این جامعه مورچههاست
مورچه حشرهای اجتماعی و پیشرفته است که در هر جایی یافت میشود و در هر زمانی وجود دارد انواع مورچهها ۹ هزار نوع میباشد و بعضی از مورچهها در خانههای محکمی زندگی میکنند و بعضی از مورچهها زندگی چادر نشینی دارند و بعضیها رزقشان را با سعی و کوشش تمام بدست میآورند و بعضیها با ظلم و ستم به دست میآورند و مورچه حشرهای است که دارای یک طبع اجتماعی میباشد وقتی از هم نوعان خود جدا شود میمیرد هر چند که غذای خوب و مکان خوب و شرایط بهتری برای او فراهم کنند. پس مورچه مثل انسان است وقتی او را در مکانی تاریک و بیسرو صدا و بدون ساعت و زمان سنج و بدون شب و روز به مدت ۱۰ روز تنها بگذاریم توازنش را از دست میدهد.
مورچه در مورد همکاری کردن درس زیادی به انسان داده است. وقتی یک مورچه گرسنه به مورچه سیری میرسد، مورچه سیر از برگزیدههای غذائی خود به مورچه گرسنه غذا میدهد چون در دستگاه هاضمه مورچهها دستگاه تلمبهای قرار دارد که میتواند به وسیله آن به دیگری غذا بدهد. در این حدیث پیامبر ج دقت کنید: «ليس المومن الذي يبيت شعبان و جاره جائع» یعنی «مؤمن نیست کسی که سیر بخوابد در حالی که همسایهاش گرسنه باشد».
دانشمندان شیوه زندگی مورچهها را بررسی کردهاند و کار و فعالیت بسیار آنها برای به دست آوردن روزی خود، دانشمندان را مدهوش ساخته است. بعضی از مورچهها با همدیگر همکاری میکنند و تقسیم وظایف با دقت و جدیت تمام وجود دارد. مورچهها ملکه بزرگی دارند که وظیفه او تخمگذاری و تقسیم وظائف است که دارای مکان مطمئن در خانه مورچهها میباشد. و در تماس همیشگی با همۀ افراد مملکت مورچهها میباشد و مورچههای مؤنث که کارگرهای وی میباشند وظایف متنوعی دارند از جمله تربیت بچهها که شبیه مدرسه میباشد. و مورچههای سرباز حجم بزرگتری دارند و داری سری بزرگ هستند گویی که کلاه خود بر سر دارند. و اینجا در پاسداری از ملکه و حفظ امنیت و رد دشمنان مثل بخش ارتش میباشد. و تمیز کردن و نظافت خانهها و معابر وظیفه کارگرها میباشد و اینجا هم مثل شهرداریها میباشد. و همچنین بیرون کشیدن جنازه مردهها از خانهها و دفن کردن آنها در زمین وظیفه کارگرها میباشد و این هم مثل اماکنی است که دفن مردهها را به عهده دارند. و از جمله وظایف کارگرها کشیدن غذا از خارج مملکت خودشان است که شبیه دایره واردات میباشد. و از جمله وظایف آنها کاشتن گیاهان میباشد که مثل دایره کشاورزی میباشد. و همچنین وظیفه کارگران پرورش حشراتی است که مورچهها از شهد آنها زندگی میکنند و این هم شبیه پرورش چهار پایان میباشد.
مورچه دارای نظام دقیقی در زندگی میباشد و یک رهبر دارد که وی را امر و نهی میکند و خانههایی دارند که دارای راهروهای پیچیده است که نگهبانهایی بر آن گماردهاند که براساس ساعت نگهبانی میدهند و از مجموع این خانهها روستایی شکل میگیرد که گویی آپارتمانهایی هستند که راهها وجادهها آنها را به هم وصل میکند تا جایی که به روی زمین میرسد.
مورچه در روستایش به موجب انضباط سرسامآور و شجاعت بسیار کار میکند و به همین دلیل این مورچهها سرهایشان بزرگ و دماغشان بزرگتر است.
