اعجاز در قرآن و سنت
معجزات علمی قرآن، در تمام زمینهها برای اهل علم بارز گشته است، چه در نظم آن، اخبار گذشتگان، خبر از آینده و یا بروز حکمتهای تشریعی و غیر آن. اینکه اعجاز علمی در عصر حاضر رایج شده به دو دلیل است، یکی دلالت کردن بر همه ابعاد اعجازی قرآن و سنت، و دیگری، پی بردن به دانشهای هستی شناسی در خلال آن است. معجزه در اصطلاح دانشمندان به امری خارقالعاده، همراه با تحدی و مبارزهطلبی و محفوظ از معارضه، اطلاق میشود.
منظور از اعجاز قرآن، اینست که مردم را به مبارزه میطلبد که همانندی چون قرآن را بیاورند. و علمی بودن اعجاز هم در ارتباط با دانش بودن آن است، یعنی حقیقت اعجاز در دانش است و با مبنای علمی خود همه ادعاها را خاتمه میدهد، با واقعیتهای جهان سازگار بوده و دارای پشتوانه و دلیل است. اگر اعجاز، علمی نبود، قرآن به توهم و شک و گمان میگرایید و اگر با واقعیت سازگار نبود، جهل و اگر مبتنی بر دلیل نبود، تقلید به حساب میآمد.
اعجاز در واقع، خبر از حقیقتی است توسط قرآن یا سنت نبوی که، علوم تجربی هم به آن پی برده و ناتوانی امکانات بشری برای درک آن، در زمان پیامبر ج به اثبات رسیده و در نتیجه صداقت و درستی پیام پیامبر ج روشن و واضح گشته است.
معجزات قرآنی از طرفی دیگر – با در بر داشتن حقایق علمی – دلیلی است بر، جهانی بودن پیام اسلام.
خداوند پیامبران قبل از محمد جرا که حیطه رسالت آنان از اقوام و زمان خاص آنها فراتر نمیرفت، با دلایل و معجزات حِسّی، همانند عصای موسی ÷و زنده شدن مردگان توسط عیسی ÷، مورد تأیید، قرار داده است و این معجزات با قدرت تَحَدّی خویش تا پایان رسالت هر پیامبر، باقی بوده است تا اینکه با گذشت زمان و مکدر شدن چشمه زلال آن رسالت، قدرت معجزه پیامآور آن نیز، از میان رفته و خداوند پیامبر جدیدی را با دین جدید و معجزه جدید، ارسال داشته است. اما با پایان یافتن سلسله نبوت و ظهور خاتم پیامبران، حضرت محمد ج، خداوند حفاظت دین او را برای تمام نسلهای بشری تا قیامت، ضمانت کرده و آن را با دلیل و برهانی عظیم، که تا قیامت به تحدی میطلبد، حمایت و تأیید نموده است.
﴿قُلۡ أَيُّ شَيۡءٍ أَكۡبَرُ شَهَٰدَةٗۖ قُلِ ٱللَّهُۖ شَهِيدُۢ بَيۡنِي وَبَيۡنَكُمۡۚ وَأُوحِيَ إِلَيَّ هَٰذَا ٱلۡقُرۡءَانُ لِأُنذِرَكُم بِهِۦ وَمَنۢ بَلَغَۚ﴾[الأنعام: ۱۹].
«(ای پیغمبر! به کسانی که بر رسالت تو گواهی میخواهند) بگو: بالاترین گواهی، گواهی کیست (تا او بر صدق نبوت من گواهی دهد)؟ بگو: خدا میان من و شما گواه است! (بهترین دلیل آن این است که) این قرآن به من وحی شده است».
و فرموده است:
﴿لَّٰكِنِ ٱللَّهُ يَشۡهَدُ بِمَآ أَنزَلَ إِلَيۡكَۖ﴾[النساء: ۱۶۶].
«(هر چند که کافران نبوت خود را انکار میکنند) لیکن خداوند بر آنچه (از قرآن) بر تو نازل شده است گواهی میدهد».
