اهل سنت و جماعت - نشانه های خیزش بزرگ

فهرست کتاب

دوم: حدیث لَا تَزَالُ طَائِفَةٌ مِنْ أُمَّتِي عَلَی الْحَقِّ

دوم: حدیث لَا تَزَالُ طَائِفَةٌ مِنْ أُمَّتِي عَلَی الْحَقِّ

معاویه  س گوید: شنیدم رسول الله  ج می‌فرمایند: «لَا تَزَالُ طَائِفَةٌ مِنْ أُمَّتِي قَائِمَةً بِأَمْرِ اللهِ لَا يَضُرُّهُمْ مَنْ خَذَلَهُمْ أَوْ خَالَفَهُمْ حَتَّى يَأْتِيَ أَمْرُ اللهِ وَهُمْ ظَاهِرُونَ عَلَى النَّاسِ»:

ترجمه: «پیوسته گروهی از امت من دستور الله   را بر پا می‌دارند و نومیدکنندگان و مخالفان، به ایشان زیانی (دینی و ایمانی) نمی‌رسانند و تا دستور الله ـ صادر شود، بر همین روش استوار‌اند»[٤٩].

و در لفظی دیگر چنین می‌خوانیم: «مَنْ يُرِدِ اللَّهُ بِهِ خَيْرًا يُفَقِّهْهُ فِي الدِّينِ، وَلَا تَزَالُ عِصَابَةٌ مِنَ الْمُسْلِمِينَ يُقَاتِلُونَ عَلَى الْحَقِّ ظَاهِرِينَ عَلَى مَنْ نَاوَأَهُمْ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ»

ترجمه: «کسی که الله برایش خیر تصمیم می‌گیرد، در دین آگاهش می‌گرداند. و پیوسته بخشی از مسلمانان بر اساس حق پیکار می‌کنند و تا روز قیامت بر مخالفین خویش غالب و چیره‌اند»[٥٠].

در روایتی با این الفاظ آمده است: «مَنْ يُرِدْ اللهُ بِهِ خَيْرًا يُفَقِّهْهُ فِي الدِّينِ وَإِنَّمَا أَنَا قَاسِمٌ وَيُعْطِي اللهُ وَلَنْ يَزَالَ أَمْرُ هَذِهِ الْأُمَّةِ مُسْتَقِيمًا حَتَّى تَقُومَ السَّاعَةُ أَوْ حَتَّى يَأْتِيَ أَمْرُ اللهِ عز وجل».

ترجمه: «هر کس که الله برایش اراده‌ی خیر نماید، او را در دین آگاه می‌گرداند و من تقسیم کننده‌ام و الله می‌دهد. و همواره جریان این دین استوار و راست است تا که قیامت بر پا شود یا دستور الله صادر گردد»[٥١].

در روایتی دیگر آمده است: «مالک بن یخامر سکسکی برخاست و گفت: ای امیرالمؤمنین شنیدم معاذ بن جبل می‌گوید: و آنان اهل شام هستند. سپس معاویه برخواست و با صدای رسا گفت: این مالک است و می‌گوید از معاذ شنیدم که می‌گوید: و آنان مردمانِ سرزمین شام‌اند»[٥٢].

مغیره بن شعبه  س از نبی اکرم  ج روایت می‌کند: «لاَ يَزَالُ طَائِفَةٌ مِنْ أُمَّتِي ظَاهِرِينَ، حَتَّى يَأْتِيَهُمْ أَمْرُ اللَّهِ وَهُمْ ظَاهِرُونَ».

ترجمه: «مُداماً مردمانی از امت من غالب و پیروز‌اند؛ تا این که دستور الله   - در بر پایی قیامت- به آنان می‌رسد و آنان هم‌چنان پیروز‌اند»[٥٣].

و در روایتی دیگر می‌خوانیم: «لَا يَزَالُ نَاسٌ مِنْ أُمَّتِي يُقَاتِلُونَ عَلَى الْحَقِّ ظَاهِرِينَ حَتَّى يَأْتِيَهُمْ أَمْرُ اللهِ عَزَّ وَجَلَّ».