مورچه شهرها میسازد و راهها را میپیماید و تونلها را میکند و غذا را در انبارها و صومعهها ذخیره میکند و بعضی از انواع مورچهها باغها درست میکنند و گیاهان کشت میکنند و بعضی دیگر جنگهایی را علیه قبایل دیگر به راه میاندازند خداوند متعال میفرماید:
﴿وَمَا مِن دَآبَّةٖ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَلَا طَٰٓئِرٖ يَطِيرُ بِجَنَاحَيۡهِ إِلَّآ أُمَمٌ أَمۡثَالُكُمۚ مَّا فَرَّطۡنَا فِي ٱلۡكِتَٰبِ مِن شَيۡءٖۚ ثُمَّ إِلَىٰ رَبِّهِمۡ يُحۡشَرُونَ٣٨﴾[الأنعام: ۳۸].
«محققان بدانید که هر جنبندهای در زمین و هر پرندهای که به دو بال در هوا پرواز میکند همگی طایفهای مانند شما نوع بشر هستند ما در کتاب آفرینش بیان هیچ چیز را فرو گذار نکردیم آنگاه هر کس را خواهد همه بهسوی پروردگار خود محشور میشوند».
نوع دیگری از مورچهها وجود دارد که خانههایشان را روی زمین درست میکنند یعنی از برگ درختان و شاخههای آن خانه میسازند و اینها بیشتر زیر درختان صنوبر هستند یا خانههایشان را از درختان قدیمی میتراشند همچنانکه انسانها از کوه خانه میسازند با وجود اینکه مورچهها ابزار و وسایل لازم را ندارند برجهایی در نهایت دقت و استحکام بنا میکنند. که در این کار از قیچی تیز دهانش کمک میگیرد به گونهای که آنچه را که بریده میجود تا به شکل خمیر در بیاید. شاید آنچه که مصریان قدیم در خانههایشان و اهرامشان استفاده میکردند تقلیدی از شیوه مورچهها باشد. مورچههای کوچک در خانهها میمانند و سنگها را حفر میکنند تا زیر زمینهایی را تشکیل میدهند و در این زیر زمینها رشد میکنند و علاوه بر این مربیهایی هم دارند، مورچهای که مسئول نگهبانی و نظافت و حفظ و ترتیب ذخیرههایی که حاضر میکنند، است، مورچه کارگر میباشد و کاملاً خودداری میکند از اینکه کسی از اسرارش مطلع بشود. و بایستی در آن تدبّر و تأمل کرد تا به نظام زندگی عجیبش پی برد و دانشمندان دریافتهاند که مورچه هر گاه خانهاش را ترک میکند در هر مسافت مشخصی یک ماده شیمیایی که دارای بوی خاصی است را میریزد تا وقتی که برگشت بتواند راهش را بشناسد. هر گاه یکی از شما آثار این ماده شیمیایی را پاک کنید مورچه هرگز نمیتواند به راه خانهاش باز گردد.
و وقتی که مورچه چیز مفیدی را ببیند که نمیتواند آنرا حمل کند مقداری بو اطراف آن پخش میکند و مقدار کمی را از آن ماده بر میدارد و به سرعت به طرف هم نوعان خود میرود و هر زمان یکی از آنها وی را دید چیزی را که نشانگر آن ماده است از او میگیرد تا اینکه گروهی از مورچهها دور آن ماده جمع میشوند و آنرا بر میدارند و با سعی و کوشش فراوان آنرا میکشند و در انتقال آن با هم همکاری میکنند باید بدانیم که مورچهها نسبت به حجمشان دارای عضلههای قوی میباشند تا جایی که نیروی بزرگترین کشتی گیران و ورزشکاران را سبک میشمارد تا جایی که یک مورچه میتواند میان دو فک خود چیزی را که ۳ هزار برابر خودش سنگینتر میباشد، حمل کند. بدون اینکه احساس زور بکند.
