۸- اهل سنت بر این باور است که ایمان دارای اصل و فرع (شاخه یاشعبه) است. نابودی ایمان زمانی است که اصلش نابود گردد. در نتیجه هیچ گناهکاری از اهل قبله را به مجردِ ارتکابِ گناه، کافر نمیدانند. مگر اینکه اصلِ ایمان آنان از بین برود
-(مفسرین اهلسنت معتقدند ایمان، دارای اصول، فروع، ارکان، واجبات و مستحبات است. درست همانند حج و نماز و دیگر عبادات. لغت «حج» تمام آنچه را که باید انجام شود یا ترک، شامل میشود.. غیر از این تقسیم، حج مشتمل بر ارکانی همچون ایستادن در عرفه است که در صورت ترک شدن، باعث بطلان حج میگردد. نیز مشتمل بر واجباتی است که اگر عمداً انجام شده یا برخی واجباتِ آن ترک گردد، گناهکار میشود.. همچنین دربرگیر مستحباتی است که اگر عمداً انجام یا ترک شود به «حج» خللی وارد نشده و شخص گناهکار هم نمیشود.. لیکن هر کس این مستحبات را انجام دهد، بهتر و حجّش کاملتر است.. و اگر کسی به رکنی از ارکانِ حج خللی وارد نمود، یا کار اشتباهی مرتکب شد، حجش فاسد است و فرض از گردنش ادا نشده است.. درست مثل اشیائی که قابل رؤیت هستند. مثلا درخت اسمی است که بر تنه، شاخه و برگها اطلاق میشود؛ حتی بعد از برگریزان هم به آن درخت گویند. نیز با قطع شاخهها هم به آن درخت گفته میشود، لیکن این درخت گاه کامل و گاه ناقص است. در مورد ایمان و دین هم اینگونه تصور کن؛ گاه کامل است و گاه ناقص. ایمان دارای سه مرتبه است: ایمانِ سابقین اوّلین؛ که به تمام واجبات و مستحباتی که باید انجام داده یا ترک کنند، عمل نمودهاند. ایمانِ اصحاب الیمین(دست راستیها) که میانه و معتدل است. یعنی ایمانی که شامل واجباتی است که یا بدان عمل و یا ترک شده است. سوم، ایمان ظالمان که در آن برخی از واجبات ترک شده و مرتکب بعضی از ممنوعات شدهاند.
از این رو علمای اهل سنت و جماعت عقیدهی خویش را چنین بیان میدارند: هرگز به خاطر ارتکاب گناه، اهل قبله را کافر نمیدانند. و اشارتاً اندیشهی خوارج که به صورت مطلق، گناهکار را کافر میدانند، رد کرده و به باد انتقاد میگیرند. اما اصل ایمان عبارت است از: اقرار و فرمانبرداری به آنچه پیامبران از جانب الله ـ آوردهاند. این همان اصلِ ایمانیست که اگر کسی بدان معتقد نباشد، مؤمن نیست.. پس باید دانست که ایمان تجزیه پذیر است و در صورت یافت شدنِ کمترین ایمان، الله ـ صاحب چنین ایمانی را از جهنم خارج میگرداند. درست بر خلاف باور آنان که در مقابل اهل سنت و جماعت قرار دارند و معتقدند، ایمان یکی است و تجزیه پذیر نیست. گویند: ایمان، یا کاملا وجود دارد یا کلاً عَدَم و غیر موجود است)[٢١٧].
-(با این وجود بر خلاف خوارج، اهل سنت و جماعت اهل قبله را با مطلقِ گناهان و یا با ارتکاب گناه کبیره کافر نمیخوانند. بلکه آنان را برادران دینیای میدانند، که مرتکب معصیت میشوند.. فاسق را مؤمن کامل نشمرده و همچون معتزله، وی را جاودانه مستحق جهنم نمیدانند.. و گاهاً نامِ مطلق ایمان را هم بر او نمینهند و میگویند: او مؤمنی، ناقص الایمان است. یا گویند: به خاطر ایمان مؤمن است و بنا بر گناه کبیرهاش، فاسق است. نه اسم ایمانِ مطلق را برایش قایلاند و نه مطلق اسمِ ایمان را از او میگیرند)[٢١٨].
[٢١٧]- همان: ج۱۲ ص ۴۷۲ – ۴۷۵.
[٢١٨]- همان: ج۳ ص ۱۵۱ – ۱۵۲.