دیدگاه اهل سنت در مورد اهل بدعت با کسانی که کفرشان ثابت شده است، متفاوت است
اهل سنت میان شخصِ مبتدع که از اهل قبله است هر چند هم که حجم بدعتش بزرگ باشد، و میان شخصی از قبیل اهل کتاب و مشرکین، که صد در صد کفرش به اثبات رسیده است، فرق میگذارد. البته با وجودی که میدانند بسیاری از آنان در باطن منافق و زندیق هستند، عموماً این حکم، حکمِ ظاهری آنان است؛.
- (کسی که در برخی از این مسایل[٣٢٧] به خطا رود: یا با وجودی که در عموم اصول ایمان با کفار که از مشرکین و اهل کتاب هستند متفاوتاند، لیکن در زمرهی آنان به حساب میآیند. و یا به آنان که در مسایل وجوب و تحریم به خطا رفتهاند، ملحق میشوند. با وجودی که این مسایل هم از اصول ایمان هستند. چرا که ایمان به واجب دانستن واجباتِ ظاهری و متواتر، و حرام دانستن محرّمات ظاهریِ متواتر، از بزرگترین اصول ایمان و قواعد دینی قلمداد میشود و به اتفاق تمام علما منکر آن کافر میشود. البته بالاتفاق، مجتهدِ در این مسایل با وجودی که خطا هم بکند، کافر محسوب نمیشود.
و از آنجا که باید به ناچار او را به یکی از دو گروه ملحق نمود، معلوم و واضح است آنان که خطای اجتهادی داشتهاند در لیست مؤمنین به الله ـ و رسولش ج قرار دارند و شبهاتِ آنان از اهل کتاب و مشرکین موجّهتر است؛ لذا لازم است که در لیست مسلمانان قرار گیرند. عملکرد و رویکرد امت اسلامی هم از دیر باز تا کنون در مورد عموم خطا کنندگان، بر همین بوده است. و احکام اسلام را همان طور که بر دیگران اجرا میشد، بر آنان هم اجرا میکردند. با وجودی که مشخص و روشن است که بسیاری از بدعتیها منافقینی هستند که نفاق اکبر دارند و در لیست کفاری هستند که در زیرینترین بخش جهنم قرار دارند.... لذا آنان در باطن کافراند و اگر کفرش آشکار و ظاهر شد، در ظاهر هم جزو کفار قرار میگیرد)[٣٢٨].
- (هر کس به آنچه محمد ج آورده است ایمان دارد، به مراتب بهتر از کسی است که به شریعت محمدی ج کفر ورزیده است؛ گرچه در شخص مؤمن، نوعی بدعت از بدعتِ خوارج، شیعه، مرجئه، قدریه یا دیگران، هم وجود داشته باشد. چرا که یهودیان به شهادتِ صد در صدی اسلام، بدون استثنا کافر هستند. مبتدع اگر گمان کند که با رسول الله ج موافق است نه مخالف، کافر نمیگردد. حتی اگر گفته شود در او کفرِ بالقوّه هم وجود دارد، کفرش از جنسِ کسی که رسول الله ج را تکذیب میکند، نیست)[٣٢٩].
[٣٢٧]- منظور مسایل عقیده از قبیل صفات، تقدیر، ایمان، وعید و غیره میباشد که سخن مخالف در این باب بدعت محسوب میشود.
[٣٢٨]- همان: ج ۱۲ ص ۴۹۶.
[٣٢٩]- همان: ج ۳۵ ص ۲۰۱.