چنانکه علما دریافتهاند مورچهها هنگامی که میمیرند بوی مخصوصی را از خود میپراکنند تا اینکه بقیه اعضا متوجه مرگ وی بشوند و قبل از اینکه حشرات ناآشنا وی را به طرف خود بکشند آنرا زود دفن میکنند. و هنگامی که دانشمندان مقداری از این ماده را روی مورچه زندهای ریختن، بقیه مورچهها سریع رسیدند و در حالی که آن مورچه زنده بود وی را دفن کردند.
مورچه جزء اندک حیوانات و حشراتی است که خداوند متعال نیروی ذخیره کردن غذای را در وی قرار داده است. مورچه به وسیله دانهها در خانهاش خرمای گرم را حفظ میکند . بدون آنکه تلف شود. و مورچهها برحسب انواع ذخیرهها روش ذخیره کردن دارند مورچه دانه گندم را دو نصف میکند و پوست دانهها را میکند تا دوباره سبز نشوند. یا اینکه به مدت ۷ هفته آنرا در هوا و حرارت معینی میگذارد و بعد از آن اجازه میدهد که رشد کنند، پس گیاهان رشد کرده و ساقه و ریشههای کوچک آن هویدا میشود. بعد آنرا قطع میکند و خشک میکند تا به صورت مادهای آماده برای غذای زمستان در بیاید. همچنانکه به کود دادن برگ درختان بریده شده از طریق کشتن نوع معینی پروانه میپردازند. و این هنگام نوع خاصی از گیاهان روی آن رشد میکند که آنرا نان کلاغ مینامند، و مورچه از آن تغذیه میکند. همچنانکه بعضی از مورچهها تخمهای گیاهان تخمگذار را به لانهاش میبرد و بعد از آنکه تخمها ترکید آنرا به بیرون حمل میکند و آنها را بر روی گیاهانی که شیره عسلی دارند قرار میدهد و در شب آنرا به لانه بر میگرداند و شیره عسلی آنرا میگیرد. از آنجایی که هر حشرهای نزدیک ۴۸ نقطه از این شیره را در خلال ۲۴ ساعت درست میکند و باید بدانیم که این حشرات اطاقهای خاصی را برای اسکان خود درست میکنند. خداوند متعال میفرماید:
﴿حَتَّىٰٓ إِذَآ أَتَوۡاْ عَلَىٰ وَادِ ٱلنَّمۡلِ قَالَتۡ نَمۡلَةٞ يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّمۡلُ ٱدۡخُلُواْ مَسَٰكِنَكُمۡ لَا يَحۡطِمَنَّكُمۡ سُلَيۡمَٰنُ وَجُنُودُهُۥ وَهُمۡ لَا يَشۡعُرُونَ١٨﴾[النمل: ۱۸].
«تا آنجا که به وادی مورچگان رسید موری گفت ای موران همه به خانههای خود روید مبادا سلیمان و سپاهیانش ندانسته شما را پایمال کنند».
خداوند متعال در خلال این آیه زبان و سخن را برای مورچهها ثابت کرده است و اینها که در این آیه آمده چیزهایی بود که ملکه مورچهها به کارگران آنها میگفت. پس آیا دانشمندان زبان مورچهها را کشف کردهاند؟ بله، دانشمندان میگویند که در شکم و سر مورچهها غدههای شیمیایی وجود دارد که فرستادن این ماده شیمیایی را به عهده دارد و این ارسال و فرستادن زبان مورچههاست که با آن مورچهها را مخاطب قرار میدهند.
در زبان مورچهها یک زبان صوتی، یک زبان اشارهای، یک زبان شنیداری، یک زبان دیدنی و یک زبان بویایی وجود دارد. زبانی که میان مورچهها شایع است زبان شیمیایی میباشد. و مورچه با حس بویایی خود که بر روی شاخکهای زیرین وی قرار دارد این اشارات شیمایی را درک میکند. هر گاه مورچهها بخواهند که کوچ دسته جمعی بکنند یکی از مورچهها به دنبال غذا خارج میشود و یک ماده شیمیایی را در مسیرش میریزد و این نیز یکی از زبانهای مورچهها میباشد.
