اهل سنت و جماعت - نشانه های خیزش بزرگ

فهرست کتاب

۶- اهل سنت و جماعت به تقدیر با تمام مراتبش ایمان دارند

۶- اهل سنت و جماعت به تقدیر با تمام مراتبش ایمان دارند

-(فرقه‌ی ناجیه که همان اهل سنت است، به تقدیر ایمان دارد. به تقدیرِ خیر و شر. ایمان به قدر بر دو بخش است که هر بخش خود دارای دو رتبه است:

اول:

أ: الله   با علمی که از قدیم دارد و از ازل به آن موصوف است، می‌داند که مخلوقاتش چه می‌کنند. به تمام حالات آنان اعم از طاعات، معاصی، رزق و عمرشان آگاهی دارد.

ب: الله   تقدیر مخلوقات را در لوح محفوظ نگاشته است. این تقدیرِ برخواسته از علم وی ـ،گاهی کلی و اجمالی و گاهی مفصّل است. هر چه را که خواسته است در لوح محفوظ نوشته است. زمانی که قبل از دمیدن روح، جسمِ نوزاد را می‌آفریند، فرشته‌ای را به سویش فرستاده و او را به نوشتن چهار مورد امر می‌کند: به نوشتن روزی‌، عُمْر، عملکرد و خوشبخت یا بدبخت بودنش؛ و مانند مواردی این گونه.

در گذشته قَدَری‌های غالی و تندرو انکارش کرده و امروزه عده‌ی اندکی انکارش می‌کنند.

دوم:

أ: شاملِ مشیّتِ قاطع و لازم الإجرا، و اراده‌ی فراگیرش است. هم‌چنین ایمان به این که هر چه الله   بخواهد می‌شود و اگر نخواهد، نمی‌شود. تمام حرکات و سکناتِ آسمان‌ها و زمین به مشیت الهی است. بدون اجازه‌اش، هیچ اتفاقی در مملکتش نمی‌افتد. بر هر عَدَم و موجودی قادر و توانمند است. هیچ آفریده‌ای در زمین و آسمان نیست، مگر این‌که الله ـ آفریدگار اوست؛ جز او آفریدگار و خالقی وجود ندارد.

ب: با این وجود بندگان را دستور به اطاعت از خود و پیامبرانش داده و از نافرمانی‌اش باز داشته است. او تعالی پرهیزگاران، نیکوکاران و دادگران را دوست می‌دارد. از آنان که ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند، راضی است. کفار را دوست ندارد و از فاسقان راضی نیست و به فحشا امر نمی‌کند. کفر را برای بندگانش نمی‌پسندد و فساد و تباهی را دوست نمی‌دارد. در حقیقت بنده‌ها فاعل و انجام دهنده‌ی کارها هستند و الله آفریدگار اعمال آنان است. بندگان یا مؤمن‌، نیکوکار، نمازگزار و روزه‌دارند، یا کافر و فاجر. انسان‌ها هم دارای اراده و قادر به انجام کارها هستند و الله ـ خالق آنان و خالقِ اعمال و اراده‌ی آن‌هاست.

عمومِ قَدَریه، آنانی که رسول  ج ایشان را مجوسانِ این امت نامید، این نوع تقدیر را تکذیب می‌کنند. در مقابل، گروهی دیگر که آن را ثابت می‌دانند تا حدّی در آن غلو می‌کنند که قدرت و اختیار انسان را از او سلب می‌کنند. و نیز حُکم و مصالح آن را از افعال و احکام الهی خارج می‌دانند)[٢١٤].

[٢١٤]- همان: ج۳ ص ۱۴۸ – ۱۵۰.