در این دو آیه، که ادعای کافران، مبنی بر دروغ شمردن نبوت محمد ج، رد شده است، خصوصیت اعجاز علمی قرآن نیز که در میان مردم باقی میماند [۷]و همگام با پیشرفتهای مختلف بشری در زمینه علم و دانش، رنگ جدید به خود میگیرد و در عین حال با مضامین وحی الهی، مرتبط است، بیان شده است. و دلایل وحیانی نازل شده بر پیامبر ج که حاوی علم خدایی و قابل فهم بشر در هر زمان و مکان است، درخشندهتر گشته و با گذشت زمانها و قرون، تازه میگردد، پیامبر ج فرموده است: «هیچ پیامبری، ظهور نکرده است مگر اینکه، نشانهها و معجزاتی به او عطا شده که، بشریت به مشابه و همانند آن ایمان آورده است، اما آنچه که به من عطا شده، وحیی است از جانب خداوند پس امیدوارم در میان پیامبران، بیشترین پیروان را داشته باشم» [۸].
امام ابن حجر در شرح این حدیث میفرماید: «پیامبر ج این کلام رابه معجزه جاوید قرآن که قبلاً بیان شد مربوط ساخته است، زیرا دارای فوائد بسیار و منافع عمومی است و دعوت او، حجتهای او و اخبار آینده را نیز در بر دارد و منافع قرآن، مخاطبان حاضر و غایب هم عصر خود را و نیز آیندگان و نسلهای آتی بشری را در بر میگیرد. این ارتباط حقیقتاً زیباست....
البته در شرح آن نظری دیگر نیز، گفته شده که هدف از این حدیث، اینست که معجزات سایر پیامبران با گذشت زمان، از بین رفته و فقط مخاطبان همعصر، آن را دیدهاند، اما معجزه قرآن تا روز قیامت، پایدار است و اسلوب و بلاغت و اخبار غیبی آن، خارقالعاده، میماند. و با گذشت هر عصری از روزگاران، یکی از پیشگوییهای قرآن، به ظهور پیوسته و دلیل دیگری بر صحت ادعای پیامبر ج خواهد شد ...» [۹].
نکته دیگر اینکه، چون قرآن، معجزه جاوید، برای همه خلایق، تا روز قیامت است، پس بیانات و دلایل آن را، هر عرب و غیرعربی به طور یکسان درک میکند و به عنوان یک پدیدۀ همیشه نو تا روز قیامت، باقی میماند. ما اخباری را در قرآن مییابیم که چون با زبان عربی آشکار، نازل شده است، به راحتی قابل فهم است، اما حقیقت ذاتی و کیفیت آن را جز در زمانی مشخص، درک نمیکنیم، لذا خداوند فرموده است:
﴿إِنۡ هُوَ إِلَّا ذِكۡرٞ لِّلۡعَٰلَمِينَ٨٧ وَلَتَعۡلَمُنَّ نَبَأَهُۥ بَعۡدَ حِينِۢ٨٨﴾[ص: ۸۷-۸۸].
«این قرآن، چیزی چز پند و اندرز جهانیان (و مایۀ بیداری جملگی ایشان نمیباشد * و خبر آن را بعد از مدت زمانی خواهید دانست (و به زودی صدق وَعْد و وَعید و راستی اخبار و گفتار قرآن را هم در این جهان و هم در آن جهان خواهید دید».
و این خواست خداوند است، که هر خبری از اخبار قرآن در زمان خاصی تحقق یابد و با رویداد و نمایان شدن حادثه مربوط به آن، مفاهیمی که در زیر حروف و الفاظ قرآن، پوشیده است، درخشیدن گیرد، خداوند متعال میفرماید:
﴿لِّكُلِّ نَبَإٖ مُّسۡتَقَرّٞۚ وَسَوۡفَ تَعۡلَمُونَ٦٧﴾[الأنعام: ۶۷].
«هر خبری (که خداوند در قرآن بیان کرده است) موعد خود دارد (و در هنگام مقرر و جای معین تحقق میپذیرد) و (صدق این اخبار را به هنگام وقوع) خواهید دانست (و خواهید دید به چه عذابی گرفتار میآیید)».