همچنان خداوند متعال در خلال این آیات یک نوع معرفت را ثابت کرده است، همین طور یک روحیۀ اجتماعی را برای آنها ثابت کرده است. آن مورچه با آه و ناله کردن در فکر نجات خودش نبود بلکه دوستانش و همراهانش را از سلیمان و لشکرش میترساند واین دلالت بر روحیه اجتماعی و همکاری آنها با هم میکند. مورچهها دارای مغز کوچک و خلأهای عصبی و اعصابی برای اندازهگیری معلومات هستند و همچنین نقشههایی دارند که به وسیله آنها به سمت غذا و منازلشان میروند.
مورچهها یک سر و یک بدن و یک دم استوانهای شکل دارند و همچنین دارای ۶ پا میباشند که به وسیله آن میتوانند سریع حرکت کنند و بعضیها نیز اعضایی برای پرش دارند. و مورچهها دارای ۵ چشم میباشند که دو چشم از آنها مرکب و در دو طرف سرشان قرار دارد. که از چشمهای سادهای به وجود آمدهاند و از لحاظ قرار گرفتن و ترکیب و ترتیب به هم چسبیدهاند به گونهای که مثل چشم واحدی عمل میکنند. و سه چشم باقی مانده به شکل مثلثی قرار گرفتهاند. چشمهای مرکب برجستهتر هستند و چشمهای ساده ترکیبی ندارند ولی چشمان مورچههای مذکر بزرگتر از چشمهای مؤنثها میباشد و بعضی از اینها به سبب نیروی مهمی که به آن وابستهاند به همدیگر نزدیک میباشند.
هر مورچهای دو شاخک دراز مثل مو دارد که توسط آنها چیزها را حس میکند و مثل دست و پا و انگشتان عمل میکنند و این شاخکها را دو حس نامیدهاند.
مورچههای دارای یک نوع تصرف عاقلانه میباشند [۱۳۵]و از جمله باهوشترین حشرات میباشند و مورچه یک موجهای نورانی را میبیند که انسان آنها را نمیبیند. و زبان مورچه یک زبان شیمیایی میباشد. که دو وظیفه دارد یکی اینکه پیام را برساند و دیگری ترساندن میباشد. وقتی مورچهای را له میکنند بویی از آن صادر میشود که مورچههای دیگر به آن پناه میبرند و یا از نزدیک شدن به مورچه کشته شده خودداری میکنند و هیچ مورچهای نمیتواند داخل خانهاش بشود مگر اینکه کلمه رمز را بیان نکند.
مورچهها دارای دستگاه هاضمه عجیب و دهان و مری و معده و روده و دستگاه مکنده و تلمبه میباشند.
مورچههای مؤنث تخمهای خود را نزدیک خانههای بزرگترها میگذارند و مربّیانی را به مراقبت شبانه روزی از آنها اختصاص میدهند. که حرارت مناسب را برای تخمها افزایش میدهند تا اینکه تخمها بیرون بیایند. و به صورت کرم کوچک بدون دست و پایی بیرون میآیند، مربیان از آنها مراقبت کرده و به آنها غذا میدهند. تا اینکه ۷ هفته با میل غذا میخورد. سپس با دهانش میریسد و یک توپ ابریشمی برای خود میبافد و میخوابد وقتی که چند روز سپری میشد از خوابش بیدار میشود و نخهای توپ ابریشمی را میبرد و ابریشم دور خود را میجود که در این کار مربیها به وی کمک میکنند و نظافت آنرا به عهده میگیرند تا جایی که پاها و دستهایش پدیدار میشود و مورچه به نظافت کردن خیلی عشق میورزد.
