص این گروههاست، بلکه عام است و هر کس که الله ﻷ را به روشی که میپندارد درست است و عملش پذیرفته میشود، عبادت کند، حال آنکه کسی را که به خطا رفته و عملش مردود است هم، در بر خواهد گرفت[٣٠].
و راست گفت رسول الله ج که فرمود: «لَتَتْبَعُنَّ سَنَنَ مَنْ كَانَ قَبْلَكُمْ، شِبْرًا بِشِبْرٍ، وَذِرَاعًا بِذِرَاعٍ حَتَّى لَوْ دَخَلُوا جُحْرَ ضَبٍّ تَبِعْتُمُوهُمْ قُلْنَا: يَا رَسُولَ اللهِ الْيَهُودَ وَالنَّصَارَى قَالَ: فَمَنْ؟»: «به یقین رفتار آنان که پیش از شما بودهاند را وجب به وجب و ذراع به ذراع[٣١] پیروی میکنید؛ حتی اگر به سوراخ سوسماری رفته باشند، دنبالشان میروید. گفتیم: ای رسول الله، منظورتان یهود و نصاری است؟ فرمودند: پس کی؟»[٣٢].
[٢٧]- ابوداود. شیخ آلبانی این روایت را در تعلیقی که بر شرح الحاویة ص ۵۷۸ زده است، صحیح میداند.
[٢٨]- ترمذی (٢٦٤١).آلبانی میگوید حسن است: المشكاة (١٧١ / التحقيق الثاني)، الصحيحة (١٣٤٨)
[٢٩]- مختصر ابن کثیر ج۲ ص۲۳۶.
[٣٠]- مختصر ابن کثیر ج۲ ص۴۳۸.
[٣١]- برابر با نیم متر است. مترجم.
[٣٢]- بخاری.