اهل سنت و جماعت - نشانه های خیزش بزرگ

فهرست کتاب

سوم: احادیثی که بر وجوب پایبندی به جماعت و پیروی از سنت دلالت دارد

سوم: احادیثی که بر وجوب پایبندی به جماعت و پیروی از سنت دلالت دارد

ابن عباس  ب از رسول الله  ج روایت نموده است: «مَنْ كَرِهَ مِنْ أَمِيرِهِ شَيْئًا فَلْيَصْبِرْ، فَإِنَّهُ مَنْ خَرَجَ مِنَ السُّلْطَانِ شِبْرًا مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً».

ترجمه: «هر کس از امیرش کار ناپسندی دید، باید که صبر کند؛ زیرا اگر کسی از فرمان امیر سر برتافت، به مرگ جاهلیت مرده است»[٦٦].

در روایتی دیگر با این الفاظ آمده است: «مَنْ رَأَى مِنْ أَمِيرِهِ شَيْئًا يَكْرَهُهُ فَلْيَصْبِرْ عَلَيْهِ فَإِنَّهُ مَنْ فَارَقَ الجَمَاعَةَ شِبْرًا فَمَاتَ، إِلَّا مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً».

ترجمه: «هر کس از امیر خویش چیزی (کاری ناپسند) دید، باید که بردباری نماید. چرا که هر کس یک وجب از جماعت جدا گشت و فوت نمود، به مرگ جاهلیت مرده است»[٦٧].

ابن عمر  ب گوید عمر  س در جابیه سخنرانی نمود و گفت: هم‌چنان که من در میانتان برخاستم، رسول الله  ج در میان ما برخاست و فرمود: «اسْتَوْصُوا بِأَصْحَابِي خَيْرًا ثُمَّ الَّذِينَ يَلُونَهُمْ ثُمَّ الَّذِينَ يَلُونَهُمْ ثُمَّ يَفْشُو الْكَذِبُ حَتَّى إِنَّ الرَّجُلَ لَيَبْتَدِئُ بِالشَّهَادَةِ قَبْلَ أَنْ يُسْأَلَهَا فَمَنْ أَرَادَ مِنْكُمْ بَحْبَحَةَ الْجَنَّةِ فَلْيَلْزَمْ الْجَمَاعَةَ فَإِنَّ الشَّيْطَانَ مَعَ الْوَاحِدِ وَهُوَ مِنْ الِاثْنَيْنِ أَبْعَدُ...»

ترجمه: «شما را در مورد یاران خویش به نیکی وصیت می‌کنم، سپس برای آنان که بعد از صحابه‌اند و سپس برای بعد از ایشان. بعد از آن دروغ شایع خواهد شد؛ تا جایی که هنوز از شخص سؤال نشده شهادت می‌دهدز هر کس می‌خواهد در وسط بهشت سکنی گزیند باید که پایبند (اهل سنت و) جماعت باشد؛ چرا که شیطان به همراه فردی است که تنهاست؛ ولی از دو نفر دورتر است..»[٦٨].

ابو هریره  س از قول رسول الله  ج می‌گوید: «الصَّلَاةُ الْمَكْتُوبَةُ إِلَى الصَّلَاةِ الَّتِي بَعْدَهَا، كَفَّارَةٌ لِمَا بَيْنَهُمَا»، قَالَ: «وَالْجُمُعَةُ إِلَى الْجُمُعَةِ، وَالشَّهْرُ إِلَى الشَّهْرِ - يَعْنِي رَمَضَانَ إِلَى رَمَضَانَ - كَفَّارَةٌ لِمَا بَيْنَهُمَا»، قَالَ: ثُمَّ قَالَ بَعْدَ ذَلِكَ: " إِلَّا مِنْ ثَلَاثٍ - قَالَ: فَعَرَفْتُ أَنَّ ذَلِكَ لِأَمْرٍ حَدَثَ -: إِلَّا مِنَ الْإِشْرَاكِ بِاللَّهِ، وَنَكْثِ الصَّفْقَةِ، وَتَرْكِ السُّنَّةِ " قَالَ: " أَمَّا نَكْثُ الصَّفْقَةِ: أَنْ تُبَايِعَ رَجُلًا ثُمَّ تُخَالِفَ إِلَيْهِ تُقَاتِلُهُ بِسَيْفِكَ، وَأَمَّا تَرْكُ السُّنَّةِ، قَالَ: قُلْتُ: يَا رَسُولَ اللَّهِ، أَمَّا الْإِشْرَاكُ بِاللَّهِ فَقَدْ عَرَفْنَاهُ، فَمَا نَكْثُ الصَّفْقَةِ؟ قَالَ: «فَأَنْ تُبَايِعَ رَجُلًا ثُمَّ تُخَالِفَ إِلَيْهِ تُقَاتِلَهُ بِسَيْفِكَ، وَأَمَّا تَرْكُ السُّنَّةِ فَالْخُرُوجُ مِنَ الْجَمَاعَةِ