مورچهها، غیر مورچهها را بدون هیچ علامتی تشخیص میدهند و محبت و دوستی فقط میان اهل یک روستا موجود است. و غیر آن روستا دشمنان آنها هستند. تا جایی که ممکن است میان چند روستا از مورچهها جنگ در گیرد. پس در صفهای منظم و کشنده میایستند و جنگ شروع میشود و کشته و زخمیهای زیادی در این جنگ واقع میشود. و مورچههای فاتح اسیران را برای خدمت در روستایشان میگیرند و کشته شدگانشان را در قبرهای مخصوص دفن میکنند و همچنین سرزمینشان را از جسد دشمنانشان پاک میکنند. تا جایی که گفتهاند: مورچهها در کارهایشان نزدیکترین حشرات به انسان هستند. و گاهی مورچهها به صورت یک نیروی آشوبگر و ویران کننده در میآیند، و بیشتر از انسانها برای خود انسانها خطر درست میکنند. تا جایی که احتمال دارد که ستونهای چوبی خانهها رابشکافد تا اینکه سقف خانهها فروبریزد یا اینکه آپارتمانهایی را در کتابخانهها به وجود بیاورند و برگ کتآبها را بخورند و آنها را پاره کنند.
این موضوع را با سخن حضرت علی سخاتمه میدهم که میفرماید: «به مورچهها در این جثههای کوچک و نازکی اندام بنگرید که با گوشه چشم دیده نمیشود و به اندیشه درک نمیگردد، چگونه مسیر خود را میپیماید و برای بدست آوردن روزیش میشتابد. دانه را به لانهاش انتقال میدهد و آنرا در انبارش آماده میکند، در تابستان برای زمستان و در وقت آمدن برای وقت بازگشتن دانهها را گرد میآورد، خداوند ضامن روزیش بود. و مناسب حال راه روزیش را گشاده، پروردگار بسیار نعمت دهنده از آن غافل نیست و خداوند جزا دهنده آنرا محروم و بیبهره نمیگرداند، و اگر چه در سنگ خشک و سنگ سخت باشد. و اگر در مواضع خوردن و در بالا و پایین آن و آنچه در درون مورچه است از اطراف اضلاع شکمش و آنچه در سر آن است از چشم و گوش؛ اندیشه کنی، از آفرینش آن به شگفت آمده و از وصف آن رنجور میشوی، پس بلند و برتر از آن است خدائی که مورچه را بر روی دست و پایش برقرار داشت و آنرا بر روی ستونها و اعضایش بنا کرد، در حالی که در آفرینش آن، آفرینندهای شرکت نداشته و توانائی اورا یاری نکرده است هیچ خدائی غیر از خدای یگانه وجود ندارد و هیچ معبودی غیر او نیست».
[۱۳۵] از نکتههای ظریفی که از این آیه برداشت میشود: ﴿قَالَتۡ نَمۡلَةٞ يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّمۡلُ ٱدۡخُلُواْ مَسَٰكِنَكُمۡ لَا يَحۡطِمَنَّكُمۡ سُلَيۡمَٰنُ وَجُنُودُهُۥ وَهُمۡ لَا يَشۡعُرُونَ١٨﴾این مورچه به مهربانی و جهت هشداری به سایر مورچهها آنها را مخاطب قرار داده است ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّمۡلُ﴾و با تشویق آنها را به خودداری از لشکر سلیمان امر کرده است «ادخلوا مساکنکم» و برای این کار دلیل ذکر کرده است. ﴿لَا يَحۡطِمَنَّكُمۡ سُلَيۡمَٰنُ وَجُنُودُهُۥ﴾و از کار سلیمان و لشکرش به شدت معتذر است. ببین که چطور مورچه حکمت و قدرت را برای یارانش میخواهد. و پاک و منزه است خدایی که این مورچهها را به سخن در آورده است از روی حکمت و قدرت خود.