ترجمه: «مُداماً مردمانی از امت من غالب و پیروز از حق دفاع می‌کنند؛ تا که دستور الله   در بر پایی قیامت به آنان می‌رسد»[٥٤].

در روایتی از جابر  س آمده است: «لَا تَزَالُ طَائِفَةٌ مِنْ أُمَّتِي يُقَاتِلُونَ عَلَى الْحَقِّ ظَاهِرِينَ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ»، قَالَ: فَيَنْزِلُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ، فَيَقُولُ أَمِيرُهُمْ: تَعَالَ صَلِّ لَنَا، فَيَقُولُ: لَا، إِنَّ بَعْضَكُمْ عَلَى بَعْضٍ أُمَرَاءُ تَكْرِمَةَ اللهِ هَذِهِ الْأُمَّةَ».

ترجمه: «همیشه گروهی از امت من تا روز قیامت به حق نبرد می‌کنند و غالب‌اند. فرمود: عیسی بن مریم  ÷ فرود می‌آید و پیشوایشان می‌گوید: بفرما و ما را نماز بده. می‌گوید: نه؛ بعضی از شما بر بعضی دیگر امیر هستید؛ این بزرگداشتِ الله متعال برای این امت است»[٥٥].

در روایتی ثوبان  س می‌گوید: «لَا تَزَالُ طَائِفَةٌ مِنْ أُمَّتِي ظَاهِرِينَ عَلَى الْحَقِّ، لَا يَضُرُّهُمْ مَنْ خَذَلَهُمْ، حَتَّى يَأْتِيَ أَمْرُ اللهِ وَهُمْ كَذَلِكَ»

ترجمه: «مدام بخشی از امتم با حق _ بر دشمنان _ پیروزاند. هر کس سودای نا امید کردنشان را دارد زیانی(دینی یا ایمانی) به آنان نمی‌رساند؛ تا که دستور الله (در بر پایی قیامت) بیاید و آنان همین گونه (استوار)اند»[٥٦].

در روایتی دیگر چنین آمده است: «إِنَّ اللهَ زَوَى لِي الْأَرْضَ، فَرَأَيْتُ مَشَارِقَهَا وَمَغَارِبَهَا، وَإِنَّ أُمَّتِي سَيَبْلُغُ مُلْكُهَا مَا زُوِيَ لِي مِنْهَا، وَأُعْطِيتُ الْكَنْزَيْنِ الْأَحْمَرَ وَالْأَبْيَضَ، وَإِنِّي سَأَلْتُ رَبِّي لِأُمَّتِي أَنْ لَا يُهْلِكَهَا بِسَنَةٍ عَامَّةٍ، وَأَنْ لَا يُسَلِّطَ عَلَيْهِمْ عَدُوًّا مِنْ سِوَى أَنْفُسِهِمْ، فَيَسْتَبِيحَ بَيْضَتَهُمْ، وَإِنَّ رَبِّي قَالَ: يَا مُحَمَّدُ إِنِّي إِذَا قَضَيْتُ قَضَاءً فَإِنَّهُ لَا يُرَدُّ، وَإِنِّي أَعْطَيْتُكَ لِأُمَّتِكَ أَنْ لَا أُهْلِكَهُمْ بِسَنَةٍ عَامَّةٍ، وَأَنْ لَا أُسَلِّطَ عَلَيْهِمْ عَدُوًّا مِنْ سِوَى أَنْفُسِهِمْ، يَسْتَبِيحُ بَيْضَتَهُمْ، وَلَوِ اجْتَمَعَ عَلَيْهِمْ مَنْ بِأَقْطَارِهَا - أَوْ قَالَ مَنْ بَيْنَ أَقْطَارِهَا - حَتَّى يَكُونَ بَعْضُهُمْ يُهْلِكُ بَعْضًا، وَيَسْبِي بَعْضُهُمْ بَعْضًا [٥٧]، وَإِنَّمَا أَخَافُ عَلَى أُمَّتِي الْأَئِمَّةَ الْمُضِلِّينَ، وَإِذَا وُضِعَ فِي أُمَّتِي السَّيْفُ لَمْ يُرْفَعْ عَنْهُمْ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ، وَلَا تَقُومُ السَّاعَةُ حَتَّى يَلْحَقَ قَبَائِلُ مِنْ أُمَّتِي بِالْمُشْرِكِينَ، حَتَّى تَعْبُدَ قَبَائِلُ مِنْ أُمَّتِي الْأَوْثَانَ، وَإِنَّهُ سَيَكُونُ فِي أُمَّتِي كَذَّابُونَ ثَلَاثُونَ كُلُّهُمْ يَزْعُمُ أَنَّهُ نَبِيٌّ، وَأَنَا خَاتَمُ النَّبِيِّينَ لَا نَبِيَّ بَعْدِي، وَلَا تَزَالُ طَائِفَةٌ مِنْ أُمَّتِي عَلَى الْحَقِّ ظَاهِرِينَ لَا يَضُرُّهُمْ مَنْ خَالَفَهُمْ حَتَّى يَأْتِيَ أَمْرُ اللهِ»:

ترجمه: «الله ـ زمین را برایم جمع نمود. مشرق و مغربش را دیدم. قطعاً به زودی حکمرانیِ امت من تا جایی که برایم جمع شد، می‌رسد. دو گنج قرمز و سفید (ثروت‌های ایران و روم) به من داده شد. از آفریدگارم خواستم امتم را با قحط سالیِ فراگیر هلاک نکندإ و جز خودشان، دشمنی اجنبی بر ایشان چیره نگرداند که ریشه‌ی آنان را قطع کند. پروردگارم   فرمود: ای محمد! هرگاه تصمیمی بگیرم بازگردانده نمی‌شود. به تو قول دادم امّتت را با قحط سالیِ فراگیر نابود نکنم و غیر از خودشان، دشمن بیگانه‌ای بر آنان غالب نگردانم که جماعتشان را متلاشی کند؛ گر چه تمام مردم از اطراف و اکنافِ زمین بر آنان یورش آورند؛ تا این که گروهی از آنان گروهی دیگر را به اسارت درآورند، اما بر امتم، از طرف ائمه‌ی گمراه‌کننده نگرانم؛ و اگر شمشیر در میان امتم افتاد تا قیامت از آنان برداشته نخواهد شد؛ و تا قبایلی از امتم به مشرکین نپیوندند و تا قبایلی از امت من بت نپرستند، قیامت بر پا نخواهد شد؛ و به زودی در امت من سی دروغگو ظهور خواهند کرد که همگی ادعای نبوت می‌کند؛ حال آن‌که من خاتم النبیین هستم و بعد از من نبی‌ای نخواهد آمد. و پیوسته بخشی از امتم با حق غالب و پیروز‌ند و مخالفین، تا که دستور الله   (در برپایی قیامت) صادر گردد، به ایشان ضرری (دینی و ایمانی) نمی‌رسانند»[٥٨].

عبدالرحمن بن شماسه‌ مهری گوید: نزد مسلم بن مخلد بودم و عبدالله بن عمرو بن عاص نیز آن‌جا بود؛ عبدالله گفت: قیامت فقط بر شرورترین مردم بر پا می‌شود؛ آنان که از اهل جاهلیت بدترند؛ با هیچ چیز الله ـ را نمی‌خوانند مگر این‌که حرفشان را رد می‌کند. در همین حال بودند که عقبه بن عامر آمد و مسلمه به او گفت: ای عقبه! گوش کن عبدالله چه می‌گوید: عقبه گفت: خودش بهتر می‌داند (که چه می‌گوید). اما من شنیدم رسول الله  ج می‌فرماید: «لَا تَزَالُ عِصَابَةٌ مِنْ أُمَّتِي يُقَاتِلُونَ عَلَى أَمْرِ اللهِ، قَاهِرِينَ لِعَدُوِّهِمْ، لَا يَضُرُّهُمْ مَنْ خَالَفَهُمْ، حَتَّى تَأْتِيَهُمُ السَّاعَةُ وَهُمْ عَلَى ذَلِكَ»: «مدام گروهی از امت من بنا بر دستور الهی نبرد می‌کنند و بر دشمن خویش غالب‌اند و هر کس با آنان از درِ مخالفت درآید، به ایشان ضرری نمی‌رساند، تا که قیامت بر آنان بر پا می‌شود و آن‌ها بر روش خویش استوارند». عبدالله گفت: آری، سپس الله  أ بادی به خوش‌بویی مشک و به نرمی و لطافت ابریشم می‌وزاند که (آن باد) هر کس در قلبش ذره‌ای ایمان باشد را، می‌میراند. بعد از آن فقط مردمان شرور باقی خواهند ماند و قیامت بر آنان به پا می‌شود[٥٩].