پس اخبار الهی، تمام اشکال نوظهور را در طول تاریخ، در بر گرفته و باقی میماند.
و این گفته در ارشاد خداوند تجلی یافته که میفرماید:
﴿وَٱلۡخَيۡلَ وَٱلۡبِغَالَ وَٱلۡحَمِيرَ لِتَرۡكَبُوهَا وَزِينَةٗۚ وَيَخۡلُقُ مَا لَا تَعۡلَمُونَ٨﴾[النحل: ۸].
«(و خدا) اسبها و استرها و الاغها را (آفریده است) تا بر آنها سوار شوید و زینتی باشند (که به دلهایتان شادی بخشد، و خداوند) چیزهایی را (برای حمل و نقل و طی مسافات) میآفریند که (شما هم اینک چیزی از آنها) نمیدانید».
قرآن کریم در زمانی نازل شد که، جهل و خرافه پرستی و جادوگری و سحر و طالع بینی در تمام جهان، شایع شده بود، که عربها از این جاهلیت، سهم بیشتر را برده بودند، و خداوند نیز به آن اشاره دارد:
﴿هُوَ ٱلَّذِي بَعَثَ فِي ٱلۡأُمِّيِّۧنَ رَسُولٗا مِّنۡهُمۡ يَتۡلُواْ عَلَيۡهِمۡ ءَايَٰتِهِۦ وَيُزَكِّيهِمۡ وَيُعَلِّمُهُمُ ٱلۡكِتَٰبَ وَٱلۡحِكۡمَةَ وَإِن كَانُواْ مِن قَبۡلُ لَفِي ضَلَٰلٖ مُّبِينٖ٢﴾[الجمعة: ۲].
«خدا کسی است که از میان بیسوادان پیغمبری را برانگیخته است و بهسویشان گسیل داشته است، تا آیات خدا را برای ایشان بخواند، و آنان را پاک بگرداند. او بدیشان کتاب (قرآن) و شریعت (یزدان) را میآموزد. آنان پیش از آن تاریخ واقعاً در گمراهی آشکاری بودند».
در چنین وضعی بود که پیامی نازل شد، حاوی علم خدا و بیان اسرار و رموز خلایق در گستره هستی، علمی که ریزهکاریهای نفس بشری را بیان نموده، از گذشته شروع به بیان اسرار آینده کرده و از پوشیدههای آینده و چگونگی سایر مخلوقات نیز، پرده برداشته است.
امروزه که بشریت در عصر اکتشافات علمی قرار گرفته و دقیقترین ابزارهای کاوش را در اختیار دارد و قدرتی یافته که در هر جنبه علمی، گروهی از دانشمندان را به کار گیرد تا از اسرار پنهان زمین و آسمان پرده بردارند و در زمینههای مختلف علوم انسانی به جمعآوری مقدمهها و دریافت نتایج مشغول باشند و در طول قرنها به جمعآوری دستآوردها بپردازند و در چنین حالی که اشکال نیمهپنهان، رو به کمال وضوح و حقایق، رو به درخشندگی نهادهاند، رخدادی شگفت انگیز با تجلی انوار الهی که بر محمد ج و در هزار و چهارصد و اندی سال پیش نازل شد، روی خواهد داد اگر آیه و یا حدیثی، یکی از حقایق کشف شده توسط بشر را در بر گرفته و حاوی دقت معجزهآمیز و بیان روشن و واضح باشد. قرآن کریم، ما را به این مسئله متوجه میگرداند و میفرماید:
﴿قُلۡ أَرَءَيۡتُمۡ إِن كَانَ مِنۡ عِندِ ٱللَّهِ ثُمَّ كَفَرۡتُم بِهِۦ مَنۡ أَضَلُّ مِمَّنۡ هُوَ فِي شِقَاقِۢ بَعِيدٖ٥٢ سَنُرِيهِمۡ ءَايَٰتِنَا فِي ٱلۡأٓفَاقِ وَفِيٓ أَنفُسِهِمۡ حَتَّىٰ يَتَبَيَّنَ لَهُمۡ أَنَّهُ ٱلۡحَقُّۗ أَوَ لَمۡ يَكۡفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُۥ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ شَهِيدٌ٥٣﴾[فصلت: ۵۲-۵۳].