ترجمه: «نماز فرض تا نماز فرض بعد از آن، کفاره‌ی گناهان میان آن‌دو (وقت) است؛ و گفت: جمعه تا جمعه‌ی آینده و رمضان تا رمضان بعدی، کفاره‌ی گناهان بین این دو (مدت) است. ابوهریره  س گفت: بعد از آن فرمود: مگر سه مورد – ابوهریره می‌گوید: دانستم که حتما این اتفاق رخ می‌دهد- به جز شرک به الله، شکستن عهد و ترک سنت؛ فرمود: شکستن عهد عبارت است از این‌که با شخصی بیعت کنی سپس از درِ مخالفت با او بر ‌آیی و با شمشیرت علیه او بجنگی و ترک سنت یعنی خروج از جماعت»[٦٩].

سَمُره بن جندب  س گفته است: «أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ النَّبِىَّ  ج سَمَّى خَيْلَنَا خَيْلَ اللَّهِ إِذَا فَزِعْنَا وَكَانَ رَسُولُ اللَّهِ  ج يَأْمُرُنَا إِذَا فَزِعْنَا بِالْجَمَاعَةِ وَالصَّبْرِ وَالسَّكِينَةِ وَإِذَا قَاتَلْنَا».

ترجمه: «وقتی دچار رعب و وحشت شدیم، نبی  ج لشکر ما را خیل الله (لشکر الله) نامید؛ و وقتی در جنگ پریشان و مضطرب می‌شدیم رسول الله  ج ما را به جماعت، شکیبایی و آرامش دستور می‌دادند»[٧٠].

ابن عباس  ب می‌گوید: رسول الله  ج فرمود: «يَدُ اللهِ مَعَ الجَمَاعة»: «دست الله با جماعت است»[٧١].

ابن عمر  ب روایت می‌کند که رسول الله  ج فرموده است: «لَا يَجْمَعُ اللَّهُ هَذِهِ الْأُمَّةَ - أَوْ قَالَ أُمَّتِي - عَلَى الضَّلَالَةِ»: «الله   این امت، یا فرمود: امت مرا بر ضلالت جمع نمی‌کند»[٧٢].

در الفاظ روایتی دیگر آمده است: «واتَّبِعُوا السَّوادَ الأعظمَ فَإنَّهُ مَن شَذَّ شُذَّ فِي النَّارِ»: «از سواد اعظم «گروه پیروز» پیروی کنید؛ چرا که هر کس جدا شد و تار افتاد، به گوشه‌ی آتش درآید»[٧٣].

ابن مسعود  س روایت کرده است که رسول الله  ج فرمودند: «لا يَحِلُّ دَمُ امْرِئ مُسْلِمٍ يَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ اللَّهُ وَأَنِّي رَسُولُ اللَّهِ، إِلاَّ بِإِحْدَى ثَلاثٍ: النَّفْسُ بِالنَّفْسِ، وَالثَّيِّبُ الزَّانِي، وَالْمَارِقُ لِدينِه التَّارِكُ لِلْجَمَاعَةِ».

ترجمه: «هر مسلمانی گواهی دهد که هیچ معبودی بجز الله وجود ندارد و من فرستاده‌ی الله هستم، ریختن خونش جایز نیست؛ مگر بخاطر یکی از این سه مورد: جان در مقابل جان، متأهل زناکار و کسی که از دین خارج شده و جماعت مسلمانان را رها کند»[٧٤].

عرباض بن ساریه  س گفته است: «وَعَظَنَا رَسُولُ اللهِ  ج يَوْمًا بَعْدَ صَلَاةِ الغَدَاةِ مَوْعِظَةً بَلِيغَةً ذَرَفَتْ مِنْهَا العُيُونُ وَوَجِلَتْ مِنْهَا القُلُوبُ، فَقَالَ رَجُلٌ: إِنَّ هَذِهِ مَوْعِظَةُ مُوَدِّعٍ فَمَاذَا تَعْهَدُ إِلَيْنَا يَا رَسُولَ اللَّهِ؟ قَالَ: «أُوصِيكُمْ بِتَقْوَى اللَّهِ وَالسَّمْعِ وَالطَّاعَةِ، وَإِنْ عَبْدٌ حَبَشِيٌّ، فَإِنَّهُ مَنْ يَعِشْ مِنْكُمْ يَرَى اخْتِلَافًا كَثِيرًا، وَإِيَّاكُمْ وَمُحْدَثَاتِ الأُمُورِ فَإِنَّهَا ضَلَالَةٌ فَمَنْ أَدْرَكَ ذَلِكَ مِنْكُمْ فَعَلَيْهِ بِسُنَّتِي وَسُنَّةِ الخُلَفَاءِ الرَّاشِدِينَ المَهْدِيِّينَ، عَضُّوا عَلَيْهَا بِالنَّوَاجِذِ»

