اهل سنت و جماعت - نشانه های خیزش بزرگ

فهرست کتاب

افراطِ دینی

افراطِ دینی

عاملی دیگری که جداشدگان از سنت را وادار به این کار می‌کند، افراطی است که الله ـ و رسول الله  ج آن را مذموم دانسته و نکوهیده‌اند.

-(حال که در عهد رسول الله  ج و خلفا بودند افراد زیادی که منتسب به اسلام بودند، ولی با وجود عبادت زیاد از اسلام خارج شدند و رسول الله  ج فرمان جنگ با آنان را صادر نمود، باید دانست که در این زمان هم می‌شود عده‌ای که از اسلام برگشته‌اند، خویش را به اسلام و سنت منتسب نمایند. حتی برخی خود را به سنت منتسب می‌کنند در حالی که اصلا اهل سنت نیستند. بلکه تماماً از آن بیرون شده‌اند. علل این کار هم فراوان است. از آن جمله، افراطی است که الله   در کتاب خویش آن را مذموم و بد دانسته است: ﴿يَٰٓأَهۡلَ ٱلۡكِتَٰبِ لَا تَغۡلُواْ فِي دِينِكُمۡ وَلَا تَقُولُواْ عَلَى ٱللَّهِ إِلَّا ٱلۡحَقَّ[النساء: ١٧١]. یعنی: «ای اهل کتاب! در دین خود غلوّ نورزید، و نسبت به الله جز حق مگویید». و رسول الله  ج فرموده است: «إِيَّاكُمْ وَالْغُلُوَّ فِي الدِّينِ، فَإِنَّهُ أَهْلَكَ مَنْ كَانَ قَبْلَكُمُ الْغُلُوُّ فِي الدِّينِ»[٢٣٩]: «از افراط دینی بپرهیزید که افراط و غلو دینی آنان را که قبل از شما بودند، هلاک کرد». عامل دیگر، جدایی طلبی و اختلافی است که الله  أ در قرآن کریم بیان کرده است.

مورد دیگر، روایات دروغیست که به اتفاق علمای حدیث، بر رسول الله  ج بسته‌اند؛ که وقتی انسان ناآگاهِ به حدیث آن را می‌شنود، چون با سلیقه و خواسته‌ی وی هم‌خوانی دارد، آن را تصدیق می‌کند.

بدترین نوع گمراهی، دنباله‌روی از گمان و هوای نفس است. چنان که الله   در مذمّت آن فرموده‌اند: ﴿إِن يَتَّبِعُونَ إِلَّا ٱلظَّنَّ وَمَا تَهۡوَى ٱلۡأَنفُسُۖ وَلَقَدۡ جَآءَهُم مِّن رَّبِّهِمُ ٱلۡهُدَىٰٓ[النجم: ٢٣]. یعنی: «اینان فقط از پندار و گمان و هواهای نفسانی پیروی می‌کنند، در حالی که مسلماً از سوی پروردگارشان برای آنان هدایت آمده است».

لیکن در حقِ رسول خویش  ج چنین می‌فرماید: ﴿وَٱلنَّجۡمِ إِذَا هَوَىٰ١ مَا ضَلَّ صَاحِبُكُمۡ وَمَا غَوَىٰ٢ وَمَا يَنطِقُ عَنِ ٱلۡهَوَىٰٓ٣ إِنۡ هُوَ إِلَّا وَحۡيٞ يُوحَىٰ٤[النجم: ١-٤]. یعنی: «سوگند به ستاره هنگامی که [برای غروب کردن در کرانه افق] افتد. که هرگز دوست شما از راه راست منحرف نشده و به خطا نرفته است. و از روی هوا و هوس سخن نمی‌راند. آن چیزی جز وحیی که وحی می‌شود نیست».

رسولش  ج را از گمراهی و انحراف، که همان جهل و ظلم است، مبرّا می‌داند. گمراه آن‌است که حق را نمی‌داند و منحرف کسی است که از هوای خویش حرف شنوی دارد. در ادامه گوید: او از سر دل‌خوشی و خواسته‌ی خویش سخن نمی‌گوید؛ بلکه سخنانش قطعاً همان وحیی است که الله ـ بر او وحی نموده است. او  ج را عالِم می‌خواند و از هواپرستی پاک و مبرا می‌داند)[٢٤٠].

[٢٣٩]- ابن ماجه (٣٠٢٩) آلبانی می‌گوید صحیح است.

[٢٤٠]- منهاج السنة: ج ۳ ص ۳۸۳.