در حدیث سعد بن ابی و قاص  س آمده است، رسول الله  ج فرمودند: «لَا يَزَالُ أَهْلُ الْغَرْبِ [٦٠] ظَاهِرِينَ عَلَى الْحَقِّ، حَتَّى تَقُومَ السَّاعَةُ».

ترجمه: «مدام مغرب زمین، پشتیبان حق هستند تا که قیامت بر پا شود»[٦١].

قُرّه مُزَنی  س گفته است رسول الله  ج فرمودند: «إِذَا فَسَدَ أَهْلُ الشَّامِ فَلَا خَيْرَ فِيكُمْ، وَلَا يَزَالُ نَاسٌ مِنْ أُمَّتِي مَنْصُورِينَ، لَا يُبَالُونَ مَنْ خَذَلَهُمْ، حَتَّى تَقُومَ السَّاعَةُ».

ترجمه: «هرگاه که اهل شام تباه شدند، خیری در شما نیست؛ همواره گروهی از امت من - بر دشمنان- پیروزاند و از هر کس که بخواهد آنان را نا امید کرده و یاری نکند، باکی ندارند تا قیامت بر پا شود»[٦٢].

جابر بن سمره  س روایت کرده است که رسول الله  ج فرمودند: «لَنْ يَبْرَحَ هَذَا الدِّينُ قَائِمًا، يُقَاتِلُ عَلَيْهِ عِصَابَةٌ مِنَ الْمُسْلِمِينَ، حَتَّى تَقُومَ السَّاعَةُ»

ترجمه: «همچنان این دین برپاست؛ دسته ای از مسلمین به خاطر آن نبرد می‌کنند تا قیامت بر پا شود»[٦٣].

عمران بن حصین  س این الفاظ را از رسول الله  ج روایت کرده است: «لَا تَزَالُ طَائِفَةٌ مِنْ أُمَّتِي يُقَاتِلُونَ عَلَى الْحَقِّ ظَاهِرِينَ عَلَى مَنْ نَاوَأَهُمْ حَتَّى يُقَاتِلَ آخِرُهُمُ الْمَسِيحَ الدَّجَّالَ».

ترجمه: «مرتّباً قسمتی از امّتم بر اساس حق می‌جنگند و بر مخالفانشان چیره‌اند؛ تا که آخرین نفرشان با دجّال کارزار می‌کند»[٦٤].