ترجمه: «رسول الله  ج بعد از نماز صبح ما را چنان موعظه‌ی رسا و شیوایی نمود که چشم‌ها از آن به اشک آمد و دل‌ها ترسید. فردی گفت: گویا این موعظه‌ی شخصی است که الوداع می‌گوید، پس ای رسول الله چه وصیتی به ما می‌کنید؟ فرمود: شما را به پروای الهی و حرف شنوی و فرمانبرداری سفارش مى‌کنم اگر چه برده‌ای برشما امیر شود؛ زیرا کسی از شما که زندگی سپری کند، اختلاف بسیاری خواهد دید. و شما را از نوآوریِ دینی برحذر مى‌دارم؛ چرا که هر بدعتی گمراهی است. هر کدامتان آن زمانه را دریافتید، برشماست که از سنت من و خلفای راشدینِ هدایت‌شده پیروی کنید، بر این روش سخت پای‌بند باشید»[٧٥].

جابر بن عبدالله  ب روایت کرده است که رسول الله  ج فرمودند: «كَانَ رَسُولُ اللهِ  ج إِذَا خَطَبَ احْمَرَّتْ عَيْنَاهُ، وَعَلَا صَوْتُهُ، وَاشْتَدَّ غَضَبُهُ، حَتَّى كَأَنَّهُ مُنْذِرُ جَيْشٍ يَقُولُ: «صَبَّحَكُمْ وَمَسَّاكُمْ»، وَيَقُولُ: «بُعِثْتُ أَنَا وَالسَّاعَةُ كَهَاتَيْنِ»، وَيَقْرُنُ بَيْنَ إِصْبَعَيْهِ السَّبَّابَةِ، وَالْوُسْطَى، وَيَقُولُ: «أَمَّا بَعْدُ، فَإِنَّ خَيْرَ الْحَدِيثِ كِتَابُ اللهِ، وَخَيْرُ الْهُدَى هُدَى مُحَمَّدٍ، وَشَرُّ الْأُمُورِ مُحْدَثَاتُهَا، وَكُلُّ بِدْعَةٍ ضَلَالَةٌ» ثُمَّ يَقُولُ: «أَنَا أَوْلَى بِكُلِّ مُؤْمِنٍ مِنْ نَفْسِهِ، مَنْ تَرَكَ مَالًا فَلِأَهْلِهِ، وَمَنْ تَرَكَ دَيْنًا أَوْ ضَيَاعًا فَإِلَيَّ وَعَلَيَّ».

ترجمه: «وقتی رسول الله  ج سخنرانی می‌نمود، چشمانش قرمز شده و صدایش بالا می‌رفت و عصبانی می‌شد، گویا که از هجوم یک لشکر بیم می‌داد. می‌فرمود: «مواظب حمله‌ی دشمن در سپیده دم و شب‌هنگام باشید». و می‌فرمود: «من و قیامت همانند این دو مبعوث شدیم» و دو انگشت سبابه و وسط را به هم می‌چسباند[٧٦]. و می‌فرمود: «اما بعد، بهترین گفتار، کتاب الله است و بهترین روش، روش محمد؛ بدترین امور، بدعت‌های دینی است و هر بدعت، گمراهی است». در ادامه گفت: من از هر مؤمن نسبت به خودش مستحق‌تر هستم؛ هر کس مالی را باقی گذاشت، از آنِ اهل و خانواده‌ی اوست و هر کس قرضی یا خانواده‌ی محرومی برجا گذاشت، مسئولش من و (حل مشکلش) بر من است»[٧٧].

[٦٦]- بخاری (٧٠٥٣).

[٦٧]- بخاری (٧٠٥٤) و مسلم (٤٨٩٦).

[٦٨]- احمد، ترمذی، حاکم و ابن ابی عاصم.

[٦٩]- احمد (٧١٢٩) و حاکم (٧٦٦٥). تعليق شعيب الأرنؤوط: صحيح است بغیر از این قولش: « إلا من ثلاث...».

[٧٠]- ابوداود (٢٥٦٠). آلبانی می‌گوید ضعیف است.

[٧١]- ترمذی (٢١٦٦)، طبرانی و ابن ابی عاصم. آلبانی می‌گوید صحیح است.

[٧٢]- ترمذی، حاکم، ابن ابی عاصم (٨٠)، طبرانی و لالکائی.

[٧٣]- حاکم (٣٩٥). ابن حجر در إتحاف المهرة (٨/٥٢٩ ) می‌گوید ضعیف است

[٧٤]- بخاری (٦٨٧٨).

[٧٥]- ابوداود، احمد (١٧١٤٤) و ترمذی (٢٦٧٦) آلبانی و شعيب الأرنؤوط می‌گویند صحیح است.

[٧٦]- کنایه از فاصله‌ی بسیار کمِ میان بعثت رسول الله  ج و بر پایی قیامت است. مترجم.

[٧٧]- مسلم (٨٦٧).