اهل سنت و جماعت - نشانه های خیزش بزرگ

فهرست کتاب

با انتخابِ یک شخص یا یک سخن، و معیار قرار دادن آن، میان امت جدایی می‌اندازند

با انتخابِ یک شخص یا یک سخن، و معیار قرار دادن آن، میان امت جدایی می‌اندازند

کناره‌گیرانِ از سنت، شخصی غیر از رسول الله  ج و سخنی غیر از سخن الله   و رسول  ج و آن‌چه امت آن را قبول دارند، مبنای دوستی و دشمنی خود با دیگران قرار می‌دهند.

-(اختلافات میان مردمان را فقط کتابی که از آسمان نازل شود، می‌تواند پاسخ گوید. چرا که اگر عقل قاضیِ اختلافات مردم قرار گرفت، باید گفت: قدرت عقلی مردم متفاوت است. از این‌جاست که گمراهیِ آنان که روش و اعتقادی خاص در دین پدید آورده‌ و گمان می‌کنند با داشتن چنین باوری ایمان کامل می‌گردد، شناخته می‌شود. با وجودی که خوب می‌دانند رسول الله  ج چنین سخنی نگفته است. حال آن‌که هر چه با نصوص در تضاد باشد، به اتفاق تمام مسلمین، بدعت محسوب می‌شود.. روایت است که امام مالک  / گفته است: «وقتی علم کمیاب گردد، جفا و ظلم ظاهر خواهد شد. و چون روایات کم شد، هواخواهی فراوان می‌گردد. از این رو بسیاری را می‌بینی که با دیگر مردمان بر مبنای هوا و هوس، که نه معنایش را می‌دانند و نه برایش دلیلی دارند، دوستی و دشمنی می‌کنند. بلکه حتی مطلقاً بدون این‌که از پیامبر  ج یا سلف امت به صورت صحیح حدیثی داشته باشند، بر اساس هوَس، دوستی یا دشمنی می‌ورزند. سبب این کار هم، گفتاری است که مستند نیست. ولی این باور را روش و رویکردی قرار داده‌اند که به سویش فراخوانده و به خاطرش، محبت یا عداوت دارند. در حدیثی صحیح از رسول الله  ج ثابت است که در سخنرانی خویش فرمودند: «إنَّ أصدَقَ الکلامِ کلامُ اللهِ..» [٢٤٤]: «قطعاً راست‌ترین کلام، کلام الهی است..». شیرازه‌ی دین مسلمان مبتنی بر پیروی از قرآن، سنت، اتحاد واتفاقِ امت است. این سه اصل، همان اصول محفوظ و عاری از خطاست. موارد اختلافی امت باید به قرآن و سنت ارجاع داده شود. هیچ کس را نشاید که در عوضِ رسول الله  ج شخصی را عَلَم کرده و دیگران را به اطاعت از وی، فرا خواند و بر اساس این باور با دیگران حُب و بُغض نماید. همچنین نباید غیر از قرآن و سنت و مفاد مورد تفاهم امت، گفته یا شعاری برافراشته و بر معیار آن ولاء و براء داشته باشد. بلکه اگر کسی چنین رویکردی داشته باشد، دقیقاً اندیشه‌ی اهل بدعت را اجرایی نموده و بر اساسش دوستی یا دشمنی کرده و امت را از هم پاشیده و باعث تفرقه شده است. خوارج آیات قرآن را بر اساس پندار خویش تأویل کردند و مخالف خویش را کافر قلمداد نمودند؛ چون بر این باور بودند که مخالفینشان بر خلاف قرآن عمل می‌کنند. لذا اگر کسی سخنی را از خود بتراشد که پشتوانه‌ی قرآنی ندارد، و با این رویکرد مخالف خویش را کافر بخواند، کلامش به مراتب بدتر از کلام خوارج است»[٢٤٥].

[٢٤٤]- «إنَّ أصدقَ الحديثِ كتابُ اللَّهِ...» با این لفظ، نسائی (١٥٧٧) روایت کرده و آلبانی می‌گوید صحیح است. و با لفظ «أحسنُ الكلامِ كلامُ اللهِ...» آلبانی در أصل صفة الصلاة (٣/١٠٠٢) می‌گوید اسناد آن بر شرط شیخین صحیح است. [مُصحح]

[٢٤٥]- منهاج السنه: ج ۲۰ ص ۱۶۳ – ۱۶۴.