سلمه بن نفیل کندی می‌گوید: «كُنْتُ جَالِسًا عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ  ج، فَقَالَ رَجُلٌ: يَا رَسُولَ اللَّهِ، أَذَالَ النَّاسُ الْخَيْلَ، وَوَضَعُوا السِّلَاحَ، وَقَالُوا: لَا جِهَادَ قَدْ وَضَعَتِ الْحَرْبُ أَوْزَارَهَا، فَأَقْبَلَ رَسُولُ اللَّهِ  ج بِوَجْهِهِ، وَقَالَ: كَذَبُوا الْآنَ، الْآنَ جَاءَ الْقِتَالُ، وَلَا يَزَالُ مِنْ أُمَّتِي أُمَّةٌ يُقَاتِلُونَ عَلَى الْحَقِّ، وَيُزِيغُ اللَّهُ لَهُمْ قُلُوبَ أَقْوَامٍ، وَيَرْزُقُهُمْ مِنْهُمْ حَتَّى تَقُومَ السَّاعَةُ، وَحَتَّى يَأْتِيَ وَعْدُ اللَّهِ، وَالْخَيْلُ مَعْقُودٌ فِي نَوَاصِيهَا الْخَيْرُ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ، وَهُوَ يُوحَى إِلَيَّ أَنِّي مَقْبُوض غَيْرَ مُلَبَّثٍ، وَأَنْتُمْ تَتَّبِعُونِي أَفْنَادًا، يَضْرِبُ بَعْضُكُمْ رِقَابَ بَعْضٍ، وَعُقْرُ دَارِ الْمُؤْمِنِينَ الشَّامُ».

ترجمه: «نزد رسول الله  ج نشسته بودم که شخصی گفت: ای رسول الله! مردم اسب‌هارا خوار کرده و بدان‌ها توهین نمودند و اسلحه‌ها را بر زمین گذاشتند؛ گویند: جهادی نیست! جنگ به پایان رسیده است. رسول الله  ج به او رو کرد و فرمود: دروغ می‌گویند. الآن؟ هم اکنون جنگ فرارسیده است. همواره بخشی از امت من برای حق نبرد می‌کنند؛ و الله دلِ گروهی را در مقابل آنان منحرف می‌کند و از آنان این گروه را روزی می‌دهد تا که قیامت بر پا گردد و وعده‌ی الهی محقق شود. در پیشانی اسب‌ها تا روز قیامت خیر (و برکت) گره خورده است، الله به من وحی نمودست که طولی نمی‌کشد که مرا خواهد میراند، و شما گروه گروه مرا دنبال می‌کنید و برخی از شما گردن برخی دیگر را می‌زند و مرکز دیارِ مسلمانان شام است»[٦٥].

گروهی دیگر از صحابه  ش از جمله ابوهریره، عمر بن خطاب، زید بن ارقم، ابوامامه و مرة بن کعب البهزی  ش نیز این احادیث را روایت نموده‌اند.

[٤٩]- مسلم (١٠٣٧).

[٥٠]- مسلم (١٠٣٧).

[٥١]- بخاری (٧٣١٢).

[٥٢]- احمد، ابن ماجه، ابوداود طیالسی و لالکائی.

[٥٣]- بخاری (٧٣١١).

[٥٤]- احمد (١٨١٦٦)، دارمی و لالکائی.

[٥٥]- مسلم (١٩٢٣) و احمد (١٥١٢٧).

[٥٦]- مسلم (١٩٢٠).

[٥٧]- تا این قسمت را مسلم (٢٨٨٩) روایت کرده است.

[٥٨]- حدیث با طول آن را احمد (٢٢٣٩٥) با شرط مسلم روایت کرده است

[٥٩]- مسلم (١٩٢٤).

[٦٠]- علی بن مدینی می‌گوید: اهل غرب عرب‌ها‌ هستند. دیگران گویند: منظور سرزمین مغرب است. و معاذ  س گوید: آنان در شام هستند و در حدیثی دیگر آمده است: ایشان در بیت المقدس‌اند. و گفته شده: آنان اهل شام و ماورای آن هستند. قاضی عیاض گوید: مراد از اهل غرب، جنگ جویان و سلحشوران را گویند. (مترجم؛ بر گرفته از شرح سیوطی بر مسلم).

[٦١]- مسلم (١٩٢٥) و لالکائی.

[٦٢]- احمد (٢٠٣٦٨)، ترمذی، ابن ماجه و لالکائی. شعيب الأرنؤوط می‌گوید: «إسناده صحيح».

[٦٣]- مسلم (١٩٢٢).

[٦٤]- احمد (١٩٩٣٤). تعليق شعيب الأرنؤوط: إسناده صحيح على شرط مسلم.

[٦٥]- نسائی (٣٥٦١). آلبانی می‌گوید صحیح است.