«(ای محمد) بگو: به من خبر دهید اگر این (قرآن) از سوی خداوند آمده باشد، و آنگاه شما به آن ایمان نداشته باشید، چه کسی گمراهتر خواهد بود از آن کسی که (با حق و حقیقت) سخت در مبارزه و مقابله باشد؟ * ما به آنان (که منکر اسلام و قرآنند) هر چه زودتر دلایل و نشانههای خود را در اقطار و نواحی (آسمانها و زمین، که جهان کبیر است) و در داخل و درون خودشان (که جهان صغیر است) به آنان (که منکر اسلام و قرآنند) نشان خواهیم داد تا برای ایشان روشن و آشکار گردد که اسلام و قرآن حق است آیا (برای برگشت کافران از کفر و مشرکان از شرک) تنها این بسنده نیست که پروردگارت بر هر چیزی حاضر و گواه است».
یکی از علماء میگوید: «(از راههای اثبات حقانیت شریعت) مشاهده عینی است به این معنی که بندگان با تأمل در آیات افاق و انفس دریابند که پیام ابلاغ شده توسط پیامبران، حق است». عالِمی دیگر میگوید [۱۰]: منظور از آفاق، چهار سوی آسمانها و زمین؛ از جمله خورشید و ماه و ستارگان و شب و روز، بادها و بارانها، رعد و برق و صاعقهها، گیاهان و درختان و کوهها و دریاها و ... میباشد». چنین مضمونی از عدهای مفسران برجسته روایت شده است.
این موارد آیات خدایی در قرآن هستند که از نشانههای خدا در مخلوقات سخن گفته و معجزه علمی روشنی را نمایان ساخته که در عصر اکتشافات پیشرفته بشری در هستی، میدرخشند.
ما در انتظار تحقق وعده خدایی هستیم که نشانههای خویش را به ما بنمایاند تا معانی دقیق آیات خدا را دریابیم، چون خود او فرموده است:
﴿وَقُلِ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ سَيُرِيكُمۡ ءَايَٰتِهِۦ فَتَعۡرِفُونَهَاۚ﴾[النمل: ۹۳].
«و بگو: حمد و سپاس خدای را سزاست. او آیات خود را به شما نشان خواهد داد و شما آنها را خواهید شناخت. و پروردگار تو از آنچه انجام میدهید غافل و بیخبر نیست».
از آنچه بیان شد روشن گشت که بشریت همیشه در انتظار وعدههای خداوند برای کشف نشانههای او در کتاب هستی و کتاب قرآن است که در برابر چشمان او قرار بگیرد و حجت و برهان خدا تکمیل گشته و دیدگان بشر معجزه را عیان بیند.
و باید دانست که تفسیر علمی آیات با اعجاز علمی تفاوت دارد، زیرا تفسیر علمی عبارتست از کشف معانی آیات و حدیث، در پرتو یافتههای جدید علمی. اما اعجاز علمی، عبارتست از خبر قرآن کریم یا سنت پیامبر ج از حقیقتی که علوم تجربی هم جدیداً به آن دست یافتهاند و ثابت شده است که آن حقیقت با امکانات بشری زمان پیامبر ج قابل درک نبوده است.
[۷] منظور جمله ﴿لِأُنذِرَكُم بِهِۦ وَمَنۢ بَلَغَۚ﴾میباشد. (مترجم) [۸] بخاری، حدیث شماره (۴۶۹۶) و مسلم حدیث شماره (۱۵۲) به روایت ابوهریره. [۹] فتحالباری، (۹/۷) با اندکی تصرف. [۱۰] قرطبی این گفته را در تفسیرش، ج ۱۵، ص ۳۷۴، از عطا و ابن زید، نقل کرده است.